گنجور

شمارهٔ ۳۰۶

به زندان بلا آونگ هجران
ز بس ماندم شدم دلتنگ هجران
بیا تا صیقل قربت زداید
مرا ز آیینه ی دل زنگ هجران
به رخش وصل برنه زین راحت
ز زین رنج واکن ننگ هجران
دودگلگون اشکم بر رخ این بس
چه تازی بردلم شبرنگ هجران
نشاندی بر سر خاک سیاهم
بریز از دامن آخر سنگ هجران
من و آهنگ هجران حاش لله
نگر برما همی آهنگ هجران
به بوی وصل کردم حیلتی چند
نرستم آخر از نیرنگ هجران
سپاهی بی کران سان دیده از اشک
به سر دارم هوای جنگ هجران
دگر دامان وصلت ندهم از دست
گر این ره داریم از چنگ هجران
مگر بوی وصالم سرخوش آرد
نبینم کاش زین پس رنگ هجران
صفایی تاج دار ملک غم شد
چو پا بنهاد بر اورنگ هجران

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

به زندان بلا آونگ هجران
ز بس ماندم شدم دلتنگ هجران
هوش مصنوعی: در دام عذاب و جدایی گرفتار شدم و از بس که در این حالت مانده‌ام، حالا دلتنگی و آزردگی وجودم را پر کرده است.
بیا تا صیقل قربت زداید
مرا ز آیینه ی دل زنگ هجران
هوش مصنوعی: بیا تا نزدیکی و محبت تو، غم دوری را از قلب من پاک کند و مانند آینه‌ای که زنگار دارد، صاف و زلال شود.
به رخش وصل برنه زین راحت
ز زین رنج واکن ننگ هجران
هوش مصنوعی: به او وصل شو و از این راحت و آسایش دست بکش، تا از رنج جدایی و ننگ آن رهایی یابی.
دودگلگون اشکم بر رخ این بس
چه تازی بردلم شبرنگ هجران
هوش مصنوعی: دود رنگینی از اشک‌هایم بر چهره‌ام نشسته است، و چه تازی به دل من یورش برده است که به رنگ سیاه جدایی درآمده است.
نشاندی بر سر خاک سیاهم
بریز از دامن آخر سنگ هجران
هوش مصنوعی: تو را بر خاک سیاه نشاندی و حالا از دامن من، سنگین کوله‌های فراق را بریز.
من و آهنگ هجران حاش لله
نگر برما همی آهنگ هجران
هوش مصنوعی: من و آهنگ جدایی، ای کاش که به ما نگاه نکنی که همواره در فکر جدایی هستیم.
به بوی وصل کردم حیلتی چند
نرستم آخر از نیرنگ هجران
هوش مصنوعی: با تلاش‌های مختلفی سعی کردم به وصل محبوب برسم، اما در نهایت نتوانستم از فریب جدایی رهایی یابم.
سپاهی بی کران سان دیده از اشک
به سر دارم هوای جنگ هجران
هوش مصنوعی: من با دل پر از درد و اشک، آماده جنگی بزرگ هستم که ناشی از دوری و جدایی است.
دگر دامان وصلت ندهم از دست
گر این ره داریم از چنگ هجران
هوش مصنوعی: دیگر نمی‌گذارم که محبت و وصالت را از دست بدهم، اگر این راهی که در پیش داریم، من را از درد جدایی نجات دهد.
مگر بوی وصالم سرخوش آرد
نبینم کاش زین پس رنگ هجران
هوش مصنوعی: آیا بوی وصالم مرا شاد نکرده است؟ کاش از این به بعد رنگ جدایی را نبینم.
صفایی تاج دار ملک غم شد
چو پا بنهاد بر اورنگ هجران
هوش مصنوعی: وقتی که ملک غم بر تخت جدایی قدم گذاشت، زیبایی و خوشی از بین رفت.