شمارهٔ ۳۳۷
گسستن کی توانم زان دو گیسو
که بستم صد هزارش دل به هر مو
سر شکم آبرو برد ای دریغا
که ناید باز آب رفته در جو
نخواهد ماند دل در دست یک تن
کمان و تیر آن مژگان و ابرو
به چهر لاله گونت خال مشکین
در آتش رفته گویی طفل هندو
تعالی الله در اوصافت چه گویم
بدین حسن و بدین رای و بدین رو
ز صنف آفرینش کس ندیدم
بدین خلق و بدین خلق و بدین خو
لبت نوشین بطی میگون و می خوار
رخت سیمین بتی گل رنگ و گلبو
به عکس دلبران دلخواه و دلبند
خلاف دیگران دل دار و دلجو
کم آزاری که لطفش عادت وکیش
وفاداری که مهرش خصلت و خو
ستم درعصر او بر بال عنقا
جفا در عهد او بر شاخ آهو
صفایی تا به زلفت دل فرو بست
به چوگان تو سر بنهاده چون گو
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
گسستن کی توانم زان دو گیسو
که بستم صد هزارش دل به هر مو
هوش مصنوعی: من چگونه میتوانم از این دو گیسوی بافته شده جدا شوم، در حالی که به هر رشتهاش صد هزار دل بستهام؟
سر شکم آبرو برد ای دریغا
که ناید باز آب رفته در جو
هوش مصنوعی: آب رفته به جوی برنمیگردد و این جای تأسف دارد که زیبایی و خوشیهایی که از دست رفتهاند، دیگر قابل بازگشت نیستند.
نخواهد ماند دل در دست یک تن
کمان و تیر آن مژگان و ابرو
هوش مصنوعی: دل کسی نمیماند که تحت تأثیر زیباییهای یک نفر باشد، مانند کمان و تیر، که تنها به یک هدف محدود نمیشوند.
به چهر لاله گونت خال مشکین
در آتش رفته گویی طفل هندو
هوش مصنوعی: بر چهرهات لکهای سیاه مانند خال مشکی است که به نظر میرسد در آتش افتاده باشد، گویا کودکی هندی است.
تعالی الله در اوصافت چه گویم
بدین حسن و بدین رای و بدین رو
هوش مصنوعی: خداوند را چه بگویم درباره ویژگیهایت که اینقدر زیبا و باهوش و باوقار هستی؟
ز صنف آفرینش کس ندیدم
بدین خلق و بدین خلق و بدین خو
هوش مصنوعی: در میان مخلوقات، هیچکس را نیافتهام که مانند او باشد، نه در ظاهر و نه در اخلاق.
لبت نوشین بطی میگون و می خوار
رخت سیمین بتی گل رنگ و گلبو
هوش مصنوعی: لبهای تو همچون شربت شیرین است و نوشیدن آن لذتبخش و آرامشبخش. چهرهی تو مانند نقره میدرخشد و زیباست، همچون گلی که در رنگهای مختلف و با لطافت خاصی جلوهگر است.
به عکس دلبران دلخواه و دلبند
خلاف دیگران دل دار و دلجو
هوش مصنوعی: به جهت دلباختگان و عاشقانی که همیشه محبوبشان محبوب است، تو باید در پی عشق و محبت واقعی باشی و به دنبال دلخوشی و دلجویی بروی.
کم آزاری که لطفش عادت وکیش
وفاداری که مهرش خصلت و خو
هوش مصنوعی: شخصی که کمترین آزار را به دیگران میرساند، به خاطر لطف و مهربانیاش به این حالت عادت کرده است و وفاداری او نشاندهنده مهر و محبت ذاتیاش است.
ستم درعصر او بر بال عنقا
جفا در عهد او بر شاخ آهو
هوش مصنوعی: در زمان او، ظلم و ستم به گونهای است که پرندهای بزرگ و افسانهای مانند عنقا به پرواز درآمده و از آن دور میشود. در همان زمان، آزار و بیرحمی به حدی رسیده که بر روی شاخههای آهو نیز سایه افکنده است.
صفایی تا به زلفت دل فرو بست
به چوگان تو سر بنهاده چون گو
هوش مصنوعی: زیبایی زلف تو آنچنان دل را محو و مسحور کرده که مثل بازیکنی که میخواهد توپ را هدف بگیرد، سرش را بر روی آن گذاشته است.