غزل شمارهٔ ۶۴۲۱
گر محو ز خاطر شود اندیشه مردن
ممکن بود از دل غم صدساله ستردن
هر مایده از خوردن بسیار شود کم
جز مایده غم که شود بیش ز خوردن
ابرام محال است به امساک برآید
نتوان عرق از سنگ گرفتن به فشردن
در عالم انصاف ز مردان حسابی است
آن را که به انگشت توان عیب شمردن!
پر گوهر شهوار کند درج دهن را
دندان تأسف به لب خویش فشردن
در قبض ز بسط است فزون بهره سالک
گردید گهر قطره باران ز فسردن
خالی به کشیدن نشد از آه، دل من
از آینه جوهر نشود کم به ستردن
اول ثمر پیشرسش عمر دوباره است
دم را چو دم صبح به خورشید سپردن
از دست نوازش تپش دل نشود کم
ساکن نشود زلزله از پای فشردن
صائب به زر و سیم تسلی نشود حرص
آتش چه خیال است شود سیر ز خوردن؟
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
گر محو ز خاطر شود اندیشه مردن
ممکن بود از دل غم صدساله ستردن
هوش مصنوعی: اگر انسان از فکر مرگ خود را رها کند، ممکن است بتواند غم سالها را از دل خود پاک کند.
هر مایده از خوردن بسیار شود کم
جز مایده غم که شود بیش ز خوردن
هوش مصنوعی: هر چیزی که بسیار خورده شود، کم میشود، جز غم که با خوردن بیشتر، بیشتر میشود.
ابرام محال است به امساک برآید
نتوان عرق از سنگ گرفتن به فشردن
هوش مصنوعی: به هیچ وجه نمیتوان انتظار داشت که از سنگ آب بگیریم، همانطور که نمیتوان با فشار دادن چیزی را که به طور طبیعی وجود ندارد، به دست آورد.
در عالم انصاف ز مردان حسابی است
آن را که به انگشت توان عیب شمردن!
هوش مصنوعی: در دنیای عدل و انصاف، مردان با اعتبار و شخصیت خاصی وجود دارند که میتوان به آسانی خطاها و نواقص آنها را فقط با یک اشاره پیدا کرد.
پر گوهر شهوار کند درج دهن را
دندان تأسف به لب خویش فشردن
هوش مصنوعی: شور و هیجان زندگی به انسان انرژی میدهد و او را در پی لذتها و خوشیها میکشاند، اما در عین حال ممکن است احساس پشیمانی و غم را نیز به همراه داشته باشد. این تضاد بین لذت و درد، در دنیای واقعی تجربه میشود.
در قبض ز بسط است فزون بهره سالک
گردید گهر قطره باران ز فسردن
هوش مصنوعی: در حالت محدود و فشرده، نعمتهای بیشتری نصیب سالک میشود، مانند اینکه در هنگام سرد شدن باران، جواهرات به شکل قطرهای از آن حاصل میشود.
خالی به کشیدن نشد از آه، دل من
از آینه جوهر نشود کم به ستردن
هوش مصنوعی: دل من با آهی که میکشم، خالی نمیشود و از نگاهی که در آینه به خود میاندازم، هیچ چیز کم نمیشود. در حقیقت، تلاش برای پاک کردن درد و اندوه از دل من، بیفایده است.
اول ثمر پیشرسش عمر دوباره است
دم را چو دم صبح به خورشید سپردن
هوش مصنوعی: زندگی دوباره با تلاش و کوشش به دست میآید، همانطور که صبح دم به خورشید سپرده میشود.
از دست نوازش تپش دل نشود کم
ساکن نشود زلزله از پای فشردن
هوش مصنوعی: نوازش محبت باعث آرامش دل نمیشود و زلزلهای که از فشار به وجود میآید، هرگز متوقف نخواهد شد.
صائب به زر و سیم تسلی نشود حرص
آتش چه خیال است شود سیر ز خوردن؟
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به این موضوع اشاره میکند که فرد با داشتن طلا و نقره نمیتواند دل خوشی پیدا کند و هراندازه که بخل و حرص در دل داشته باشد، مانند آتش است که هیچگاه سیر نمیشود. این نمایش میدهد که خوراک و دارایی مادی نمیتواند نیازی روحی و درونی انسان را برطرف کند و حرص یکی از ویژگیهای ناپسند است که همیشه انسان را به دنبال بیشتری سوق میدهد.
حاشیه ها
1399/07/27 00:09
اسامه
سلام
بیت آخر به جای «زر و سیم» نوشته شده «زور و سیم»