بخش ۱۷۲ - صورهالحق
گرت با صورهالحق است روئی
محمددان که صورت بند اوئی
خود این باشد اگر دانی مقامی
که هست آنرا محمد نیک نامی
تحقق باشد او را بر حقیقت
احدیت دگر هم واحدیت
گر اهل ذوق بودی داد تحقیق
احدیت دگر هم واحدیت
گر اهل ذوق بودی داد تحقیق
ترا میدادم اینجا بهر تشویق
ولی از عالم و جاهل چو این خلق
گرفتارند بر تقلید تا حلق
بسی من فیلسوفان را مقلد
بتقلیدات بینم هم مقید
نبرده هیچ بوی از علم و حکمت
حکم تحصیل کرده بهر صحبت
شود فارغ چو از تدریس اسفار
همان گاو است و تیر و سنگ عصار
مدان هر فیلسوفی کین چنینند
سبا هم کنجکاو و تیز بینند
غرض چون حال خلق این است چندی
زبان را در بیان بایست بندی
محمد صورتالحق است باری
حقیاق هم به او دارد قراری
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
گرت با صورهالحق است روئی
محمددان که صورت بند اوئی
هوش مصنوعی: اگر چهرهات با حقیقت الهی باشد، بدان که چهرهات همانند چهره محمد (ص) است؛ زیرا تو هم باید مانند او در حقیقت و صفات الهی تجلی کنی.
خود این باشد اگر دانی مقامی
که هست آنرا محمد نیک نامی
هوش مصنوعی: اگر بدانی که این مقام چیست، خود آن مقام محمد نیکنام است.
تحقق باشد او را بر حقیقت
احدیت دگر هم واحدیت
هوش مصنوعی: تحقق او بر حقیقت یکتایی، به این معناست که او وجودی است که با اصل و بنیاد یکتایی خود، عمیقاً هماهنگ و متصل است. وجود او نمادی از وحدت و یگانگی است که در حقیقت وجود دارد.
گر اهل ذوق بودی داد تحقیق
احدیت دگر هم واحدیت
هوش مصنوعی: اگر ذوق و سلیقهات را داشته باشی، درک خواهی کرد که حقیقتِ وجود، فراتر از یگانگی است و به سمت یکی بودن میرود.
گر اهل ذوق بودی داد تحقیق
ترا میدادم اینجا بهر تشویق
هوش مصنوعی: اگر اهل ذوق و سلیقه بودی، حقیقت و واقعیت کار خود را به تو میگفتم تا تو را تشویق کنم.
ولی از عالم و جاهل چو این خلق
گرفتارند بر تقلید تا حلق
هوش مصنوعی: ولی از آنجا که مردم عادی و کسانی که نادان هستند در این دنیا به تقلید از یکدیگر مشغولند و این وضعیت آنها را به شدت در بر گرفته است.
بسی من فیلسوفان را مقلد
بتقلیدات بینم هم مقید
هوش مصنوعی: بسیاری از فیلسوفان را میبینم که فقط به تقلید از دیگران پرداخته و خود را به آن محدود کردهاند.
نبرده هیچ بوی از علم و حکمت
حکم تحصیل کرده بهر صحبت
هوش مصنوعی: هیچ عطر و بویی از علم و حکمت نتوانسته به دست آورد؛ چون هدفش فقط برای صحبت کردن بوده است.
شود فارغ چو از تدریس اسفار
همان گاو است و تیر و سنگ عصار
هوش مصنوعی: وقتی از آموزش و تدریس علوم مختلف فارغ شوی، دیگر تفاوتی با یک گاو یا سنگ و چوب نخواهی داشت.
مدان هر فیلسوفی کین چنینند
سبا هم کنجکاو و تیز بینند
هوش مصنوعی: هر فیلسوفی را نمیتوان در یک دسته قرار داد، زیرا آنها مانند پرندههای کنجکاو و تیزبین، متفاوت و جستجوگر هستند.
غرض چون حال خلق این است چندی
زبان را در بیان بایست بندی
هوش مصنوعی: هدف این است که چون حال مردم چنین است، مدتی زبان را در بیان خود مهار کنیم.
محمد صورتالحق است باری
حقیاق هم به او دارد قراری
هوش مصنوعی: پیام این بیت این است که محمد، نماد حقیقت و واقعیت است و بر این اساس، حقیقت نیز با او تعهدی دارد.

صفی علیشاه