شمارهٔ ۲
رهن یکی رهین یکی یار یکی سخن یکی
کفر یکی و دین یکی یار یکی سخن یکی
حزن یکی حزین یکی جبهه یکی جبین یکی
تخم یکی زمین یکی یار یکی سخن یکی
تخت سبکتکین یکی تختهٔ آهنین یکی
قرن یکی قرین یکی یار یکی سخن یکی
خاطر پرهوس یکی بلبل در قفس یکی
باز یکی مگس یکی یار یکی سخن یکی
رفته به صد هوس یکی آمده دسترس یکی
مقصد و ملتمس یکی یار یکی سخن یکی
گلشن و خار و خس یکی ناکس و دون و کس یکی
نای یکی نفس یکی یار یکی سخن یکی
احمد و مرتضی یکی پیرو و پیشوا یکی
مبدأ و منتها یکی یار یکی سخن یکی
صلح یکی صفا یکی جنگ یکی جفا یکی
خانه یکی خدا یکی یار یکی سخن یکی
کشتهٔ آشنا یکی قاتل بی وفا یکی
جنس یکی بها یکی یار یکی سخن یکی
حرف یکی زبان یکی خاطر نکته دان یکی
مهر لب و دهان یکی یار یکی سخن یکی
چاه ستمگران یکی گرگ شکم دران یکی
یوسف کاروان یکی یار یکی سخن یکی
جمله جهانیان یکی هست سعید از آن یکی
این همه مست از آن یکی یار یکی سخن یکی
اطلاعات
وزن: مفتعلن مفاعلن مفتعلن مفاعلن (رجز مثمن مطوی مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
رهن یکی رهین یکی یار یکی سخن یکی
کفر یکی و دین یکی یار یکی سخن یکی
هوش مصنوعی: دو مفهوم وجود دارد که یکی به راه و دیگری به هدایت اشاره دارد. همچنین یک دوست و یک گفتگوی مشترک نیز وجود دارند که میتواند به دو نگرش مختلف نسبت به ایمان و کفر اشاره کند. در نهایت، این دوستی و گفتگو همگی به یک حقیقت واحد منتهی میشود.
حزن یکی حزین یکی جبهه یکی جبین یکی
تخم یکی زمین یکی یار یکی سخن یکی
هوش مصنوعی: غم و اندوه یکی است، شادابی نیز یکی است، پیشانی و جبین نفرین شدهاند، نیز بذر و زمین یکی هستند؛ محبوب و کلام نیز یکی میباشند.
تخت سبکتکین یکی تختهٔ آهنین یکی
قرن یکی قرین یکی یار یکی سخن یکی
هوش مصنوعی: سرویسهای مختلف زندگی هر کدام ویژگیهای خاص خود را دارند؛ یکی از آنها مقام و اقتدار است، دیگری ثروت و دارایی، سپس دوستی و همراهی، و در نهایت گفتوگو و سخنوری. این موارد به نحوی با هم مرتبط هستند و هر یک در زندگی انسانها نقشی ایفا میکند.
خاطر پرهوس یکی بلبل در قفس یکی
باز یکی مگس یکی یار یکی سخن یکی
هوش مصنوعی: خاطر یکی بلبل در قفس پر از آرزوهای مختلف است؛ مانند یک باز، یک مگس، یک یار و یک سخن. این بیانگر تنوع اشتیاقها و آرزوهایی است که در دل دارد.
رفته به صد هوس یکی آمده دسترس یکی
مقصد و ملتمس یکی یار یکی سخن یکی
هوش مصنوعی: غیبت کسی به علت مشغولیتهای مختلفی است که در زندگی دارد، در حالی که فردی دیگر به او نزدیک شده و به مقصودش دست یافته است. در این میان، یک دوست و یک گفتوگو هم وجود دارد که اهمیت خاصی دارند.
گلشن و خار و خس یکی ناکس و دون و کس یکی
نای یکی نفس یکی یار یکی سخن یکی
هوش مصنوعی: در اینجا به اختلاف بین گلشن (باغ زیبا) و خار و خس (علفهای هرز و گیاهان زشت) اشاره میشود. همه اینها از یک منبع و از یک ذات سرچشمه میگیرند و هیچیک از آنها بر دیگری برتری ندارند. در حقیقت، همه اینها در نهایت به یک جوهر مشترک تعلق دارند، چه از نظر نای (صدای موسیقی) و چه از نظر زندگی و ارتباطات انسانی (نفس، یار، سخن). به عبارتی، تفاوتها ظاهری هستند و در عمق، همه به هم پیوند دارند و از یک حقیقت مشترک زندگی میکنند.
احمد و مرتضی یکی پیرو و پیشوا یکی
مبدأ و منتها یکی یار یکی سخن یکی
هوش مصنوعی: احمد و مرتضی هر دو یکی هستند؛ یکی پیرو و دیگری رهبر است. هر دو از یک جا آغاز میکنند و به یک جا ختم میشوند. هر دو یار و همصحبت یکدیگر هستند و سخنانشان نیز یکی است.
صلح یکی صفا یکی جنگ یکی جفا یکی
خانه یکی خدا یکی یار یکی سخن یکی
هوش مصنوعی: صلح و دوستی، آرامش و زیبایی هستند، در حالی که جنگ و آزار به هم ریختگی و درد میآورند. همچنین، خانه به معنای امنیت و محبت، خدا نماد لطف و یاری است، و ارتباطات و گفتگوها به عنوان وسیلهای برای پیوند میان افراد مطرح میشود.
کشتهٔ آشنا یکی قاتل بی وفا یکی
جنس یکی بها یکی یار یکی سخن یکی
هوش مصنوعی: کسی که به آشنا عشق میورزد، ممکن است توسط فردی بیوفا کشته شود. این شخص میتواند از لحاظ فیزیکی، معنوی یا از نظر ارزش و اهمیت مجموعهای از احساسات و روابط باشد. در دنیای عشق و روابط، هر یک از این عناصر میتواند نقش مهمی ایفا کند.
حرف یکی زبان یکی خاطر نکته دان یکی
مهر لب و دهان یکی یار یکی سخن یکی
هوش مصنوعی: همه چیز در اینجا بر وحدت و هماهنگی دلالت دارد. این اشاره به این دارد که همه چیز در ارتباط با هم و در یک راستا هستند؛ از گفتار و زبان گرفته تا محبت و ارتباطات. در واقع، در پس همه این ویژگیها یک یار و یک سخن مشترک وجود دارد که همه را به هم متصل میکند.
چاه ستمگران یکی گرگ شکم دران یکی
یوسف کاروان یکی یار یکی سخن یکی
هوش مصنوعی: چاه ستمگران نشاندهندهی سختی و ظلم است، شبیه به گرگهای درنده که به دنبال طعمه هستند. یوسف به عنوان نماد شایستگی و جمال در کاروان زندگی میدرخشد و در کنار او، یار و دوست و گفتار شیرین نیز جایگاه ویژهای دارند. همهی اینها نشان از تضادهایی دارد که در زندگی وجود دارد.
جمله جهانیان یکی هست سعید از آن یکی
این همه مست از آن یکی یار یکی سخن یکی
هوش مصنوعی: همه مردم در اصل و ماهیت خود یکی هستند. سعید به خاطر آن یک وجود، خوشحال و شاداب است، و همه این عشق و دوستی و صحبتها از همان یک منبع نشأت میگیرد.