گنجور

شمارهٔ ۱

تا کی ای کوکب این ستمکاری
آخر آرزمی فلک زین دلازاری
چند در دورانت ای چرخ زنگاری
دودهٔ عزت همی از تو در خواری
هر امیری را رو به جنگ آمد
پشت خاک از خون او لاله رنگ آمد
هر صغیری را حلق و لب پاره
تیر پستان، شیر خون، خاک گهواره
هر شهیدی را رخ به خاک افتاد
از سم اسبان تنش چاک چاک افتاد
هر قتیلی را زین چو وارون شد
کسوت از خاک سیاه خلعت از خون شد
هر عزیزی را رنج خواری ها
در زمین و آسمانش قطع یاری ها
هر مریضی را تن به تاب آمد
صبح و شامش خون و خاک خورد و خواب آمد
هر غریبی را ناله بر گردون
و اشک مرجان رنگش از دیده بر هامون
هر اسیری را خون روان از دل
ناقهٔ عریان از او مانده پا در گل
هر یتیمی را کف و مو بر سر
پیش چشم ناکسان پرده و معجر
شد صفایی راخاطر خرم
در غم لب‌تشنگان محفل ماتم

اطلاعات

قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

تا کی ای کوکب این ستمکاری
آخر آرزمی فلک زین دلازاری
هوش مصنوعی: ای ستاره، تا کی به این ظلم و ستم ادامه می‌دهی؟ به راستی که از درد و رنج دل‌ها به ستوه آمده‌ایم و به آرزوهای خود نمی‌رسیم.
چند در دورانت ای چرخ زنگاری
دودهٔ عزت همی از تو در خواری
هوش مصنوعی: به چند دوری که تو، ای چرخ سرنوشت، در گردش داری، نیک‌نامی و عظمت انسان‌ها از تو به پوچی و ذلت تبدیل می‌شود.
هر امیری را رو به جنگ آمد
پشت خاک از خون او لاله رنگ آمد
هوش مصنوعی: هر فرمانروایی که به جنگ می‌رود، از پشت سرش نشانه‌هایی از خون ریخته شده ایجاد می‌شود که همچون لاله‌های سرخ می‌درخشند.
هر صغیری را حلق و لب پاره
تیر پستان، شیر خون، خاک گهواره
هوش مصنوعی: هر کودک کوچکی بر اثر کمبود محبت و توجه، دچار مشکلات روحی می‌شود و این فقدان می‌تواند تأثیرات عمیقی بر زندگی‌اش بگذارد. عشق و توانایی زندگی از دیگران می‌خواهد تا به او توجه کنند و از او حمایت کنند.
هر شهیدی را رخ به خاک افتاد
از سم اسبان تنش چاک چاک افتاد
هوش مصنوعی: هر شهیدی که به زمین افتاد، از ضربه‌های سم اسب‌ها بدنش پاره‌پاره شد.
هر قتیلی را زین چو وارون شد
کسوت از خاک سیاه خلعت از خون شد
هوش مصنوعی: هر کس که در این دنیا به قتل رسیده، وقتی که لباسش وارونه می‌شود، دیگر برایش لکه‌های سیاه خاک و خون وجود ندارد.
هر عزیزی را رنج خواری ها
در زمین و آسمانش قطع یاری ها
هوش مصنوعی: هر انسانی در زندگی با مشکلات و سختی‌هایی روبه‌رو می‌شود که ممکن است در زمین یا آسمان او اتفاق بیفتد و این مسائل گاهی باعث قطع ارتباط و یاری دیگران از او می‌شود.
هر مریضی را تن به تاب آمد
صبح و شامش خون و خاک خورد و خواب آمد
هوش مصنوعی: هر فرد بیمار در طول روز و شب با درد و رنج دست و پنجه نرم می‌کند، اما با آغاز صبح دوباره به زندگی ادامه می‌دهد و خواب آرامی را تجربه می‌کند.
هر غریبی را ناله بر گردون
و اشک مرجان رنگش از دیده بر هامون
هوش مصنوعی: هر بیگانه‌ای در آسمان فریاد و ناله‌ای دارد و اشک‌هایش مانند رنگ مرجان از چشمانش بر زمین می‌ریزد.
هر اسیری را خون روان از دل
ناقهٔ عریان از او مانده پا در گل
هوش مصنوعی: هر اسیری که در غم و اندوه به سر می‌برد، مانند این است که زخم جانش از دل شتر عریان و زخم‌دارش باقی‌مانده و در گلی فرورفته است.
هر یتیمی را کف و مو بر سر
پیش چشم ناکسان پرده و معجر
هوش مصنوعی: هر یتیمی را با دلسوزی و محبت باید در نظر گرفت و او را از نامناسبی‌ها و بدی‌های دنیا حفظ کرد.
شد صفایی راخاطر خرم
در غم لب‌تشنگان محفل ماتم
هوش مصنوعی: در دل کسانی که غمگین و دل‌شکسته‌اند، شادی و زیبایی فراوانی وجود دارد. آن‌ها در میان غم و اندوه خود، به یاد لب‌های تشنه و نیازمند، محفل شادی و خوشحالی را برگزار می‌کنند.