گنجور

شمارهٔ ۷

چون موج زن شد در ازل دریای ذات‌ذوالکرم
شد چارده گوهر عیان زان بحر هر یک عین یم
می‌خواست شاه ذو صفت ظاهر کمال سلطنت
آن بحر ژرف از مکرمت در جنبش آمد لاجرم
آن در بحر اصطفی یعنی نبی مصطفی
هشت از حجاب اختفی در محفل خلوت قدم
سلطان ذات اقدمش بهر وجود مقدش
فرمود آندم در دمش خلق آنچه هست از بیش و کم
این آفرینش مو بمو باشد زکوه حسن او
یعنی تصدق کرد هو بروی دو عالم را زنم
از حق بیان طاوها وارد بموی مصطفی
وز رب حدیث والضحی یعنی بروی او قسم
حسنش ز حق مرآت حق ذاتش دلیل ذات حق
نازل بر او آیات حق در وصف شاه محتشم
دارای ملک جان و دل جان جهان سلطان دل
درد و غمش درمان دل آن مرتضای ذوالکرم
شاهنشه جان آفرین دلدل سوار دشت کین
ختم رسل را جانشین فخر بشر را ابن عم
زهرای اطهرا جان هوجان عالی جانان هو
آب رخ مردان هو بنت نبی فخر امم
سال حیات جسم وی شد هم عدد با اسم حی
احیا ز جودش کل شئی هم از اخص هم از اعم
آن مجتبای پاک فن مسموم اهل کین حسن
ذات خدای ذوالمنن ثابت ز ذاتش تام و نم
معبود اهل دل حسین المصطفی را نور عین
مولای خلق عالمین شاهشه عالی همم
زین‌العباد آن شیر حق منّت‌کش زنجیر حق
حق پیر او اومیر حق با حق وجودش جمله ضم
آن باقر علم لدن نخل بقا را بیخ و بن
حرفی ز علمش قول کن رشحی ز جودش هفت یم
جعفر شه صادق لقب مجموعه علم و ادب
کاندر رواج دین رب آمد بحق ثابت قدم
موسی بن جعفر بحر هو آنخسرو فرخنده خو
کاندر پی تعظیم او پشت فلک گردیده خم
فرزند موسی شاه دین شمس ولایت ماه دین
روشن زرایش راه دین هشتم امام پاک دم
شاه جواد آن جان جان دلدار دل جانان جان
در ملک جان سلطان جان بحر سخاکان کرم
سلطان دریا دل تقی میزان مسعود وشقی
حبش دلیل متقی فخر عرب میر عجم
آن عسکری شاه اجل علام غیب لم یزل
کز وصف نامش در ازل بشکافت از هیبت قلم
مهدی شه قیوم حی دیان دین دیموم حی
قطب زمان معصوم حی آن خالق نور و ظلم
این دور در بود وجود او مرکز جود وجود
او اصل مقصود وجود او وجه خلاق العدم
فعل و صفاتش در نما فعل و صفات کبریا
اسماء ذات ذوالعلا شد بهر او اسم و علم
یک قول آن کامل فنون شد موجود کونین چون
بر آند و حرف کاف و نون برداشت لعل لب زهم
تخم نبوت را ثمر بحر ولایت را گهر
وجه حقیقت را بصر دیر هویت را صنم
در وصف ذاتش مصطفی چون گفت لااحصی ثنا
گوید چه هر گیج و گدا اوصاف شاه محتشم
باز آمدم اندر ثنا گیرم ز سر مدح رضا
آن جان جان اولیا سلطان فیاض النعم
آن بوالحسن فرد صمد موسی بن جعفر را ولد
کز نقش شیر آرد اسد چون بر دهد فرمان بدم
جاری چو گشت از قدرتش نطفم کنون در حضرتش
از جان سرایم مدحتش تا می‌توان دمبدم
شاهی که در ذات وصفت پاکست از وصف و سمت
هم از حدود و از جهت هم از حدوث و از قدم
حق را ظهور بر حق او هم مظهر حق هم حق او
مصداق ذات مطلق او اندر عیان و در کتم

اطلاعات

وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چون موج زن شد در ازل دریای ذات‌ذوالکرم
شد چارده گوهر عیان زان بحر هر یک عین یم
هوش مصنوعی: وقتی که در ابتدا، وجود خداوند مانند امواج دریا به حرکت درآمد، از آن دریا چهارده گوهر مشخص و نمایان شدند، که هر یک از آن‌ها مانند بخشی از دریا هستند.
می‌خواست شاه ذو صفت ظاهر کمال سلطنت
آن بحر ژرف از مکرمت در جنبش آمد لاجرم
هوش مصنوعی: شاهی با ویژگی‌های والا و برجسته، تلاش می‌کرد تا عظمت و کمال سلطنت خود را نشان دهد. از این رو، تحت تأثیر تحولاتی که به خاطر خوبی‌ها و فضیلت‌هایش به وجود آمده بود، به حرکت درآمد.
آن در بحر اصطفی یعنی نبی مصطفی
هشت از حجاب اختفی در محفل خلوت قدم
هوش مصنوعی: این بیت به توصیف و تمجید از مقام و جایگاه نبی اکرم (ص) می‌پردازد. در اینجا اشاره شده که در میان رازها و معانی عمیق، نبی بزرگ اسلام در محفل خاص و خلوتی حضور دارد و از پرده‌های پنهانی بیرون آمده است. به نوعی، این بیان نشان‌دهنده‌ی نور و روشنایی وجود پیامبر و جایگاه ویژه‌اش در عالم هستی است.
سلطان ذات اقدمش بهر وجود مقدش
فرمود آندم در دمش خلق آنچه هست از بیش و کم
هوش مصنوعی: سلطان که ازلی است، به خاطر وجود مقدسش در هر لحظه به وجود آوردن مخلوقات را فرمان داد، تا آنچه که هست، اعم از زیاد و کم، را خلق کند.
این آفرینش مو بمو باشد زکوه حسن او
یعنی تصدق کرد هو بروی دو عالم را زنم
هوش مصنوعی: این دنیا به زیبایی‌های او با جزئیات دقیق و کامل خلق شده است. من آماده‌ام تا تمام وجودم را در راه او فدای دو عالم کنم.
از حق بیان طاوها وارد بموی مصطفی
وز رب حدیث والضحی یعنی بروی او قسم
هوش مصنوعی: منبعی از حقیقت در کلام طاها (پیامبر) آمده که به موهای مصطفی (پیامبر اسلام) اشاره دارد و از پروردگار قسم به حدیث والضحی (آیه‌ای از قرآن) یاد می‌کند. این به نوعی نشان از بزرگی و مقام او دارد.
حسنش ز حق مرآت حق ذاتش دلیل ذات حق
نازل بر او آیات حق در وصف شاه محتشم
هوش مصنوعی: خوبی و زیبایی او به حقیقتی برمی‌گردد که نشان‌دهنده‌ی وجود حق است. وجود او خود دلیلی بر وجود حق می‌باشد و آیات و نشانه‌های الهی در توصیف این پادشاه بزرگ نازل شده است.
دارای ملک جان و دل جان جهان سلطان دل
درد و غمش درمان دل آن مرتضای ذوالکرم
هوش مصنوعی: در این بیت به شخصیت بزرگی اشاره شده که هم دارای مقام و قدرت است و هم به دل و جان دیگران توجه دارد. او کسی است که با وجود دردی که در دل دارد، می‌تواند دل‌های دیگران را شفا دهد. نام او به مرتضی و ذوالکرم اشاره دارد، که نشان‌دهنده‌ی کرامت و فضیلت‌های اوست.
شاهنشه جان آفرین دلدل سوار دشت کین
ختم رسل را جانشین فخر بشر را ابن عم
هوش مصنوعی: ای پادشاه جان آفرین، دلجوی سوار در میدان جنگ، جانشین آخرین پیامبر و فخر انسان‌ها، پسر عمو.
زهرای اطهرا جان هوجان عالی جانان هو
آب رخ مردان هو بنت نبی فخر امم
هوش مصنوعی: این بیت به ستایش حضرت فاطمه (س) می‌پردازد و او را به عنوان روح و جان برتر توصیف می‌کند. زیبایی و وجود او را به آب چهره مردانگی تشبیه کرده و او را دختر پیامبر و افتخار تمام امت‌ها می‌خواند. این تمجید بیانگر مقام والای او در دین اسلام و در میان مردم است.
سال حیات جسم وی شد هم عدد با اسم حی
احیا ز جودش کل شئی هم از اخص هم از اعم
هوش مصنوعی: سن زندگی جسم او برابر با نام "حی" و "احیا" است. از بخشندگی او، تمام موجودات چه خاص و چه عام وجود پیدا کردند.
آن مجتبای پاک فن مسموم اهل کین حسن
ذات خدای ذوالمنن ثابت ز ذاتش تام و نم
هوش مصنوعی: آن شخص مقدس و پاک، که به فنون خاص خود تسلط دارد و در دل دارای حسد و کینه نیست، نمایانگر خوبی و زیبایی ذات الهی است. وجود او به طور کامل و بی‌نقص به صفات خداوند وابسته است.
معبود اهل دل حسین المصطفی را نور عین
مولای خلق عالمین شاهشه عالی همم
هوش مصنوعی: معبود و محبوب اهل دل، حسین (ع) که بهترین و مقدس‌ترین شخصیت است، نور چشم و راهنمای مولا و سرور جهانیان می‌باشد. او شاهی است که دارای همت‌های بلند و آرمان‌های والاست.
زین‌العباد آن شیر حق منّت‌کش زنجیر حق
حق پیر او اومیر حق با حق وجودش جمله ضم
هوش مصنوعی: این بیت به توصیف شخصیتی بزرگ و باارزش می‌پردازد که به نوعی نشان‌دهنده‌ی قدرت و عظمت است. او به عنوان پرچمدار حقیقت و فضیلت مورد ستایش قرار می‌گیرد و زنجیرهایی که به او متصل هستند، نماد پیوندش با حقیقت و اخلاقیات عمیق‌تر است. وجود او به‌طرزی خاص، شامل همه‌ی جنبه‌های وجودی و نیکی‌هاست و به نوعی، نمایانگر ارتباط عمیق‌تری با حقایق الهی و معنوی است.
آن باقر علم لدن نخل بقا را بیخ و بن
حرفی ز علمش قول کن رشحی ز جودش هفت یم
هوش مصنوعی: درخت بقا، یعنی درختی که همیشه جاودان است، از دانشی عمیق و بی‌پایان ریشه دارد. از او سخن بگو و از بخشش‌هایش بگو که همچون جود و generosity او مانند هفت دریاست.
جعفر شه صادق لقب مجموعه علم و ادب
کاندر رواج دین رب آمد بحق ثابت قدم
هوش مصنوعی: جعفر صادق، به عنوان یک شخصیت بزرگ علمی و ادبی، در تقویت و گسترش دین حق نقش مهمی ایفا کرد و به خوبی ثابت قدم و استوار بود.
موسی بن جعفر بحر هو آنخسرو فرخنده خو
کاندر پی تعظیم او پشت فلک گردیده خم
هوش مصنوعی: موسی بن جعفر مانند دریا است و همچون خسرو خوشبختی می‌باشد که به خاطر احترام او، آسمان هم خم شده است.
فرزند موسی شاه دین شمس ولایت ماه دین
روشن زرایش راه دین هشتم امام پاک دم
هوش مصنوعی: فرزند موسی، که در حقیقت مقام و رهبری دین را بر عهده دارد، همچون خورشیدی درخشان و راهنما است. او راه دین را روشن کرده و به عنوان هشتمین امام، پاک و مقدس در نظر گرفته می‌شود.
شاه جواد آن جان جان دلدار دل جانان جان
در ملک جان سلطان جان بحر سخاکان کرم
هوش مصنوعی: شاه جواد، جانن این دلدار و محبوب، جان و زندگی‌ام را در آغوش می‌گیرد. او در ملک و پادشاهی خود، مهربانی و بخشش زیادی دارد که به دیگران سرازیر می‌شود.
سلطان دریا دل تقی میزان مسعود وشقی
حبش دلیل متقی فخر عرب میر عجم
هوش مصنوعی: سلطان دل‌ها، تقی محبوب و مسعود است. او درختی پرثمر و دلیل انسان‌های باتقواست، که افتخار عرب و بزرگ مرد عجم به شمار می‌رود.
آن عسکری شاه اجل علام غیب لم یزل
کز وصف نامش در ازل بشکافت از هیبت قلم
هوش مصنوعی: آن فرمانده‌ای که مرگ را به چالش کشیده و همواره بر امور غیبی آگاه است، به گونه‌ای است که نامش از ابتدای زمان در سنجش با قلم و نوشتار به شدت تأثیرگذار بوده است.
مهدی شه قیوم حی دیان دین دیموم حی
قطب زمان معصوم حی آن خالق نور و ظلم
هوش مصنوعی: مهدی، پیشوای زنده و نگه‌دارنده، حامی دین و بیدار کننده حقیقت است. او قطب زمان و بی‌نظیر است و خالق نور و تاریکی را نیز در بر دارد.
این دور در بود وجود او مرکز جود وجود
او اصل مقصود وجود او وجه خلاق العدم
هوش مصنوعی: وجود او در این عالم دوری و نزدیکی دارد؛ او مرکز generosity و بخشش است. وجود او اصل و هدف اصلی است و وجهی از خالق وجود و عدم به حساب می‌آید.
فعل و صفاتش در نما فعل و صفات کبریا
اسماء ذات ذوالعلا شد بهر او اسم و علم
هوش مصنوعی: فعل و ویژگی‌های او در زیبایی و عظمت، همچون نام‌های خداوند متعال است. همه این اسم‌ها و علائم به خاطر او وجود دارند و او را می‌شناسانند.
یک قول آن کامل فنون شد موجود کونین چون
بر آند و حرف کاف و نون برداشت لعل لب زهم
هوش مصنوعی: یک جمله وجود داشت که تمام علوم و فنون را در خود جای داده بود. زمانی که آن جمله بیان شد و حرف‌های "کاف" و "نون" از آن برداشته شد، لبت مانند لعل (یاقوت) از هم جدا شد.
تخم نبوت را ثمر بحر ولایت را گهر
وجه حقیقت را بصر دیر هویت را صنم
هوش مصنوعی: در این بیت به مفهوم‌های عمیق و روحانی اشاره شده است. تخم نبوت به عنوان اصل و بنیاد پیامبری در نظر گرفته می‌شود، در حالی که دریای ولایت نمایان‌گر عمق و وسعت عشق و اطاعت از خداوند و اولیای الهی است. همچنین، گوهر حقیقت در اشارت به زیبایی و ارزش‌های زیبا و راستین واقعیت وجود انسان است. در نهایت، هویت به عنوان تصوری از خود و نسبتی که انسان با جهان و خداوند دارد، معرفی می‌شود. در اینجا به نوعی بر اهمیت ارتباط با حقیقت و درک واقعیات تاکید شده است.
در وصف ذاتش مصطفی چون گفت لااحصی ثنا
گوید چه هر گیج و گدا اوصاف شاه محتشم
هوش مصنوعی: زمانی که پیامبر (مصطفی) در مورد ویژگی‌های خداوند صحبت کرد، گفت نمی‌توانم تمام ستایش‌ها و صفات او را به درستی بیان کنم، زیرا همواره در شگفتی و حیرت از عظمت و جلال او هستم.
باز آمدم اندر ثنا گیرم ز سر مدح رضا
آن جان جان اولیا سلطان فیاض النعم
هوش مصنوعی: من دوباره آمده‌ام تا ستایش کنم و از ابتدا در مدح حضرت رضا، آن روح جان بخش اولیای الهی و سلطان بخشش‌ها سخن بگویم.
آن بوالحسن فرد صمد موسی بن جعفر را ولد
کز نقش شیر آرد اسد چون بر دهد فرمان بدم
هوش مصنوعی: آن فرد بزرگ، موسی بن جعفر که فرزندش به خاطر شجاعت و قدرتش مانند شیر است، وقتی فرمانی صادر کند، همیشه پیروزی و موفقیت به دنبال آن خواهد بود.
جاری چو گشت از قدرتش نطفم کنون در حضرتش
از جان سرایم مدحتش تا می‌توان دمبدم
هوش مصنوعی: وقتی از قدرت او نطفه من شکل گرفت، اکنون در حضور او از جانم به ستایش و شکرگزاری می‌پردازم تا جایی که بتوانم.
شاهی که در ذات وصفت پاکست از وصف و سمت
هم از حدود و از جهت هم از حدوث و از قدم
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف ویژگی‌های یک شاه واقعی می‌پردازد که در ذات و حقیقت خود پاک و بی‌عیب است. او نه تنها از اوصاف و سمت‌های ظاهری خود خالی از نقص است، بلکه از تمامی محدودیت‌ها و زمان‌ها نیز فراتر است. به عبارت دیگر، این شاه به هیچ وجه تحت تاثیر ویژگی‌های دنیوی و زمانی قرار نمی‌گیرد و در مرتبه‌ای بالاتر از تمام قیود و شرایط قرار دارد.
حق را ظهور بر حق او هم مظهر حق هم حق او
مصداق ذات مطلق او اندر عیان و در کتم
هوش مصنوعی: حق خود را نمایان می‌سازد و او هم تجلی حق است، هم مصداق ذات مطلق. حق در آشکار و در نهان وجود دارد.