غزل شمارهٔ ۳۲۹۶
از ترشرویی ما خاک چه پروا دارد؟
می اگر سرکه شود تاک چه پروا دارد؟
نشود زخم زبان گرمروان را مانع
دامن برق ز خاشاک چه پروا دارد؟
صیقل آینه شعله بود اشک کباب
حسن از دیده نمناک چه پروا دارد؟
محو سر پنجه خورشید جهان افروزست
سینه صبحدم از چاک چه پروا دارد؟
چاک اگر از الف زخم شود سینه باز
تیغ آن غمزه بیباک چه پروا دارد؟
گر کند شعله آواز، مرا خاکستر
آن گل روی عرقناک چه پروا دارد؟
عاشق از گردش افلاک شکایت نکند
کشته از پیچش فتراک چه پروا دارد؟
دل چو روشن شد، ازو دست هوس کوتاه است
چشمه مهر ز خاشاک چه پروا دارد؟
فلک از شکوه ما تنگدلان آسوده است
حقه از تلخی تریاک چه پروا دارد؟
در دو عالم گرهی نیست که نگشاید عشق
عاشق از عقده افلاک چه پروا دارد؟
دو جهان چون پر پروانه گر آتش گیرد
صائب آن شعله بیباک چه پروا دارد؟
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
از ترشرویی ما خاک چه پروا دارد؟
می اگر سرکه شود تاک چه پروا دارد؟
هوش مصنوعی: از خشمی که ما داریم، خاک اصلاً نگران نیست. اگر انگور تبدیل به سرکه هم بشود، تاک هیچ گونه نگرانی ندارد.
نشود زخم زبان گرمروان را مانع
دامن برق ز خاشاک چه پروا دارد؟
هوش مصنوعی: زخم زبان دیگران نباید کسی را از پیشرفت و موفقیت باز دارد، همانطور که دامن برق از خاشاک و زبالهها نمیهراسد و به حرکت خود ادامه میدهد.
صیقل آینه شعله بود اشک کباب
حسن از دیده نمناک چه پروا دارد؟
هوش مصنوعی: منبع نور و زیبایی در آینه، اشکهای سوزانی است که از چشمان نمناک به خاطر عشق جاری میشود، و در این میان چه نگرانی و باکی وجود دارد؟
محو سر پنجه خورشید جهان افروزست
سینه صبحدم از چاک چه پروا دارد؟
هوش مصنوعی: سینهی صبحگاه با نور تابناک خورشید درخشان شده است و به همین دلیل، از چاکهای لباس یا مشکلات کوچک دیگر هیچگونه نگرانی ندارد.
چاک اگر از الف زخم شود سینه باز
تیغ آن غمزه بیباک چه پروا دارد؟
هوش مصنوعی: اگر سینهام با تیر عشقت زخم شود، تیغ آن غمزهی بیپروا هیچ ترسی ندارد.
گر کند شعله آواز، مرا خاکستر
آن گل روی عرقناک چه پروا دارد؟
هوش مصنوعی: اگر صدای شعلهای بلند شود، من به خاکستر آن گلی که رویش با عرق رطوبت آمیخته شده، چه اهمیتی میدهم؟
عاشق از گردش افلاک شکایت نکند
کشته از پیچش فتراک چه پروا دارد؟
هوش مصنوعی: عاشق به خاطر چرخش دنیای هستی ناراحتی نمیکند، چرا که مانند فردی که جانش را از دست داده، از مشکلات و دشواریها بیخیال است.
دل چو روشن شد، ازو دست هوس کوتاه است
چشمه مهر ز خاشاک چه پروا دارد؟
هوش مصنوعی: وقتی دل روشن میشود، دیگر از خواستهها و آرزوهای بیجا و ناپایدار فاصله میگیرد. همچنین، چشمهی محبت و عشق به چیزی وابسته نیست و به چیزهای بیارزش اهمیتی نمیدهد.
فلک از شکوه ما تنگدلان آسوده است
حقه از تلخی تریاک چه پروا دارد؟
هوش مصنوعی: آسمان به خاطر حاکمیت ما که در تنگدستی و سختی زندگی میکنیم، آرامش دارد و در مقابل تلخی تریاک، چه نیازی به ترس یا نگرانی وجود دارد؟
در دو عالم گرهی نیست که نگشاید عشق
عاشق از عقده افلاک چه پروا دارد؟
هوش مصنوعی: در هیچ کجای دنیا مسئلهای نیست که عشق یک عاشق نتواند آن را حل کند. عاشق از محدودیتهای آسمانی و دنیاوی هیچ ترسی ندارد.
دو جهان چون پر پروانه گر آتش گیرد
صائب آن شعله بیباک چه پروا دارد؟
هوش مصنوعی: اگر دو جهان مثل پروانهها به آتش بیفتند، صائب، آن شعلهی جسور هیچ نگرانی ندارد.