غزل شمارهٔ ۲۳۵۵
هر که رو زین خلق ناهموار در دیوار کرد
سنگلاخ دهر را بر خویشتن هموار کرد
شد عبیر جامه یوسف غبار دیده اش
هر که چشم خویش را از گریه چون دستار کرد
چون عقیق از دل سیاهی خون خود را می خورد
در تلاش نام هر کس خویش را هموار کرد
زیر دست و تیغ قاتل حیرت قربانیان
زود خواهد خضر را از زندگی بیزار کرد
خواب ناز گل گران خیزست، ورنه ناله ام
سبزه خوابیده این باغ را بیدار کرد
در دل پاکم اثر از نقش نتوان یافتن
حیرت سرشار این آیینه را ستار کرد
نیست آب رحم در تیغ سبک جولان چرخ
خواب نتوان زیر این شمشیر بی زنهار کرد
گر زچشم اعتبار افتد زلیخا دور نیست
از بهای کم عزیزان را نباید خوار کرد
خواب من صد پرده از بخت هنر سنگین ترست
سیلی افلاک نتواند مرا بیدار کرد
بند نیکان می شود از ناصبوری سخت تر
بر عزیز مصر، زندان چاه را هموار کرد
خون گلشن صائب آمد از خروش من به جوش
بلبلان را ناله مستانه ام هشیار کرد
غزل شمارهٔ ۲۳۵۴: مهر خاموشی مرا گنجینه اسرار کردغزل شمارهٔ ۲۳۵۶: هر که رو زین خلق ناهموار در دیوار کرد
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
هر که رو زین خلق ناهموار در دیوار کرد
سنگلاخ دهر را بر خویشتن هموار کرد
هوش مصنوعی: هر کس که از میان مردم نادرست و ناهموار دوری کند، به راحتی مسیر سختیهای زندگی را برای خود هموار میسازد.
شد عبیر جامه یوسف غبار دیده اش
هر که چشم خویش را از گریه چون دستار کرد
هوش مصنوعی: هر کس که چشمانش را به خاطر اشک مانند دستاری بر سر گذاشته است، به وسیله غبار دیدهاش عطر پیراهن یوسف را به خود میگیرد.
چون عقیق از دل سیاهی خون خود را می خورد
در تلاش نام هر کس خویش را هموار کرد
هوش مصنوعی: چون عقیق که در دل سیاهی خود، خونش را میخورد، در تلاش است که نام هر کس را در مسیر زندگیاش هموار کند.
زیر دست و تیغ قاتل حیرت قربانیان
زود خواهد خضر را از زندگی بیزار کرد
هوش مصنوعی: زیر فشار و خطر زنندهای که از طرف قاتل وجود دارد، قربانیان به سرعت خضر را از زندگی ناامید و بیزار میکنند.
خواب ناز گل گران خیزست، ورنه ناله ام
سبزه خوابیده این باغ را بیدار کرد
هوش مصنوعی: خواب عمیق و خوش گل همیشه قیمتی است؛ اگر نه، صدای نالهام میتوانست سبزههای خوابیده در این باغ را بیدار کند.
در دل پاکم اثر از نقش نتوان یافتن
حیرت سرشار این آیینه را ستار کرد
هوش مصنوعی: در دل خالص من نمیتوان نشانی از هیچ تصویری یافت. این آینه که مملو از حیرت است، باید پنهان شود.
نیست آب رحم در تیغ سبک جولان چرخ
خواب نتوان زیر این شمشیر بی زنهار کرد
هوش مصنوعی: آب رحمت و مهربانی در تیغ تند مبارزه وجود ندارد و در گرداب خواب نمیتوان زیر این شمشیر خطرناک، به راحتی از خود دفاع کرد.
گر زچشم اعتبار افتد زلیخا دور نیست
از بهای کم عزیزان را نباید خوار کرد
هوش مصنوعی: اگر محبوبی از چشم و توجه افتد، نباید از ارزش او کاسته شود. همچنین، نباید کسانی که عزیزند را به خاطر بیاعتنایی و کممحلی نادیده گرفت.
خواب من صد پرده از بخت هنر سنگین ترست
سیلی افلاک نتواند مرا بیدار کرد
هوش مصنوعی: خواب من، که از خوشبختی و هنرمندی پر شده، به قدری سنگین است که حتی ضربههای آسمان هم نمیتواند مرا بیدار کند.
بند نیکان می شود از ناصبوری سخت تر
بر عزیز مصر، زندان چاه را هموار کرد
هوش مصنوعی: بند و زنجیر نیکان از ناملایمات و ناپسندیها سختتر میشود، حتی برای عزیز مصر که در چاه زندان قرار دارد، راهی برای بهبود و آزادسازی پیدا کرد.
خون گلشن صائب آمد از خروش من به جوش
بلبلان را ناله مستانه ام هشیار کرد
هوش مصنوعی: خون گلشن صائب به دلیل فریاد من به جوش آمد و نالههای شاد بلبلان را بیدار کرد.

صائب