گنجور

شمارهٔ ۶۴

مرا چون تو یاری غم گسار است
به غم شادم ور افزون از شمار است
الا ای گلستان اهل معنی
که گل های تو با آسیب خار است
به جام از شیر و شهدم گر شرابی است
به کامم دور از آن لب زهر مار است
به کوثر از آن دهانم دعوت از چیست
نپندارم که چونان خوش گوار است
مرا با این لب از تسنیم ننگ است
مرا با این رخ از فردوس عار است
به لب شرم رخ مرجان و یاقوت
به رخ رشک دل نارنگ و نار است
بداهت های آن نوشین دهن بین
که با چندین ملاحت شهد بار است
نعیم جنت ار باور نداری
ندیدش دیدم اینک بزم یار است
کز آسایش نعیم اندر نعیم است
و ز آرایش بهار اندر بهار است
صفایی بی وفایی های خوبان
گناه از بخت ما نز روزگار است

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

مرا چون تو یاری غم گسار است
به غم شادم ور افزون از شمار است
هوش مصنوعی: تو همچون یاری هستی که غم‌های مرا می‌زداید، و اگر هم غم‌هایم زیاد باشد، با وجود تو باز هم شادابم.
الا ای گلستان اهل معنی
که گل های تو با آسیب خار است
هوش مصنوعی: ای گلستان اهل حقیقت، بیدار باش که زیبایی‌های تو همراه با درد و رنج است.
به جام از شیر و شهدم گر شرابی است
به کامم دور از آن لب زهر مار است
هوش مصنوعی: اگر در جام من شراب شیرین و خوشمزه‌ای باشد، خوشحالم، اما اگر آن لب‌ها زهرمار باشند، از آن دوری می‌کنم.
به کوثر از آن دهانم دعوت از چیست
نپندارم که چونان خوش گوار است
هوش مصنوعی: من به خاطر آن دهان که شیرینی کوثر را به من وعده می‌دهد، به چیزی جز این خوشی فکر نمی‌کنم.
مرا با این لب از تسنیم ننگ است
مرا با این رخ از فردوس عار است
هوش مصنوعی: من از نوشیدن آبی گوارا با این لب‌ها شرم دارم و از زیبایی این چهره در بهشت احساس ننگ می‌کنم.
به لب شرم رخ مرجان و یاقوت
به رخ رشک دل نارنگ و نار است
هوش مصنوعی: زیبایی لبان او به گردن مرجان و یاقوت می‌ماند و این زیبایی، باعث حس حسرت دل می‌شود که مثل نارنگی و نار، شیرین و دلپذیر است.
بداهت های آن نوشین دهن بین
که با چندین ملاحت شهد بار است
هوش مصنوعی: توانایی‌های ذاتی و طبیعی آن فرد با لحن شیرین و جذابش، مانند شهدی خوشمزه و دلپذیر است که شیرینی و لطافت خاصی دارد.
نعیم جنت ار باور نداری
ندیدش دیدم اینک بزم یار است
هوش مصنوعی: اگر به نعمت‌های بهشت ایمان نداری، من آن را دیده‌ام؛ حالا که اینجا جمع دوستان است و جشن و شادی برپاست.
کز آسایش نعیم اندر نعیم است
و ز آرایش بهار اندر بهار است
هوش مصنوعی: از آرامش و نعمت‌ها در نعمت و رفاه است و از زیبایی‌ها و زیبایی‌های بهار در بهار پیداست.
صفایی بی وفایی های خوبان
گناه از بخت ما نز روزگار است
هوش مصنوعی: زیبایی و خوشی‌هایی که از خوبان می‌بینیم، در واقع ناکامی‌های ما هستند که از سرنوشتمان ناشی می‌شود.