بند ۷۶
نازل ز آسمان به زمین یک بلا نشد
کآن راقضا به حضرت او رهنما نشد
از ابتدای خلق جهان تاکنون کسی
از خاصگان چو وی به بلا مبتلا نشد
از شست دور سخت کمان کی جز او تنی
صد تیرکش خدنگ خطا را نشانه شد
تا تیر چرخ و قوس فلک بوده چون بر او دگر
یک سهم از کمان حوادث رها نشد
یک تن از آن زخمه ی چندین ستم نزاد
یک دل نشان ناوک چندین بلا نشد
تا مام دهر پیر و جوان داشت پور و دخت
پیری چو او به داغ و جوانان دو تا نشد
از قلع و قمع و غارت و اخراج و قتل و اسر
امکان دگر چه داشت که در کربلا نشد
با این معاملت عجب آرم که از چه باب
میزان عدل نصب و قیامت به پا نشد
معمار کن فکان به سر از پا درآمد آه
وین دستگاه کون و مکان بی بنا نشد
غفران خلق هم همه او را بها نبود
قتلش ولیک رحمت یزدان بهانه شد
در حیرتم که علت ایجاد را چرا
یک جرعه آب روز عطش خون بها نشد
ز اصناف خلق فاش و نهان در جهان کجاست
آنجا که از عزای تو ماتم سرا نشد
تا با تو روبه رو نشد آن جیبش کفر کیش
باطل ز حق و شرک ز ایمان جدا نشد
هر خطره کان به خاطر خصمت خطور خاست
در کار اعتساف تو یک مو خطا نشد
عقل اندرین قیاس مرا محور و مات ماند
کو تشنه لب به شاطی شط فرات ماند
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: ترکیب بند
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
نازل ز آسمان به زمین یک بلا نشد
کآن راقضا به حضرت او رهنما نشد
هوش مصنوعی: هیچ بلایی از آسمان به زمین نازل نشد مگر اینکه تقدیر و فرمان الهی در آن جریان داشت.
از ابتدای خلق جهان تاکنون کسی
از خاصگان چو وی به بلا مبتلا نشد
هوش مصنوعی: از زمان آغاز خلقت تا به امروز، هیچکس به اندازه او در مشکلات و سختیها دچار نشده است.
از شست دور سخت کمان کی جز او تنی
صد تیرکش خدنگ خطا را نشانه شد
هوش مصنوعی: در این بیت شاعر به توصیف قدرت و مهارت تیرانداز اشاره میکند. او به این نکته اشاره دارد که تنها کسی که در این کار ماهر است، میتواند هدف را با دقت بزند و به بیان دیگر، در این میدان تنها فردی شایسته است که میتواند به درستی عمل کند. در واقع، توانایی و دقت در تیراندازی به راحتی به دست نمیآید و نیاز به تمرین و مهارت دارد.
تا تیر چرخ و قوس فلک بوده چون بر او دگر
یک سهم از کمان حوادث رها نشد
هوش مصنوعی: از زمانهای بسیار دور و از زمانهایی که چرخش آسمان آغاز شده، هیچ سهمی از بلایای زندگی بر او نازل نشده است.
یک تن از آن زخمه ی چندین ستم نزاد
یک دل نشان ناوک چندین بلا نشد
هوش مصنوعی: از میان زخمی که به دلیل ستمهای بسیار به وجود آمده، تنها یک نفر زنده مانده است و دلش نشان دهنده آسیبهای فراوانی است که دیده، اما هنوز از درد و رنجهایش کاسته نشده.
تا مام دهر پیر و جوان داشت پور و دخت
پیری چو او به داغ و جوانان دو تا نشد
هوش مصنوعی: زمانه، هم پیران و هم جوانان را به خود دیده است، اما هیچکس همچون این پیر با داغ و درد در دل، فرزند و دختر نداشته است و جوانان نیز دو مثل او پیدا نشدند.
از قلع و قمع و غارت و اخراج و قتل و اسر
امکان دگر چه داشت که در کربلا نشد
هوش مصنوعی: در کربلا، همه انواع ظلم و ستم، مثل نابودی، غارت، اخراج، قتل و اسارت، بر سر مردم آمد و هیچ چیز دیگری برایشان باقی نماند.
با این معاملت عجب آرم که از چه باب
میزان عدل نصب و قیامت به پا نشد
هوش مصنوعی: من با این معامله حیرتزدهام که چرا عدالت به خوبی برقرار نشده و روز قیامت برپا نشده است.
معمار کن فکان به سر از پا درآمد آه
وین دستگاه کون و مکان بی بنا نشد
هوش مصنوعی: معمار، تو که کار ساختن را به پایان رساندی، به این فکر کن که اگر به جزئیات توجه نکنی، این جهان و همه چیزهایش بدون پایه و اساس خواهند بود.
غفران خلق هم همه او را بها نبود
قتلش ولیک رحمت یزدان بهانه شد
هوش مصنوعی: بخشش و آمرزش مردم به خودی خود ارزشی نداشت که او را به قتل برسانند، اما رحمت خداوند دلیلی شد برای این کار.
در حیرتم که علت ایجاد را چرا
یک جرعه آب روز عطش خون بها نشد
هوش مصنوعی: بهتزدهام که چرا وجودی که ایجاد شده، مانند یک جرعه آب نتواسته عطش جان را در برابر قیمت خون سیراب کند.
ز اصناف خلق فاش و نهان در جهان کجاست
آنجا که از عزای تو ماتم سرا نشد
هوش مصنوعی: در میان انواع مردم، چه علنی و چه پنهانی، کجاست آنجا که از غم تو مراسم عزاداری برپا نشده است؟
تا با تو روبه رو نشد آن جیبش کفر کیش
باطل ز حق و شرک ز ایمان جدا نشد
هوش مصنوعی: تا زمانی که با تو مواجه نشود، کفر و شرک از ایمان و حق جدا نمیشود.
هر خطره کان به خاطر خصمت خطور خاست
در کار اعتساف تو یک مو خطا نشد
هوش مصنوعی: هر خطری که به خاطر دشمنی تو در ذهنت آمد، در زمینه ظلم و ستمی که کردی، حتی یک اشتباه کوچک هم وجود نداشت.
عقل اندرین قیاس مرا محور و مات ماند
کو تشنه لب به شاطی شط فرات ماند
هوش مصنوعی: عقل من در این مقایسه مانند دایرهای است که در مرکز آن قرار دارد و دچار حیرت و گیجی شده است، زیرا مانند کسی است که به کنار رودخانه فرات نزدیک شده اما به شدت تشنه است و نمیتواند از آب آن استفاده کند.