غزل شمارهٔ ۶۴۶۳
می کشد گردن هدف از اشتیاق تیر تو
زخم را آغوش رغبت می کند شمشیر تو
از جراحت روی گردن کی شود نخجیر تو؟
زخم را آغوش رغبت می کند شمشیر تو
از دم تیغ تو هر زخم آیه رحمت بود
از جراحت روی گردان کی شود نخجیر تو؟
رتبه حرف گلوسوز تو بیش از شکرست
شیره جان بوده در طفلی همانا شیر تو
آنچنانی کز جان روشن جسم می گردد لطیف
می کند بال پری آیینه را تصویر تو
شوخی حسن تو دارد برق را در پیچ و تاب
چون تواند خون عاشق گشت دامنگیر تو؟
کیستم من در شمار آیم، که آهوی حرم
چون هدف گردن کشد از اشتیاق تیر تو
می زند بر کوچه دیوانگی بی اختیار
هر که را افتد نظر بر زلف چون زنجیر تو
گوهر از گرد یتیمی می شود کامل عیار
شد غبار خط مشکین باعث تعمیر تو
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
می کشد گردن هدف از اشتیاق تیر تو
زخم را آغوش رغبت می کند شمشیر تو
هوش مصنوعی: علاقه به تیر تو باعث میشود که هدف به راحتی گردن خود را تسلیم کند و زخم برمیدارد، در حالی که شمشیر تو با آرزوی پیروزی در آغوش میگیرد.
از جراحت روی گردن کی شود نخجیر تو؟
زخم را آغوش رغبت می کند شمشیر تو
هوش مصنوعی: چرا زخمی که بر گردن توست، شکار شده تو میشود؟ شمشیر تو این زخم را در آغوش خود میگیرد و میخواهد آن را بپذیرد.
از دم تیغ تو هر زخم آیه رحمت بود
از جراحت روی گردان کی شود نخجیر تو؟
هوش مصنوعی: هر زخمی که از تیغ تو میخورد، نشانی از رحمت است و از جراحتی که میبینی، آیا میتوانی از شکار تو فرار کنی؟
رتبه حرف گلوسوز تو بیش از شکرست
شیره جان بوده در طفلی همانا شیر تو
هوش مصنوعی: حرف زیبای تو از شکر هم شیرینتر است. جان من در دوران کودکی، همانند شیر تو بوده است.
آنچنانی کز جان روشن جسم می گردد لطیف
می کند بال پری آیینه را تصویر تو
هوش مصنوعی: شخصی که از جانش روشنایی میتابد و همچون بالهایی نرم و لطیف، تصویر تو را در آینه خیال تجلی میبخشد.
شوخی حسن تو دارد برق را در پیچ و تاب
چون تواند خون عاشق گشت دامنگیر تو؟
هوش مصنوعی: شوخی زیبایی تو چنان درخشان است که برق را در پیچ و تاب میاندازد؛ پس چگونه میتوان انتظار داشت که عشق، دامنگیر تو نشود و دل عاشق را گرفتار نکند؟
کیستم من در شمار آیم، که آهوی حرم
چون هدف گردن کشد از اشتیاق تیر تو
هوش مصنوعی: من کیستم که در شمار بیایم، وقتی آهویی که در حرم است، به خاطر عشق به تیر تو گردن میکشد و خود را نشان میدهد.
می زند بر کوچه دیوانگی بی اختیار
هر که را افتد نظر بر زلف چون زنجیر تو
هوش مصنوعی: هر کسی که به موهای مثل زنجیر تو نگاه کند، به طور ناخواسته شیفته و دیوانه میشود و در کوچههای جنون از خود بیخود میشود.
گوهر از گرد یتیمی می شود کامل عیار
شد غبار خط مشکین باعث تعمیر تو
هوش مصنوعی: جواهر در اثر گرد و غبار یتیمی به کمال میرسد و غبار خط سیاه باعث ترمیم و زیبایی تو میشود.