گنجور

بند ۱۱۲

می گرید از غم تو فلک روزگارها
کاین آب ها روان بود از جویبارها
تا کار دوستان گنه کار بگذرد
از دست دشمنت به سر آمد چه کارها
بر سرو قامتان گلندام کوی تست
بر سرو صوت قمری وگلبانگ سارها
برغارت ریاض توگشتند نوحه گر
نالد اگر به طرف چمن ها هزارها
تا دست دی ز باغ تو گل ها به خاک ریخت
در دل خلیدکون و مکان را چه خارها
تا شد شقایق تو شبه گون ز تشنگی
گل های آتشین دمد از لاله زار ها
سیراب از اشک ما چو نشد تشنه ای چه سود
سیلم فرا گذشته ز سر و رنه بارها
از خویش امیدم آنکه نراند ز نشأتین
والی هشت روضه ولی خدا حسین

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: ترکیب بند
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

می گرید از غم تو فلک روزگارها
کاین آب ها روان بود از جویبارها
هوش مصنوعی: آسمان به خاطر غم تو می‌گرید و حوادث زمانه را تحت‌تأثیر قرار داده است، زیرا این آب‌ها از جویبارها جاری می‌شوند.
تا کار دوستان گنه کار بگذرد
از دست دشمنت به سر آمد چه کارها
هوش مصنوعی: برای این که کارهای دوستان گناهکار انجام شود، از دست دشمن خودت کارهای بسیاری خراب می‌شود.
بر سرو قامتان گلندام کوی تست
بر سرو صوت قمری وگلبانگ سارها
هوش مصنوعی: در خیابان‌های تو، سرهای بلند و زیبا مانند گل هستند و آواز خوش قناری‌ها و صدای سارها در فضا پیچیده است.
برغارت ریاض توگشتند نوحه گر
نالد اگر به طرف چمن ها هزارها
هوش مصنوعی: از باغ تو دزدان به سراغ آمدند و اگر نوحه‌گر در سمت چمن‌ها ناله کند، چندین نفر به او پاسخ خواهند داد.
تا دست دی ز باغ تو گل ها به خاک ریخت
در دل خلیدکون و مکان را چه خارها
هوش مصنوعی: وقتی دستان تقدیر از باغ تو گل‌ها را به زمین می‌پاشد، در دل وجود و در فضا چه بر سر خارها می‌آید.
تا شد شقایق تو شبه گون ز تشنگی
گل های آتشین دمد از لاله زار ها
هوش مصنوعی: هنگامی که شقایق تو به رنگ شب در می‌آید از تشنگی، گل‌های آتشین از لاله‌زارها سر برمی‌کشند.
سیراب از اشک ما چو نشد تشنه ای چه سود
سیلم فرا گذشته ز سر و رنه بارها
هوش مصنوعی: وقتی کسی از اشک‌های ما سیراب نمی‌شود و تشنه باقی می‌ماند، چه فایده دارد که من بارها و بارها ذهنم را به افکار و یادآوری‌ها مشغول کنم؟
از خویش امیدم آنکه نراند ز نشأتین
والی هشت روضه ولی خدا حسین
هوش مصنوعی: من از خودم انتظار دارم که مرا از دو دنیا دور نکند، زیرا والی هشت بهشت جز خدا حسین است.