گنجور

۴۵- تاریخ وفات میرزا عبدالحسین جندقی

رفت عبدالحسین و جندق را
ساخت از مرگ خویش حزن آباد
ریخت آب قرارها بر خاک
رفت نار وقارها بر باد
خواستیم از صفائیش تاریخ
که بفرمای مصرعی انشاد
گفت برادر پای شرک و بگو
میرزا را خدا بیامرزاد
۱۳۰۹ق

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

رفت عبدالحسین و جندق را
ساخت از مرگ خویش حزن آباد
هوش مصنوعی: عبدالحسین رفت و با مرگ خود، جایی غم‌انگیز و پر از اندوه بر جای گذاشت.
ریخت آب قرارها بر خاک
رفت نار وقارها بر باد
هوش مصنوعی: آب و نظم و ترتیب‌ها بر روی زمین ریخته شد و حالتی که آرامش و وقار داشت، به باد رفت.
خواستیم از صفائیش تاریخ
که بفرمای مصرعی انشاد
هوش مصنوعی: ما در تلاشیم تا زیبایی و پاکیزگی او را در تاریخ ثبت کنیم و از او بخواهیم تا شعرش را بنویسد.
گفت برادر پای شرک و بگو
میرزا را خدا بیامرزاد
هوش مصنوعی: برادر گفت که به پای شرک نرو و برای میرزا دعا کن تا خدا او را بیامرزد.