گنجور

۴- آیات ۱۵ تا ۱۸

وَ إِذا تُتْلی عَلَیْهِمْ آیاتُنا بَیِّناتٍ قالَ اَلَّذِینَ لا یَرْجُونَ لِقاءَنَا اِئْتِ بِقُرْآنٍ غَیْرِ هذا أَوْ بَدِّلْهُ قُلْ ما یَکُونُ لِی أَنْ أُبَدِّلَهُ مِنْ تِلْقاءِ نَفْسِی إِنْ أَتَّبِعُ إِلاّ ما یُوحی إِلَیَّ إِنِّی أَخافُ إِنْ‌ عَصَیْتُ رَبِّی عَذابَ یَوْمٍ عَظِیمٍ (۱۵) قُلْ لَوْ شاءَ اَللّهُ ما تَلَوْتُهُ عَلَیْکُمْ وَ لا أَدْراکُمْ بِهِ فَقَدْ لَبِثْتُ فِیکُمْ عُمُراً مِنْ قَبْلِهِ أَ فَلا تَعْقِلُونَ (۱۶) فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ اِفْتَری عَلَی اَللّهِ کَذِباً أَوْ کَذَّبَ بِآیاتِهِ إِنَّهُ لا یُفْلِحُ اَلْمُجْرِمُونَ (۱۷) وَ یَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اَللّهِ ما لا یَضُرُّهُمْ وَ لا یَنْفَعُهُمْ وَ یَقُولُونَ هؤُلاءِ شُفَعاؤُنا عِنْدَ اَللّهِ قُلْ أَ تُنَبِّئُونَ اَللّهَ بِما لا یَعْلَمُ فِی اَلسَّماواتِ وَ لا فِی اَلْأَرْضِ سُبْحانَهُ وَ تَعالی عَمّا یُشْرِکُونَ (۱۸)

و چون خوانده می‌شود بر ایشان آیتهای ما روشنها می‌گویند آنان که امید نمی‌دارند ملاقات ما را بیاور قرآنی غیر از این یا تبدیل کنش بگو نسزد مرا که تبدیل کنم آن را از پیش خودم پیروی نمی‌کنم من مگر آنچه وحی کرده می‌شود بمن بدرستی که من می‌پرستم اگر نافرمانی کنم پروردگارم را از عذاب روزی بزرگ (۱۵) بگو اگر خواسته بود خدا نخوانده بودم آن را بر شما و نه اعلام کرده بودم شما را بآن پس بحقیقت درنگ کردم در شما عمری پیش از آن آیا پس نمی‌یابید بعقل (۱۶) پس کیست ستمکارتر از آنکه بر بست بر خدا دروغی را و تکذیب کرد آیتهای او را بدرستی که رستگار نشوند گناهکاران (۱۷) و می‌پرستند از غیر خدا آنچه ضرر نمی‌رساند ایشان را و نفع نمی‌دهدشان و می‌گویند اینها شفیعان مایند نزد خدا بگو آیا خبر می‌دهید خدا را بآنچه نمی‌دانید در آسمانها و نه در زمین منزه است او برتر است از آنچه شریک می‌دانند (۱۸)

خوانده چون بر مشرکان از ما شود
آیتی کآن واضح المعنی بود
پاره ای گویند زین قوم عنید
که ندارند از لقای ما امید
نیستشان امید یعنی در حساب
در رسیدن بر عِقابی یا ثواب
غیر از این بر ما تو قرآنی بیار
که نگردد عیب ما زآن آشکار
یعنی آنچه ما به خشم آییم از آن
ز امر و نهی اش بهر ما باشد زیان
یا مبدل ساز آن را بی سخن
آیتی دیگر به جایش وضع کن
آیتی کآن بهر ما باشد امان
ذم معبودان ما نبود در آن
قصدشان این بود کو بر حال خویش
واگذاردشان در آن آئین و کیش
گو سزا نبود که قول معتمد
من بَدل سازم به پیش نفس خود
پیروی نکنم ز حرفی در سنن
جز که گردد وحی کرده آن به من
می بترسم گر شوم عاصی به رب
از عذاب روز اعظم وآن تعب
گو اگر می خواستی حق بر شما
من نخواندم مُنزلاتش برملا
هم نه بر قرآنتان دانا نمود
پس بود اعلامش از افضال و جود
حاصل این کز مشیت الله است و بس
این بیان نز میل من یا رأی کس
من درنگ اندر میانتان چند سال
کردم اندر عمر قبل از این مقال
پیش یعنی از نزول این کتاب
که به من شد وحی در هر فصل و باب
من نه قرآن خواندمی هم نی شما
بودتان دانایی از وی ز اقتضا

«در اثبات معجزه قرآن »

این بود در نز د دانا حجتی
شخصی ار عمری بود در امتی
نی کتابی خوانده باشد از علوم
کرده نی تحصیل علمی بر رسوم
نی شده با عالِ می هرگز جلیس
وین چنین آرد کتابی بس نفیس
درج در وی حکم ها از هر قبیل
در فصاحت در بلاغت بی بدیل
عاجز از وی اهل آن لفظ و لسان
تا کنند اتیان یک آیت بر آن
مثلش ار گویی بود ممکن به دهر
با الله ار باشد ز فهمت هیچ بهر
بود اگر ممکن ز اعراب عنود
آن زمان گوینده ای آورده بود
زآنکه هم بودند با او در نزاع
هم بُدند از اهل علم و اطلاع
گر که باشد فهم و عقلی در شما
در نمی یابید پس آیا چرا
حاصل آنکه گفت او من بر خدا
نکنم از تبدیل قرآن افترا
افتراء بل بر شما زیبنده است
گر که گویید این کلام از بنده است
کیست پس زآن کس خود اِستم کاره تر
کافتراء گوید به خلاّق بشر
بر خدا بندد دروغی بالعیان
یا پرستد غیر او را از بتان
گوید امر حق بود ما را بدان
وین به توبیخ است و تقریع از بیان
یا کند تکذیب قول کردگار
مجرم است و نیست مجرم رستگار
غیر حق را میپرستند آن حشر
آنچه کاندر وی نباشد نفع و ضر
مر بتان را می بگویند این فرق
که شفیعانند ما را نزد حق
گو خدا را می کنید آیا خبر
بر هر آنچه کو نداند در سیر
مینداند او شریکی بالیقین
بهر خویش اندر سماوات و زمین
ذات پاک او بلند و برتر است
زآنچه بر شبه و شریکی درخور است
نزد دانا ناپسند آید نه نیک
آنچه را گیرند بهر او شریک
کرده ایم از پیش تحقیق وجود
کآن به وحدت ثابت است اندر شهود
نیست لازم تا کنم تکرار آن
گرچه تکرارش دهد تسکین جان
تا به تکرارم کشد در دایره
نک گشود از طرّه باز آن مه گره
تا که گوید غیر من دلدار نیست
هیچ اندر جلوه ام تکرار نیست
یک تجلی کردم اشیاء هست شد
باده خوار از بوی مِی سرمست شد
نیست باقی دوره ای کآخر کنم
در تجلی جلوه ای دیگر کنم
جمله عالم جلوة روی من است
هر دلی در تاب گیسوی من است
شد دگرگون حال دل تا چون شدم
یاد زنجیر آمدم مجنون شدم
رفتم از خود گر شناسی رفتنم
اینکه بینی تا نپنداری منم
من ز خود رفتم شد او بر جای من
هم ز بعد از لای من الای من
این سخنگو تا نپنداری صفی است
بلکه آن گوینده در وی مختفی است
گه سخن گوید به تازی او همه
گه به نظم آن را نماید ترجمه
باز چون گردم به فرق از جمع من
بینم او رفته است و من گویم سخن
نیم گفتار است باقی در لبم
زآنچه می گفت او به گوش اندر تبم
باز چون سازد نهان در پرده روی
بر من آموزد سخن گوید بگوی
نک صفی بر جای خود برگشت باز
تا کند تفسیر قول دلنواز
۳- آیات ۴ تا ۱۴: إِلَیْهِ مَرْجِعُکُمْ جَمِیعاً وَعْدَ اَللّهِ حَقًّا إِنَّهُ یَبْدَؤُا اَلْخَلْقَ ثُمَّ یُعِیدُهُ لِیَجْزِیَ اَلَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا اَلصّالِحاتِ بِالْقِسْطِ وَ اَلَّذِینَ کَفَرُوا لَهُمْ شَرابٌ مِنْ حَمِیمٍ وَ عَذابٌ أَلِیمٌ بِما کانُوا یَکْفُرُونَ (۴) هُوَ اَلَّذِی جَعَلَ اَلشَّمْسَ ضِیاءً وَ اَلْقَمَرَ نُوراً وَ قَدَّرَهُ مَنازِلَ لِتَعْلَمُوا عَدَدَ اَلسِّنِینَ وَ اَلْحِسابَ ما خَلَقَ اَللّهُ ذلِکَ إِلاّ بِالْحَقِّ یُفَصِّلُ اَلْآیاتِ لِقَوْمٍ یَعْلَمُونَ (۵) إِنَّ فِی اِخْتِلافِ اَللَّیْلِ وَ اَلنَّهارِ وَ ما خَلَقَ اَللّهُ فِی اَلسَّماواتِ وَ اَلْأَرْضِ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَتَّقُونَ (۶) إِنَّ اَلَّذِینَ لا یَرْجُونَ لِقاءَنا وَ رَضُوا بِالْحَیاةِ اَلدُّنْیا وَ اِطْمَأَنُّوا بِها وَ اَلَّذِینَ هُمْ عَنْ آیاتِنا غافِلُونَ (۷) أُولئِکَ مَأْواهُمُ اَلنّارُ بِما کانُوا یَکْسِبُونَ (۸) إِنَّ اَلَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا اَلصّالِحاتِ یَهْدِیهِمْ رَبُّهُمْ بِإِیمانِهِمْ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهِمُ اَلْأَنْهارُ فِی جَنّاتِ اَلنَّعِیمِ (۹) دَعْواهُمْ فِیها سُبْحانَکَ اَللّهُمَّ وَ تَحِیَّتُهُمْ فِیها سَلامٌ وَ آخِرُ دَعْواهُمْ أَنِ اَلْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ اَلْعالَمِینَ (۱۰) وَ لَوْ یُعَجِّلُ اَللّهُ لِلنّاسِ اَلشَّرَّ اِسْتِعْجالَهُمْ بِالْخَیْرِ لَقُضِیَ إِلَیْهِمْ أَجَلُهُمْ فَنَذَرُ اَلَّذِینَ لا یَرْجُونَ لِقاءَنا فِی طُغْیانِهِمْ یَعْمَهُونَ (۱۱) وَ إِذا مَسَّ اَلْإِنْسانَ اَلضُّرُّ دَعانا لِجَنْبِهِ أَوْ قاعِداً أَوْ قائِماً فَلَمّا کَشَفْنا عَنْهُ ضُرَّهُ مَرَّ کَأَنْ لَمْ یَدْعُنا إِلی ضُرٍّ مَسَّهُ کَذلِکَ زُیِّنَ لِلْمُسْرِفِینَ ما کانُوا یَعْمَلُونَ (۱۲)وَ لَقَدْ أَهْلَکْنَا اَلْقُرُونَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَمّا ظَلَمُوا وَ جاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَیِّناتِ وَ ما کانُوا لِیُؤْمِنُوا کَذلِکَ نَجْزِی اَلْقَوْمَ اَلْمُجْرِمِینَ (۱۳) ثُمَّ جَعَلْناکُمْ خَلائِفَ فِی اَلْأَرْضِ مِنْ بَعْدِهِمْ لِنَنْظُرَ کَیْفَ تَعْمَلُونَ (۱۴)۵- آیات ۱۹ تا ۲۲: وَ ما کانَ اَلنّاسُ إِلاّ أُمَّةً واحِدَةً فَاخْتَلَفُوا وَ لَوْ لا کَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِنْ رَبِّکَ لَقُضِیَ بَیْنَهُمْ فِیما فِیهِ یَخْتَلِفُونَ (۱۹) وَ یَقُولُونَ لَوْ لا أُنْزِلَ عَلَیْهِ آیَةٌ مِنْ رَبِّهِ فَقُلْ إِنَّمَا اَلْغَیْبُ لِلّهِ فَانْتَظِرُوا إِنِّی مَعَکُمْ مِنَ اَلْمُنْتَظِرِینَ (۲۰) وَ إِذا أَذَقْنَا اَلنّاسَ رَحْمَةً مِنْ بَعْدِ ضَرّاءَ مَسَّتْهُمْ إِذا لَهُمْ مَکْرٌ فِی آیاتِنا قُلِ اَللّهُ أَسْرَعُ مَکْراً إِنَّ رُسُلَنا یَکْتُبُونَ ما تَمْکُرُونَ (۲۱) هُوَ اَلَّذِی یُسَیِّرُکُمْ فِی اَلْبَرِّ وَ اَلْبَحْرِ حَتّی إِذا کُنْتُمْ فِی اَلْفُلْکِ وَ جَرَیْنَ بِهِمْ بِرِیحٍ طَیِّبَةٍ وَ فَرِحُوا بِها جاءَتْها رِیحٌ عاصِفٌ وَ جاءَهُمُ اَلْمَوْجُ مِنْ کُلِّ مَکانٍ وَ ظَنُّوا أَنَّهُمْ أُحِیطَ بِهِمْ دَعَوُا اَللّهَ مُخْلِصِینَ لَهُ اَلدِّینَ لَئِنْ أَنْجَیْتَنا مِنْ هذِهِ لَنَکُونَنَّ مِنَ اَلشّاکِرِینَ (۲۲)

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

وَ إِذا تُتْلی عَلَیْهِمْ آیاتُنا بَیِّناتٍ قالَ اَلَّذِینَ لا یَرْجُونَ لِقاءَنَا اِئْتِ بِقُرْآنٍ غَیْرِ هذا أَوْ بَدِّلْهُ قُلْ ما یَکُونُ لِی أَنْ أُبَدِّلَهُ مِنْ تِلْقاءِ نَفْسِی إِنْ أَتَّبِعُ إِلاّ ما یُوحی إِلَیَّ إِنِّی أَخافُ إِنْ‌ عَصَیْتُ رَبِّی عَذابَ یَوْمٍ عَظِیمٍ (۱۵) قُلْ لَوْ شاءَ اَللّهُ ما تَلَوْتُهُ عَلَیْکُمْ وَ لا أَدْراکُمْ بِهِ فَقَدْ لَبِثْتُ فِیکُمْ عُمُراً مِنْ قَبْلِهِ أَ فَلا تَعْقِلُونَ (۱۶) فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ اِفْتَری عَلَی اَللّهِ کَذِباً أَوْ کَذَّبَ بِآیاتِهِ إِنَّهُ لا یُفْلِحُ اَلْمُجْرِمُونَ (۱۷) وَ یَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اَللّهِ ما لا یَضُرُّهُمْ وَ لا یَنْفَعُهُمْ وَ یَقُولُونَ هؤُلاءِ شُفَعاؤُنا عِنْدَ اَللّهِ قُلْ أَ تُنَبِّئُونَ اَللّهَ بِما لا یَعْلَمُ فِی اَلسَّماواتِ وَ لا فِی اَلْأَرْضِ سُبْحانَهُ وَ تَعالی عَمّا یُشْرِکُونَ (۱۸)
هوش مصنوعی: وقتی آیات روشن ما بر آن‌ها خوانده می‌شود، گروهی از آن‌ها که به دیدار ما امیدی ندارند، می‌گویند: «به غیر از این قرآن، قرآن دیگری بیاور یا آن را تغییر بده.» بگو: «نمی‌توانم خودسرانه چیزی را تغییر دهم؛ من فقط از آنچه به من وحی شده پیروی می‌کنم. من می‌ترسم اگر به پروردگارم نافرمانی کنم، عذاب روزی بزرگ به من برسد.» بگو: «اگر خدا می‌خواست، من آن را به شما نمی‌خواندم و شما را از آن مطلع نمی‌کردم؛ زیرا من سال‌ها در میان شما بودم. آیا عقل نمی‌کنید؟» چه کسی ظالم‌تر است از این‌که به خدا دروغ ببندد یا آیات او را تکذیب کند؟ بی‌شک مجرمان رستگار نخواهند شد. آن‌ها غیر از خدا چیزهایی را می‌پرستند که نه به آن‌ها آسیب می‌زند و نه به آن‌ها نفع می‌رساند و می‌گویند: «این‌ها شفیع‌های ما نزد خدا هستند.» بگو: «آیا شما خدا را با آنچه در آسمان‌ها و زمین نمی‌داند، آگاه می‌سازید؟ او از آنچه شریک قرار می‌دهند، پاک و فراتر است.»
و چون خوانده می‌شود بر ایشان آیتهای ما روشنها می‌گویند آنان که امید نمی‌دارند ملاقات ما را بیاور قرآنی غیر از این یا تبدیل کنش بگو نسزد مرا که تبدیل کنم آن را از پیش خودم پیروی نمی‌کنم من مگر آنچه وحی کرده می‌شود بمن بدرستی که من می‌پرستم اگر نافرمانی کنم پروردگارم را از عذاب روزی بزرگ (۱۵) بگو اگر خواسته بود خدا نخوانده بودم آن را بر شما و نه اعلام کرده بودم شما را بآن پس بحقیقت درنگ کردم در شما عمری پیش از آن آیا پس نمی‌یابید بعقل (۱۶) پس کیست ستمکارتر از آنکه بر بست بر خدا دروغی را و تکذیب کرد آیتهای او را بدرستی که رستگار نشوند گناهکاران (۱۷) و می‌پرستند از غیر خدا آنچه ضرر نمی‌رساند ایشان را و نفع نمی‌دهدشان و می‌گویند اینها شفیعان مایند نزد خدا بگو آیا خبر می‌دهید خدا را بآنچه نمی‌دانید در آسمانها و نه در زمین منزه است او برتر است از آنچه شریک می‌دانند (۱۸)
هوش مصنوعی: زمانی که آیات ما به آنان خوانده می‌شود، آنانی که به ملاقات ما امیدی ندارند، می‌گویند: "بیاور قرآنی متفاوت از این یا آن را تغییر بده." بگو: "نمی‌توانم آن را از پیش خود تغییر دهم. من فقط از آنچه به من وحی شده پیروی می‌کنم. درست است که من پروردگارم را می‌پرستم و اگر نافرمانی کنم، از عذاب روز بزرگ می‌ترسم." بگو: "اگر خداوند می‌خواست، من این را بر شما نمی‌خواندم و چیزی را به شما اعلام نمی‌کردم. من در واقع، در طول عمرم به شما اندیشیدم. آیا عقل خود را به کار نمی‌گیرید؟" پس کیست که ستمکارتر است از آنکس که نسبت به خدا دروغ ببندد و آیات او را انکار کند؟ به حقیقت، گناهکاران رستگار نخواهند شد. همچنین، آن‌ها غیر از خدا چیزی را عبادت می‌کنند که نه به آنها ضرر می‌زند و نه نفعی به آنها می‌رساند و می‌گویند: "این‌ها نسبت به خدا شفیعان ما هستند." بگو: "آیا به خدا درباره آنچه نمی‌دانید خبر می‌دهید؟ او منزه و برتر از آن است که برای او شریک قائل شوید."
خوانده چون بر مشرکان از ما شود
آیتی کآن واضح المعنی بود
هوش مصنوعی: وقتی آیتی که برای مشرکان خوانده می‌شود، به وضوح و روشنی بیان شده باشد.
پاره ای گویند زین قوم عنید
که ندارند از لقای ما امید
هوش مصنوعی: برخی می‌گویند که این افراد سرکش، امیدی به دیدار ما ندارند.
نیستشان امید یعنی در حساب
در رسیدن بر عِقابی یا ثواب
هوش مصنوعی: این افراد امیدی ندارند، یعنی در محاسبه‌ی کارهایشان، به نتیجه‌ای خوب یا پاداشی نمی‌رسند.
غیر از این بر ما تو قرآنی بیار
که نگردد عیب ما زآن آشکار
هوش مصنوعی: جز این قرآن دیگری برای ما بیاور که عیب‌های ما در آن نمایان نشود.
یعنی آنچه ما به خشم آییم از آن
ز امر و نهی اش بهر ما باشد زیان
هوش مصنوعی: هر چیزی که ما از آن خشمگین می‌شویم، به خاطر دستورها و ممنوعیت‌هایش برای ما ضرر دارد.
یا مبدل ساز آن را بی سخن
آیتی دیگر به جایش وضع کن
هوش مصنوعی: یا آن را به شکلی دیگر تغییر بده و بدون حرف اضافه، نشانه‌ای تازه به جای آن بگذار.
آیتی کآن بهر ما باشد امان
ذم معبودان ما نبود در آن
هوش مصنوعی: این آیت نشانه‌ای است که به نفع ماست و در آن هیچ نکوهشی از پرستش‌ شدگان ما وجود ندارد.
قصدشان این بود کو بر حال خویش
واگذاردشان در آن آئین و کیش
هوش مصنوعی: آنها می‌خواستند که او را به حال خود رها کنند تا در آن آیین و مکتب زندگی کند.
گو سزا نبود که قول معتمد
من بَدل سازم به پیش نفس خود
هوش مصنوعی: نباید وعده‌ای که به اعتماد خود داده‌ام را به خاطر نفس خود تغییر دهم.
پیروی نکنم ز حرفی در سنن
جز که گردد وحی کرده آن به من
هوش مصنوعی: من از هیچ قول و رسمی پیروی نمی‌کنم مگر اینکه آن را به عنوان وحی از جانب خودم دریافت کنم.
می بترسم گر شوم عاصی به رب
از عذاب روز اعظم وآن تعب
هوش مصنوعی: من از اینکه به عذاب خداوند در روز بزرگ دچار شوم، ترس دارم و این موضوع من را به شدت نگران می‌کند.
گو اگر می خواستی حق بر شما
من نخواندم مُنزلاتش برملا
هوش مصنوعی: اگر تو می‌خواستی، من حقایق را برای شما نمی‌خواندم و اسرار آن را فاش نمی‌کردم.
هم نه بر قرآنتان دانا نمود
پس بود اعلامش از افضال و جود
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که شخصی که در دانش و علم قرآن آگاه است، نشانه‌هایی از فضیلت و سخاوت او مشاهده می‌شود. در واقع، آگاهی از قرآن باعث می‌شود که ویژگی‌های نیکو در فرد نمایان شود.
حاصل این کز مشیت الله است و بس
این بیان نز میل من یا رأی کس
هوش مصنوعی: آنچه به دست آمده تنها بر اثر اراده خداوند است و نه به خاطر خواسته من یا نظر کسی دیگر.
من درنگ اندر میانتان چند سال
کردم اندر عمر قبل از این مقال
هوش مصنوعی: من سال‌ها در میان شما ماندگار شدم و قبل از این سخن، زندگی‌ای گذرانده‌ام.
پیش یعنی از نزول این کتاب
که به من شد وحی در هر فصل و باب
هوش مصنوعی: به معنای این است که قبل از اینکه این کتاب بر من نازل شود، در هر بخش و فصلی از آن، وحی به من منتقل شده است.
من نه قرآن خواندمی هم نی شما
بودتان دانایی از وی ز اقتضا
هوش مصنوعی: من نه قرآن را خوانده‌ام و نه شما از آن آگاهی دارید؛ این موضوع به مقتضای حال مرتبط است.
«در اثبات معجزه قرآن »
هوش مصنوعی: «در راستای تأیید معجزه قرآن»
این بود در نز د دانا حجتی
شخصی ار عمری بود در امتی
هوش مصنوعی: این یک دلیل و نشانه است که اگر کسی در طول عمرش در میان جمعی از مردم باشد، می‌تواند به اهمیت و ارزش وجودش پی ببرد.
نی کتابی خوانده باشد از علوم
کرده نی تحصیل علمی بر رسوم
هوش مصنوعی: نمی‌توان گفت که او چیز زیادی درباره علم و دانش می‌داند یا تحصیلاتی در این زمینه داشته است.
نی شده با عالِ می هرگز جلیس
وین چنین آرد کتابی بس نفیس
هوش مصنوعی: دوست می‌نوشید و هیچ‌گاه با کسانی که دچار ریا و تظاهر هستند، نشسته نمی‌شود؛ به این ترتیب چنین کتابی ارزشمند به وجود می‌آید.
درج در وی حکم ها از هر قبیل
در فصاحت در بلاغت بی بدیل
هوش مصنوعی: این متن به قدرت و مهارت بیان در نوشته‌ها و سخنوری اشاره دارد و می‌گوید که این قابلیت‌ها در او به حدی بالا و بی‌نظیر است که هیچ مشابهی برای آن وجود ندارد.
عاجز از وی اهل آن لفظ و لسان
تا کنند اتیان یک آیت بر آن
هوش مصنوعی: مردم نمی‌توانند با کلمات و زبان خود به خوبی از او سخن بگویند و حتی قادر نیستند یک آیه از او را به درستی نقل کنند.
مثلش ار گویی بود ممکن به دهر
با الله ار باشد ز فهمت هیچ بهر
هوش مصنوعی: اگر مثالی شبیه آن بگویی، ممکن است در این دنیا به خدا نزدیک‌تر باشد و از درک تو هیچ بهره‌ای نبرد.
بود اگر ممکن ز اعراب عنود
آن زمان گوینده ای آورده بود
هوش مصنوعی: اگر ممکن بود، در آن زمان گوینده‌ای می‌آورد که با لهجه‌ی سخت و سرسخت عربی صحبت کند.
زآنکه هم بودند با او در نزاع
هم بُدند از اهل علم و اطلاع
هوش مصنوعی: به این دلیل که افرادی که در نزاع با او بودند، از دانایان و مطلعان نیز بودند.
گر که باشد فهم و عقلی در شما
در نمی یابید پس آیا چرا
هوش مصنوعی: اگر شما درک و عقل داشته باشید، پس چرا نمی‌فهمید؟
حاصل آنکه گفت او من بر خدا
نکنم از تبدیل قرآن افترا
هوش مصنوعی: او می‌گوید که من هرگز به خداوند اتهام نمی‌زنم که قرآن را تغییر داده است.
افتراء بل بر شما زیبنده است
گر که گویید این کلام از بنده است
هوش مصنوعی: اگر بخواهید به من نسبت دروغین بدهید، این کار برای شما مناسب‌تر است تا اینکه بگویید این سخن از من است.
کیست پس زآن کس خود اِستم کاره تر
کافتراء گوید به خلاّق بشر
هوش مصنوعی: کیست در دنیا که از آن شخص بی‌همتا ناتوان‌تر باشد که دروغی به خالق بشر ببندد؟
بر خدا بندد دروغی بالعیان
یا پرستد غیر او را از بتان
هوش مصنوعی: کسی که به وضوح به خدا دروغ می‌گوید یا غیر از او را از بت‌ها می‌پرستد، واقعاً در حال انجام عملی نادرست است.
گوید امر حق بود ما را بدان
وین به توبیخ است و تقریع از بیان
هوش مصنوعی: می‌گوید که ما را فرمان الهی به این کار است و این بازخواست و سرزنش از بیان آن است.
یا کند تکذیب قول کردگار
مجرم است و نیست مجرم رستگار
هوش مصنوعی: اگر کسی سخن خداوند را انکار کند، او مجرم است و هیچ مجرمی نجات نخواهد یافت.
غیر حق را میپرستند آن حشر
آنچه کاندر وی نباشد نفع و ضر
هوش مصنوعی: افراد غیر خدا را می‌ستایند و در روز قیامت چیزهایی را که در آن نفع و ضرری نیست، مورد توجه قرار می‌دهند.
مر بتان را می بگویند این فرق
که شفیعانند ما را نزد حق
هوش مصنوعی: می‌گویند که بتیان (عشق‌ها) مانند شفاعت‌کنندگانی هستند که ما را به درگاه خدا نزدیک می‌کنند و در حقیقت، به نوعی واسطه برای ما به حساب می‌آیند.
گو خدا را می کنید آیا خبر
بر هر آنچه کو نداند در سیر
هوش مصنوعی: آیا خبر دارید که خدا بر تمام اموری که در حرکتند و ناشناخته‌اند، آگاه است؟
مینداند او شریکی بالیقین
بهر خویش اندر سماوات و زمین
هوش مصنوعی: او به یقین می‌داند که برای خودش در آسمان‌ها و زمین یک شریک وجود دارد.
ذات پاک او بلند و برتر است
زآنچه بر شبه و شریکی درخور است
هوش مصنوعی: خود پاک و مقدس او به قدری بزرگ و والا است که هیچ‌ چیز و هیچ شریکی نمی‌تواند به او نزدیک شود.
نزد دانا ناپسند آید نه نیک
آنچه را گیرند بهر او شریک
هوش مصنوعی: در نزد افراد دانا، چیزی که نیک به نظر می‌رسد، وقتی به خاطر منفعت شخصی دیگران از آن استفاده شود، ناخوشایند و ناپسند محسوب می‌شود.
کرده ایم از پیش تحقیق وجود
کآن به وحدت ثابت است اندر شهود
هوش مصنوعی: ما از قبل بررسی کرده‌ایم که وجود آن، در شهود به وحدت پایدار است.
نیست لازم تا کنم تکرار آن
گرچه تکرارش دهد تسکین جان
هوش مصنوعی: نیازی نیست که من حرفی را دوباره تکرار کنم، هرچند تکرار آن می‌تواند آرامش‌بخش باشد.
تا به تکرارم کشد در دایره
نک گشود از طرّه باز آن مه گره
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که فردی در دایره عشق و احساسات گرفتار شده و این گرفتار شدن باعث شده که او بارها و بارها به یاد زیبایی‌های محبوبش بیفتد. او از زیبایی و جذابیت یار خود به شدت تحت تأثیر قرار گرفته و این حالت، او را به تکرار و یادآوری آن لحظات خوش می‌کشاند.
تا که گوید غیر من دلدار نیست
هیچ اندر جلوه ام تکرار نیست
هوش مصنوعی: تا زمانی که کسی غیر از من را به عنوان محبوبش معرفی نکند، هیچ تکراری در جلوه و زیبایی من وجود ندارد.
یک تجلی کردم اشیاء هست شد
باده خوار از بوی مِی سرمست شد
هوش مصنوعی: من یک بار ظهور کردم و اشیاء وجود پیدا کردند، و باده‌نوشی که از عطر شراب مست شده است.
نیست باقی دوره ای کآخر کنم
در تجلی جلوه ای دیگر کنم
هوش مصنوعی: هیچ دوره‌ای باقی نمانده که من در آن به پایان برسم و در عوض، تجلی و ظهور جدیدی را تجربه کنم.
جمله عالم جلوة روی من است
هر دلی در تاب گیسوی من است
هوش مصنوعی: تمامی عالم جلوه‌ای از صورت من است و هر دلی که به عشق من می‌تپد، در تماشای گیسوان من سرمست و شگفت‌زده است.
شد دگرگون حال دل تا چون شدم
یاد زنجیر آمدم مجنون شدم
هوش مصنوعی: حال دل من دگرگون شده است. وقتی که به یاد زنجیر افتادم، همانند مجنون شدم.
رفتم از خود گر شناسی رفتنم
اینکه بینی تا نپنداری منم
هوش مصنوعی: من از خودم جدا شدم، اگر مرا بشناسی، رفتنم را خواهی دید. این رفتن به گونه‌ای است که فکر نکنی من همین‌جا هستم.
من ز خود رفتم شد او بر جای من
هم ز بعد از لای من الای من
هوش مصنوعی: من از خودم دور شدم و او در جای من قرار گرفت. همچنین بعد از من هم از میان من خارج شد.
این سخنگو تا نپنداری صفی است
بلکه آن گوینده در وی مختفی است
هوش مصنوعی: این سخن‌گو را نپندار که فقط خود اوست که صحبت می‌کند، بلکه در واقع شخص دیگری در پشت او وجود دارد که این حرف‌ها را به او القا کرده است.
گه سخن گوید به تازی او همه
گه به نظم آن را نماید ترجمه
هوش مصنوعی: گاهی به زبان عربی سخن می‌گوید و هر بار آن را به نظم زیبا ترجمه می‌کند.
باز چون گردم به فرق از جمع من
بینم او رفته است و من گویم سخن
هوش مصنوعی: وقتی که دوباره به حالت تنهایی برگردم و از جمع دیگران جدا شوم، متوجه می‌شوم که او رفته است و در آن لحظه، من شروع به صحبت می‌کنم.
نیم گفتار است باقی در لبم
زآنچه می گفت او به گوش اندر تبم
هوش مصنوعی: نیمی از سخن هنوز در دهانم باقی‌مانده است، از آنچه او به من گفت و در گوشم همچنان در حال جوش و خروش است.
باز چون سازد نهان در پرده روی
بر من آموزد سخن گوید بگوی
هوش مصنوعی: وقتی که دوباره در خلوت خودش به من نگاه می‌کند، به آرامی چیزی به من یاد می‌دهد و سخن می‌گوید.
نک صفی بر جای خود برگشت باز
تا کند تفسیر قول دلنواز
هوش مصنوعی: یک گروه از افراد با نیت خوب دوباره به مکان خود بازگشتند تا درباره سخن دلنشین توضیح دهند.