گنجور

غزل شمارهٔ ۵۵۳

شوق اگر قافله سالار شود قافله را
راه خوابیده پر و بال شود راحله را
دعوی پوچ دلیل است به نقصان کمال
رهزنی نیست به غیر از جرس این قافله را
خار اگر رحم به این بسته زبانان نکند
کیست دیگر که گشاید گره آبله را؟
گشت آرامش دل باعث آسایش زلف
که سکون سرمه آواز بود سلسله را
نفس سوخته گرمروان طلب است
هر سیاهی که نمایان بود این مرحله را
سر بی مغز به اقبال هما می نازد
سایه تاک کند مست تنک حوصله را
چون جمادی طرف روح تواند گشتن؟
نبود رتبه تحسین به موقع صله را
پیشوایان جهان امن از ابلیس نیند
صائب از گرگ خطر بیش بود سر گله را

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

شوق اگر قافله سالار شود قافله را
راه خوابیده پر و بال شود راحله را
هوش مصنوعی: اگر شوق به رهبری و هدایت بپردازد، مسافران آن قافله از خواب بیدار می‌شوند و با نشاط و انرژی بیشتری به سفر ادامه می‌دهند.
دعوی پوچ دلیل است به نقصان کمال
رهزنی نیست به غیر از جرس این قافله را
هوش مصنوعی: ادعای بی‌اساس نشان‌دهنده نقص در کمال است و دزدی از چیزی جز صدا و هیاهوی این قافله وجود ندارد.
خار اگر رحم به این بسته زبانان نکند
کیست دیگر که گشاید گره آبله را؟
هوش مصنوعی: اگر خار به این گروه زبان بسته رحم نکند، پس چه کسی دیگر می‌تواند گره درد ان‌ها را باز کند؟
گشت آرامش دل باعث آسایش زلف
که سکون سرمه آواز بود سلسله را
هوش مصنوعی: آرامش دل، موجب راحتی زلف‌ها می‌شود، چون سکون سرمه به آرامش آوازهای محبت‌آمیز زنجیره‌ای پیوند دارد.
نفس سوخته گرمروان طلب است
هر سیاهی که نمایان بود این مرحله را
هوش مصنوعی: نفس آتشین و داغ دل، در جستجوی آرامش و روشنی است. هر چیز تاریکی که در این مسیر به نمایش گذاشته می‌شود، نشانه‌ای از این جستجوست.
سر بی مغز به اقبال هما می نازد
سایه تاک کند مست تنک حوصله را
هوش مصنوعی: سری بدون فکر، با افتخار به پرنده‌ای که در آسمان پرواز می‌کند ناز می‌کند و سایه‌اش به کالوس خسته و بی‌حوصله می‌افتد.
چون جمادی طرف روح تواند گشتن؟
نبود رتبه تحسین به موقع صله را
هوش مصنوعی: اگر جسم فقط جمادی باشد، چگونه می‌تواند به روح تبدیل شود؟ در اینجا جایی برای ستایش و تحسین وجود ندارد.
پیشوایان جهان امن از ابلیس نیند
صائب از گرگ خطر بیش بود سر گله را
هوش مصنوعی: رهبران و پیشوایان دنیا، امنیتی ندارند و نمی‌توان به آنها اعتماد کرد؛ خطر از گرگ‌ها بیشتر است، چون آنها رهبر گله را به خطر می‌اندازند.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۵۵۳ به خوانش عندلیب