گنجور

۱۰- آیات ۸۱ تا ۸۳

قٰالُوا یٰا لُوطُ إِنّٰا رُسُلُ رَبِّکَ لَنْ یَصِلُوا إِلَیْکَ فَأَسْرِ بِأَهْلِکَ بِقِطْعٍ مِنَ اَللَّیْلِ وَ لاٰ یَلْتَفِتْ مِنْکُمْ أَحَدٌ إِلاَّ اِمْرَأَتَکَ إِنَّهُ مُصِیبُهٰا مٰا أَصٰابَهُمْ إِنَّ مَوْعِدَهُمُ اَلصُّبْحُ أَ لَیْسَ اَلصُّبْحُ بِقَرِیبٍ (۸۱) فَلَمّٰا جٰاءَ أَمْرُنٰا جَعَلْنٰا عٰالِیَهٰا سٰافِلَهٰا وَ أَمْطَرْنٰا عَلَیْهٰا حِجٰارَةً مِنْ سِجِّیلٍ مَنْضُودٍ (۸۲) مُسَوَّمَةً عِنْدَ رَبِّکَ وَ مٰا هِیَ مِنَ اَلظّٰالِمِینَ بِبَعِیدٍ (۸۳)

گفتند ای لوط بدرستی که ما رسولان پروردگار توییم نخواهند رسید هرگز بتو پس شب روی کن با کسانت در پاره از شب و نباید که ملتفت شود از شما احدی جز زنت بدرستی که رسنده اوست آنچه رسیدنیست ایشان را بدرستی که وعده‌گاه ایشان صبح است آیا نیست صبح نزدیک (۸۱) پس چون آمد فرمان ما گردانیدیم زبران را زبر آن و بارانیدیم بران سنگهایی از سنگ گل بر هم نهاده شده (۸۲) نشان کرده نزد پروردگارت و نیست آن از ستمکاران دور (۸۳)

چون بدیدند اضطرابش را چنان
پس به او گفتند آن روحانیان
ما فرستادة خداییم ای امین
کی رسند ایشان به اضرارت ز کین
تو از ایشان باش یک ره بر کنار
بازشان بر ما به اطمینان گذار
پس به رخ مالیدشان جبریل پر
کور گردیدند در دهلیز و در
گفت پس ج بریل با اهلت برون
رو تو نصف الیل زین قوم حرون
کس به واپس ننگرد هیچ از شما
جز زنی کو بوده جفتت در سرا
بوده است این مؤمنان را امتحان
تا که واپس ننگرد زآن مردمان
آنکه کرد او بر قفا رو کافر است
بر عذاب قوم لوط او درخور است
لوط با اهلش چو بیرون شد ز شهر
جفت او کز دین نبودش هیچ بهر
چون صدایی سخت بشنید از عقب
روی خود واپس نمود آن نیمه شب
خورد سنگی بر سرش نابود گشت
یار با آن قوم نامسعود گشت
لیک این باشد صحیح اندر خبر
که نبردش لوط و ماند او در خطر
گفت زآن حق که رسند ه بر وی است
آنچه ایشان را رسد واندر پی است
وقت آن پرسید لوط از جبرئیل
گفت صبح است آن به فرمان خلیل
نیست آیا صبح نزدیک ای حبیب
بلکه نزدیک است گر داری شکیب
پس چو آمد امر ما جبریل چند
شهرهاشان را ز شهپر جمله کَند
بُرد بالا تا به گردون یا اثیر
سرنگون پس کرد زآنجا سوی زیر
بازگرداندیم اندر برد و مات
عالیاتش را به یک دم سافلات
پس بباراندیم بر آن سرزمین
سنگ از سجّیل، یعنی پخته طین
پی به پی بود آن حجاره و با نشان
نقطه ها از رنگها پیدا در آن
عِنْد رَبِّک یعنی اندر علم حق
بود ثابت بر عذاب از ماسَبَق
گفته اند آن سنگها بُد نامزد
بر کسی کو بوده دور از شهر خود
این نباشد از ستمکاران به دور
سنگ بارد گر بر ایشان تا نشور
گفت پرسیدم رسول از جبرئیل
کیستند این ظالمان، گفت آن خلیل
ظالم این امتند ای پاک جان
که بر آن سنگند تا محشر نشان
پس بیندیش ار تو استمکاره ای
بهر روز تنگ خود کن چاره ای
وقت مرگت بینی آن سنگ از سقر
آمده، استاده بر بالای سر
۹- آیات ۶۹ تا ۸۰: وَ لَقَدْ جٰاءَتْ رُسُلُنٰا إِبْرٰاهِیمَ بِالْبُشْریٰ قٰالُوا سَلاٰماً قٰالَ سَلاٰمٌ فَمٰا لَبِثَ أَنْ جٰاءَ بِعِجْلٍ حَنِیذٍ (۶۹) فَلَمّٰا رَأیٰ أَیْدِیَهُمْ لاٰ تَصِلُ إِلَیْهِ نَکِرَهُمْ وَ أَوْجَسَ مِنْهُمْ خِیفَةً قٰالُوا لاٰ تَخَفْ إِنّٰا أُرْسِلْنٰا إِلیٰ قَوْمِ لُوطٍ (۷۰) وَ اِمْرَأَتُهُ قٰائِمَةٌ فَضَحِکَتْ فَبَشَّرْنٰاهٰا بِإِسْحٰاقَ وَ مِنْ وَرٰاءِ إِسْحٰاقَ یَعْقُوبَ (۷۱) قٰالَتْ یٰا وَیْلَتیٰ أَ أَلِدُ وَ أَنَا عَجُوزٌ وَ هٰذٰا بَعْلِی شَیْخاً إِنَّ هٰذٰا لَشَیْ‌ءٌ عَجِیبٌ (۷۲) قٰالُوا أَ تَعْجَبِینَ مِنْ أَمْرِ اَللّٰهِ رَحْمَتُ اَللّٰهِ وَ بَرَکٰاتُهُ عَلَیْکُمْ أَهْلَ اَلْبَیْتِ إِنَّهُ حَمِیدٌ مَجِیدٌ (۷۳) فَلَمّٰا ذَهَبَ عَنْ إِبْرٰاهِیمَ اَلرَّوْعُ وَ جٰاءَتْهُ اَلْبُشْریٰ یُجٰادِلُنٰا فِی قَوْمِ لُوطٍ (۷۴) إِنَّ إِبْرٰاهِیمَ لَحَلِیمٌ أَوّٰاهٌ مُنِیبٌ (۷۵) یٰا إِبْرٰاهِیمُ أَعْرِضْ عَنْ هٰذٰا إِنَّهُ قَدْ جٰاءَ أَمْرُ رَبِّکَ وَ إِنَّهُمْ آتِیهِمْ عَذٰابٌ غَیْرُ مَرْدُودٍ (۷۶) وَ لَمّٰا جٰاءَتْ رُسُلُنٰا لُوطاً سِیءَ بِهِمْ وَ ضٰاقَ بِهِمْ ذَرْعاً وَ قٰالَ هٰذٰا یَوْمٌ عَصِیبٌ (۷۷) وَ جٰاءَهُ قَوْمُهُ یُهْرَعُونَ إِلَیْهِ وَ مِنْ قَبْلُ کٰانُوا یَعْمَلُونَ اَلسَّیِّئٰاتِ قٰالَ یٰا قَوْمِ هٰؤُلاٰءِ بَنٰاتِی هُنَّ أَطْهَرُ لَکُمْ فَاتَّقُوا اَللّٰهَ وَ لاٰ تُخْزُونِ فِی ضَیْفِی أَ لَیْسَ مِنْکُمْ رَجُلٌ رَشِیدٌ (۷۸) قٰالُوا لَقَدْ عَلِمْتَ مٰا لَنٰا فِی بَنٰاتِکَ مِنْ حَقٍّ وَ إِنَّکَ لَتَعْلَمُ مٰا نُرِیدُ (۷۹) قٰالَ لَوْ أَنَّ لِی بِکُمْ قُوَّةً أَوْ آوِی إِلیٰ رُکْنٍ شَدِیدٍ (۸۰)۱۱- آیات ۸۴ تا ۹۰: وَ إِلیٰ مَدْیَنَ أَخٰاهُمْ شُعَیْباً قٰالَ یٰا قَوْمِ اُعْبُدُوا اَللّٰهَ مٰا لَکُمْ مِنْ إِلٰهٍ غَیْرُهُ وَ لاٰ تَنْقُصُوا اَلْمِکْیٰالَ وَ اَلْمِیزٰانَ إِنِّی أَرٰاکُمْ بِخَیْرٍ وَ إِنِّی أَخٰافُ عَلَیْکُمْ عَذٰابَ یَوْمٍ مُحِیطٍ (۸۴) وَ یٰا قَوْمِ أَوْفُوا اَلْمِکْیٰالَ وَ اَلْمِیزٰانَ بِالْقِسْطِ وَ لاٰ تَبْخَسُوا اَلنّٰاسَ أَشْیٰاءَهُمْ وَ لاٰ تَعْثَوْا فِی اَلْأَرْضِ مُفْسِدِینَ (۸۵) بَقِیَّتُ اَللّٰهِ خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ وَ مٰا أَنَا عَلَیْکُمْ بِحَفِیظٍ (۸۶) قٰالُوا یٰا شُعَیْبُ أَ صَلاٰتُکَ تَأْمُرُکَ أَنْ نَتْرُکَ مٰا یَعْبُدُ آبٰاؤُنٰا أَوْ أَنْ نَفْعَلَ فِی أَمْوٰالِنٰا مٰا نَشٰؤُا إِنَّکَ لَأَنْتَ اَلْحَلِیمُ اَلرَّشِیدُ (۸۷) قٰالَ یٰا قَوْمِ أَ رَأَیْتُمْ إِنْ کُنْتُ عَلیٰ بَیِّنَةٍ مِنْ رَبِّی وَ رَزَقَنِی مِنْهُ رِزْقاً حَسَناً وَ مٰا أُرِیدُ أَنْ أُخٰالِفَکُمْ إِلیٰ مٰا أَنْهٰاکُمْ عَنْهُ إِنْ أُرِیدُ إِلاَّ اَلْإِصْلاٰحَ مَا اِسْتَطَعْتُ وَ مٰا تَوْفِیقِی إِلاّٰ بِاللّٰهِ عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَ إِلَیْهِ أُنِیبُ (۸۸) وَ یٰا قَوْمِ لاٰ یَجْرِمَنَّکُمْ شِقٰاقِی أَنْ یُصِیبَکُمْ مِثْلُ مٰا أَصٰابَ قَوْمَ نُوحٍ أَوْ قَوْمَ هُودٍ أَوْ قَوْمَ صٰالِحٍ وَ مٰا قَوْمُ لُوطٍ مِنْکُمْ بِبَعِیدٍ (۸۹) وَ اِسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ إِنَّ رَبِّی رَحِیمٌ وَدُودٌ (۹۰)

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

قٰالُوا یٰا لُوطُ إِنّٰا رُسُلُ رَبِّکَ لَنْ یَصِلُوا إِلَیْکَ فَأَسْرِ بِأَهْلِکَ بِقِطْعٍ مِنَ اَللَّیْلِ وَ لاٰ یَلْتَفِتْ مِنْکُمْ أَحَدٌ إِلاَّ اِمْرَأَتَکَ إِنَّهُ مُصِیبُهٰا مٰا أَصٰابَهُمْ إِنَّ مَوْعِدَهُمُ اَلصُّبْحُ أَ لَیْسَ اَلصُّبْحُ بِقَرِیبٍ (۸۱) فَلَمّٰا جٰاءَ أَمْرُنٰا جَعَلْنٰا عٰالِیَهٰا سٰافِلَهٰا وَ أَمْطَرْنٰا عَلَیْهٰا حِجٰارَةً مِنْ سِجِّیلٍ مَنْضُودٍ (۸۲) مُسَوَّمَةً عِنْدَ رَبِّکَ وَ مٰا هِیَ مِنَ اَلظّٰالِمِینَ بِبَعِیدٍ (۸۳)
هوش مصنوعی: آنها گفتند: «ای لوط، ما فرستادگان پروردگارت هستیم و هرگز به تو نخواهیم رسید. پس شبانه با خانواده‌ات فرار کن و هیچ‌یک از شما نباید به عقب نگاه کند، جز همسرت که آنچه بر ایشان فرود خواهد آمد، شامل او هم می‌شود. موعد عذاب آنها صبح است و آیا صبح نزدیک نیست؟» وقتی که فرمان ما رسید، شهر را وارونه کردیم و بر آن باران‌هایی از سنگ‌های سخت نازل کردیم که نشان‌دار بودند و نزد پروردگارت ثبت شده بودند و از ستمگران دور نیستند.
گفتند ای لوط بدرستی که ما رسولان پروردگار توییم نخواهند رسید هرگز بتو پس شب روی کن با کسانت در پاره از شب و نباید که ملتفت شود از شما احدی جز زنت بدرستی که رسنده اوست آنچه رسیدنیست ایشان را بدرستی که وعده‌گاه ایشان صبح است آیا نیست صبح نزدیک (۸۱) پس چون آمد فرمان ما گردانیدیم زبران را زبر آن و بارانیدیم بران سنگهایی از سنگ گل بر هم نهاده شده (۸۲) نشان کرده نزد پروردگارت و نیست آن از ستمکاران دور (۸۳)
هوش مصنوعی: به لوط گفتند: ما فرستادگان خداوند تو هستیم و هرگز به تو نخواهند رسید. شبانگاه با افرادی که با تو هستند، حرکت کن و هیچ‌کس جز همسرت نباید متوجه شما شود. او هم به سرنوشت آنچه قرار است بر آن قوم بیفتد، دچار خواهد شد. وعده‌ی آن‌ها صبح است و آیا صبح نزدیک نیست؟ وقتی فرمان ما رسید، شهر را واژگون کردیم و بارانی از سنگ‌های پخته شده بر آن نازل کردیم که نشانه‌ای نزد پروردگار تو بود و این عذاب از ستمکاران دور نیست.
چون بدیدند اضطرابش را چنان
پس به او گفتند آن روحانیان
هوش مصنوعی: وقتی که آن‌ها اضطراب او را دیدند، به او گفتند آن روحانیان.
ما فرستادة خداییم ای امین
کی رسند ایشان به اضرارت ز کین
هوش مصنوعی: ما پیام‌آوران خدا هستیم، ای امانت‌دار، چه زمانی کسانی که به خاطر کینه و دشمنی به ما آسیب می‌زنند، خواهند رسید؟
تو از ایشان باش یک ره بر کنار
بازشان بر ما به اطمینان گذار
هوش مصنوعی: تو باید در کنار آنها قرار بگیری و به ما اطمینان بدهی که می‌توانیم به تو اعتماد کنیم.
پس به رخ مالیدشان جبریل پر
کور گردیدند در دهلیز و در
هوش مصنوعی: جبریل به آنها نزدیک شد و چهره‌اش را به چالش کشید، که باعث شد آنها در راهرو دچار حیرت و سردرگمی شوند.
گفت پس ج بریل با اهلت برون
رو تو نصف الیل زین قوم حرون
هوش مصنوعی: پس گفت، ای ج بریل، با خانواده‌ات بیرون بروی، در نیمه شب از این قوم حرون.
کس به واپس ننگرد هیچ از شما
جز زنی کو بوده جفتت در سرا
هوش مصنوعی: هیچ‌کس به عقب نگاه نمی‌کند، جز زنی که در خانه‌ات شریک زندگی‌ات بوده است.
بوده است این مؤمنان را امتحان
تا که واپس ننگرد زآن مردمان
هوش مصنوعی: این مؤمنان در گذشته آزمایش‌هایی را پشت سر گذاشته‌اند تا دیگر به آن افراد ننگین و بدتر نگاه نکنند.
آنکه کرد او بر قفا رو کافر است
بر عذاب قوم لوط او درخور است
هوش مصنوعی: کسی که به پشت برگردد و به حقیقت پشت کند، به مانند کافرین است و سزاوار عذاب‌هایی مشابه عذاب قوم لوط است.
لوط با اهلش چو بیرون شد ز شهر
جفت او کز دین نبودش هیچ بهر
هوش مصنوعی: لوط وقتی به همراه خانواده‌اش از شهر خارج شد، همسرش که به دین او اعتقادی نداشت، همراهش نبود.
چون صدایی سخت بشنید از عقب
روی خود واپس نمود آن نیمه شب
هوش مصنوعی: در نیمه شب، وقتی صدای بلندی را از پشت سرش شنید، به عقب نگاه کرد.
خورد سنگی بر سرش نابود گشت
یار با آن قوم نامسعود گشت
هوش مصنوعی: دوستش بر اثر یک حادثه سخت و دردناک از بین رفت و او به خاطر آن جمعیت بی‌رحم و نامساعد، از زندگی ناامید شد.
لیک این باشد صحیح اندر خبر
که نبردش لوط و ماند او در خطر
هوش مصنوعی: ولی حقیقت در خبری که هست این است که لوط جنگید و در معرض خطر ماند.
گفت زآن حق که رسند ه بر وی است
آنچه ایشان را رسد واندر پی است
هوش مصنوعی: او گفت آنچه بر حق نازل می‌شود بر او متوجه است و آنچه به ایشان می‌رسد، نتیجه تلاش و دنبال کردن آن حق است.
وقت آن پرسید لوط از جبرئیل
گفت صبح است آن به فرمان خلیل
هوش مصنوعی: لوط از جبرئیل پرسید که چه زمانی فرارسیده و جبرئیل پاسخ داد که صبح نزدیک است، آن هم به دستور خلیل.
نیست آیا صبح نزدیک ای حبیب
بلکه نزدیک است گر داری شکیب
هوش مصنوعی: آیا صبح نزدیک نیست ای دوست؟ نزدیک است، به شرطی که صبر و شکیبایی داشته باشی.
پس چو آمد امر ما جبریل چند
شهرهاشان را ز شهپر جمله کَند
هوش مصنوعی: زمانی که فرمان ما رسید، جبرئیل چندین شهر را به طور کامل زیر و رو کرد.
بُرد بالا تا به گردون یا اثیر
سرنگون پس کرد زآنجا سوی زیر
هوش مصنوعی: اگر ارتفاعی به آسمان برسد یا به طبع سوم سقوط کند، از آنجا به سمت پایین می‌رود.
بازگرداندیم اندر برد و مات
عالیاتش را به یک دم سافلات
هوش مصنوعی: ما توانستیم در یک لحظه چیزهای باارزشش را به چیزهای ناچیزش برگردانیم.
پس بباراندیم بر آن سرزمین
سنگ از سجّیل، یعنی پخته طین
هوش مصنوعی: ما بر آن سرزمین سنگ‌هایی از خاک پخته شده باریدیم.
پی به پی بود آن حجاره و با نشان
نقطه ها از رنگها پیدا در آن
هوش مصنوعی: سنگ‌ها به صورت پیوسته و زنجیره‌وار کنار هم قرار گرفته‌اند و با کمک نشانه‌های رنگی و نقاط، مشخصات و خصوصیات آن‌ها آشکار است.
عِنْد رَبِّک یعنی اندر علم حق
بود ثابت بر عذاب از ماسَبَق
هوش مصنوعی: در پیشگاه خداوند، یعنی در علم حقیقی، عذاب بر کسانی که پیش از این گناه کرده‌اند، ثابت و مشخص است.
گفته اند آن سنگها بُد نامزد
بر کسی کو بوده دور از شهر خود
هوش مصنوعی: گفته‌اند آن سنگ‌ها متعلق به کسی است که در دوری از زادگاه خود قرار دارد.
این نباشد از ستمکاران به دور
سنگ بارد گر بر ایشان تا نشور
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که ظلم و ستم نمی‌تواند از عواقب طبیعی و حقیقی معاف باشد. حتی اگر کسی تحت ستم قرار گیرد، در نهایت باید با پیامدهای اعمال خود مواجه شود. در واقع، سنگ همچنان بر سر ستمکاران خواهد بارید تا زمانی که عذاب و مجازات به سراغشان بیاید.
گفت پرسیدم رسول از جبرئیل
کیستند این ظالمان، گفت آن خلیل
هوش مصنوعی: در اینجا شخصی از پیامبر اسلام درباره جبرئیل می‌پرسد که این ظالم‌ها چه کسانی هستند و پیامبر پاسخ می‌دهد که آن‌ها ابراهیم خلیل‌اند.
ظالم این امتند ای پاک جان
که بر آن سنگند تا محشر نشان
هوش مصنوعی: ظالمانی که در این امت وجود دارند، ای پاک‌دل‌ها، مانند سنگی هستند که تا قیامت بر روی دوش ما خواهند بود.
پس بیندیش ار تو استمکاره ای
بهر روز تنگ خود کن چاره ای
هوش مصنوعی: اگر تو در موقعیت دشواری هستی، برای آن روزهای سخت خود چاره‌ای پیدا کن.
وقت مرگت بینی آن سنگ از سقر
آمده، استاده بر بالای سر
هوش مصنوعی: زمانی که به مرگ نزدیک می‌شوی، آن سنگی را که از دوزخ آمده، بالای سرت خواهد بود.