گنجور

شمارهٔ ۲۶۴

به دل نوید وفا دادم و جفا ز تو دیدم
چه مایه خجلت از این وعده ی خلاف کشیدم
کدام روز شب آمد کدام شام سحر شد
که با خیال تو در کنج خلوتی نخزیدم
مگر به عشق تو از حالتم کسی نبرد پی
ز الفت همه هم‌صحبتان کناره گزیدم
به رسته ای که ز عشقت فروختند متاعی
کدام درد و بلاکش به نرخ جان نخریدم
شکار ترک کمان دار خویش تا دگری را
نبینم از سر تیرش به پای رشک رمیدم
فزود مهر تو در من خلاف خواهش مردم
ملامتی که به ترک محبت تو شنیدم
فغان که قاتلم از ناز دیرتر به سر آمد
اگر چه زودتر از همگنان به قتل رسیدم
به دست نامدم ازکفر و دین طریق ترقی
هر آنچه در ره ی کوشش به فرق جهد دویدم
مراد خویش نیابم ز میر کعبه صفایی
عبث نه پیر خرابات را به صدق مریدم

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلاتن (مجتث مثمن مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

به دل نوید وفا دادم و جفا ز تو دیدم
چه مایه خجلت از این وعده ی خلاف کشیدم
هوش مصنوعی: به دل خود امید دادم که وفادار خواهی بود، اما از تو بی‌وفایی دیدم. حالا از این وعده‌ی دروغین چقدر شرمنده‌ام.
کدام روز شب آمد کدام شام سحر شد
که با خیال تو در کنج خلوتی نخزیدم
هوش مصنوعی: کدام روز بود که شب به خواب نرفتم و کدام شام بود که صبح را ندیدم، چرا که همیشه با یاد تو در گوشه‌ای از تنهایی‌ام مشغول بودم.
مگر به عشق تو از حالتم کسی نبرد پی
ز الفت همه هم‌صحبتان کناره گزیدم
هوش مصنوعی: تنها به خاطر عشق تو، هیچکس نمی‌تواند حال مرا درک کند؛ برای دوستی و نزدیکی با دیگران، از همه آنها فاصله گرفته‌ام.
به رسته ای که ز عشقت فروختند متاعی
کدام درد و بلاکش به نرخ جان نخریدم
هوش مصنوعی: در جایی که به خاطر عشق تو، کالا و ارزشی را به حراج گذاشته‌اند، کدام درد و رنج را می‌توانم بپذیرم که با بهایی بیشتر از جانم خریداری نکنم؟
شکار ترک کمان دار خویش تا دگری را
نبینم از سر تیرش به پای رشک رمیدم
هوش مصنوعی: من برای اینکه از تیر رقابت دیگران در امان بمانم، سعی می‌کنم به شکار زیبایی‌ها و توانایی‌های خودم بپردازم.
فزود مهر تو در من خلاف خواهش مردم
ملامتی که به ترک محبت تو شنیدم
هوش مصنوعی: عشق و محبت تو در دل من بیشتر شده و این موضوع برخلاف خواسته‌ی دیگران است که از من می‌خواهند به خاطر ملامت‌ها و سرزنش‌هایی که بابت ترک محبت تو می‌شنوم، از تو دور شوم.
فغان که قاتلم از ناز دیرتر به سر آمد
اگر چه زودتر از همگنان به قتل رسیدم
هوش مصنوعی: آه و ناله از این که سرنوشت من بسیار دیرتر از دیگران به پایان رسید، هرچند که در مسیر عشق سریع‌تر از دیگران به مرگ نزدیک شدم.
به دست نامدم ازکفر و دین طریق ترقی
هر آنچه در ره ی کوشش به فرق جهد دویدم
هوش مصنوعی: من از آغاز کار، نه به خاطر کفر و دین، بلکه به خاطر تلاش و کوشش خود، راه پیشرفت را یافته‌ام و هر چه را که در این مسیر به دست آورده‌ام، نتیجه‌ی جهد و کوشش من بوده است.
مراد خویش نیابم ز میر کعبه صفایی
عبث نه پیر خرابات را به صدق مریدم
هوش مصنوعی: با تلاش و جستجو به مقصود خود نمی‌رسم و به همین خاطر به سفر به کعبه و زیارت آن نیازی نمی‌بینم. در عوض، حتی با صداقت و ایمان، نمی‌توانم از راهنمایی‌های پیر خرابات بهره‌مند شوم.