شمارهٔ ۶۸۵
اگر ز تیغ کند روزگار افسر تو
برون نمی رود این باد نخوت از سر تو
ز سرکشی تو نبینی به زیر پا، ورنه
به لای نفی بنا کرده اند پیکر تو
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
اگر ز تیغ کند روزگار افسر تو
برون نمی رود این باد نخوت از سر تو
هوش مصنوعی: اگر روزگار بر سر تو سختی آورد و مانند تیغ بر تو فشار آورد، این حالت مغرورانه تو از بین نمیرود و از بین نمیرود.
ز سرکشی تو نبینی به زیر پا، ورنه
به لای نفی بنا کرده اند پیکر تو
هوش مصنوعی: اگر از سرکشی و خودسری تو غافل نباشی، متوجه خواهی شد که زیر پاهایت چه چیزهای مهمی وجود دارد؛ زیرا به راستای عدم وجود، وجود تو شکل گرفته است.