غزل شمارهٔ ۴۶۳
ز سختیهای عالم قانعان را هست لذتها
هما را استخوان در لقمه باشد مغز نعمتها
شکست عشق را از صبر بر خود مومیایی کن
که در کشتی شکستن خضر را درج است حکمتها
به چشم هر که از نور بصیرت بهرهای دارد
جواهر سرمه بینش بود، گرد کدورتها
زلیخاست اگر برداشت از یوسف، تو چون مردان
مده از دست تا ممکن بود دامان فرصتها
ز لنگر شهپر پرواز کشتی غوطه در گل زد
مکن پیوند تا ممکن بود با پستفطرتها
به کف تا رشته تابی هست از بینایی ظاهر
مشو غافل ز نظم گوهر شهوار عبرتها
چو بیمغزان مکن در سایه بال هما منزل
که باشد پرده روی شقاوت این سعادتها
ز دولت صلح کن زنهار با امنیت خاطر
که در دنبال خواب امن باشد چشم دولتها
بلا بر اهل ایمان میشود نازل کز انگشتان
به انگشت شهادت میرسد زخم ندامتها
چه دریاهای خون میشد روان از چشم مظلومان
مکافات عمل را چشم اگر میبست رشوتها
شراب تلخ دارد عیش شیرین در قفا صائب
مگردان رو ترش از باده تلخ نصیحتها
غزل شمارهٔ ۴۶۲: ندارد خواب چشم عاشق دیوانه در شبهاغزل شمارهٔ ۴۶۴: زهی ز اندیشه لعل تو پرخون جام فکرتها
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ز سختیهای عالم قانعان را هست لذتها
هما را استخوان در لقمه باشد مغز نعمتها
هوش مصنوعی: افراد قانع از سختیهای زندگی لذت میبرند، در حالی که دریافت منافع و نعمتها برای آنها مثل مغز درون استخوان است، یعنی به عمق خوشبختی و شادکامی دست مییابند.
شکست عشق را از صبر بر خود مومیایی کن
که در کشتی شکستن خضر را درج است حکمتها
هوش مصنوعی: برای تحمل شکست عشق، خودت را مانند مومیایی نگهدار و از صبر استفاده کن، زیرا در حوادثی که به ظاهر شکست به نظر میرسند، رازهای حکمت وجود دارد.
به چشم هر که از نور بصیرت بهرهای دارد
جواهر سرمه بینش بود، گرد کدورتها
هوش مصنوعی: هر کس که به بصیرت و درک عمیق دست یافته باشد، میتواند درک روشنی از زیباییها و ارزشها داشته باشد و در میان زشتیها و کدورتهای زندگی، گوهر بینش و آگاهی او را درخشان و متمایز میکند.
زلیخاست اگر برداشت از یوسف، تو چون مردان
مده از دست تا ممکن بود دامان فرصتها
هوش مصنوعی: اگر زلیخا از یوسف دست برداشت، تو هم مانند مردان، از فرصتی که در دست داری نگذران. تا زمانی که میتوانی از فرصتها بهرهبرداری کن.
ز لنگر شهپر پرواز کشتی غوطه در گل زد
مکن پیوند تا ممکن بود با پستفطرتها
هوش مصنوعی: از لنگر کشتیای که در گل فرو رفته، پرواز کن و تا زمانی که ممکن است با انسانهای پستفطرت ارتباط برقرار نکن.
به کف تا رشته تابی هست از بینایی ظاهر
مشو غافل ز نظم گوهر شهوار عبرتها
هوش مصنوعی: تا زمانی که زندگی و زیباییها وجود دارند، از دیدن و درک درست آنها غافل نشو و از نظم و زیباییهای دنیا عبرت بگیر.
چو بیمغزان مکن در سایه بال هما منزل
که باشد پرده روی شقاوت این سعادتها
هوش مصنوعی: زمانی که افراد بیمغز و نادان هستند، در سایه و حمایت کسی که حقایق را درک نمیکند، نباید زندگی کنند. زیرا این وضعیت فقط پردهای بر روی بدبختیهای موجود بر سعادت فرضی آنها میکشد.
ز دولت صلح کن زنهار با امنیت خاطر
که در دنبال خواب امن باشد چشم دولتها
هوش مصنوعی: از نعمت صلح بهره ببر و با آرامش زندگی کن، زیرا اگر آرامش بخشی از وجودت باشد، در پی آن، کامیابی و موفقیت نیز به سراغت خواهد آمد.
بلا بر اهل ایمان میشود نازل کز انگشتان
به انگشت شهادت میرسد زخم ندامتها
هوش مصنوعی: بلاها بر مؤمنان نازل میشود به گونهای که زخمهای ندامت از انگشتان به انگشت شهادت میرسد.
چه دریاهای خون میشد روان از چشم مظلومان
مکافات عمل را چشم اگر میبست رشوتها
هوش مصنوعی: اگر مظلومان نمیدیدند و در برابر ظلم سکوت میکردند، چه خونهای زیادی جاری میشد. اما با توجه به ظلم و رشوهخواری، عواقب عمل افراد مشخص میشود.
شراب تلخ دارد عیش شیرین در قفا صائب
مگردان رو ترش از باده تلخ نصیحتها
هوش مصنوعی: شراب تلخ ممکن است تلخی داشته باشد، اما میتواند لذتهای شیرینی را در دل خود پنهان کرده باشد. بنابراین، صائب، از باده تلخ و نصیحتها ناامید نباش و رو ترش نکن.
خوانش ها
غزل شمارهٔ ۴۶۳ به خوانش عندلیب
حاشیه ها
1395/01/07 10:04
محسن شفیعی
بیت چهارم
زلیخا دست اگر برداشت
صحیح است

صائب