گنجور

غزل شمارهٔ ۱۲۳۵

حسن را در هر لباسی دیده بان در کار هست
در بساط گل ز شبنم دیده بیدار هست
نیست همت غافل از احوال دورافتادگان
بحر را در جستجو صد ابر گوهر بار هست
در خم چوگان گردون گردش ما را ببین
تا بدانی نقطه سرگردانتر از پرگار هست
صورت احوال زاهد در نقاب اولی ترست
طرفه دیوی در پس این پرده پندار هست
کو چنان چشمی که «بتْوانَد» جمال یار دید؟
من گرفتم در قیامت رخصت دیدار هست
چند روزی شکر این کوته زبانان بیش نیست
شکر ارباب سخن باقی است تا گفتار هست
غم به قدر غمگسار از چرخ نازل می شود
هست در هر جا که صندل دردسر بسیار هست
می برد اسلام غیرت بر رواج اهل کفر
در دل تسبیح چندین عقده از زنار هست
بر تو دشوارست دل زین خاکدان برداشتن
ورنه صائب طرفه گنجی زیر این دیوار هست

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

حسن را در هر لباسی دیده بان در کار هست
در بساط گل ز شبنم دیده بیدار هست
هوش مصنوعی: در هر وضعیت و ظاهری، زیبایی‌ها و جلوه‌های حسن را مشاهده می‌کند. در بین گل‌ها، حضور شبنم باعث می‌شود که آدمی بیدار و متوجه زیبایی‌ها باشد.
نیست همت غافل از احوال دورافتادگان
بحر را در جستجو صد ابر گوهر بار هست
هوش مصنوعی: آدم‌های بی‌خبر از حال کسانی که در دوردست‌ها قرار دارند، هیچ تلاشی نمی‌کنند. اما در دریا، به دنبال گوهرهایی در قالب ابرها هستند که به قیمت صدها مشکل و سختی به دست می‌آید.
در خم چوگان گردون گردش ما را ببین
تا بدانی نقطه سرگردانتر از پرگار هست
هوش مصنوعی: در دایره زندگی، رفتار و حرکت ما را ببین تا متوجه شوی که حتی چیزی که به نظر می‌رسد ثابت و معین باشد، ممکن است در واقع سرگردان‌تر از آنچه فکر می‌کنی، باشد.
صورت احوال زاهد در نقاب اولی ترست
طرفه دیوی در پس این پرده پندار هست
هوش مصنوعی: ظاهر زاهد، در واقع باید در نقابی پنهان شود که ترسناک‌تر از یک دیو به نظر می‌آید؛ چرا که پشت این پرده‌ی ذهنی، واقعیت‌هایی پنهان است.
کو چنان چشمی که «بتْوانَد» جمال یار دید؟
من گرفتم در قیامت رخصت دیدار هست
هوش مصنوعی: کجا میتوان چشمی پیدا کرد که بتواند زیبایی محبوب را ببیند؟ من در روز قیامت اجازه دیدن او را خواسته‌ام.
چند روزی شکر این کوته زبانان بیش نیست
شکر ارباب سخن باقی است تا گفتار هست
هوش مصنوعی: مدت زمان زیادی نمی‌گذرد که باید به خاطر این افرادی که کم‌حرف و بی‌ادبی می‌کنند شکرگزار باشیم، اما سپاسگذاری از بزرگان و اهل نطق و بیان همواره ادامه دارد تا زمانی که صحبت کردن وجود دارد.
غم به قدر غمگسار از چرخ نازل می شود
هست در هر جا که صندل دردسر بسیار هست
هوش مصنوعی: غم به اندازه کسی که غمگساری می‌کند، از آسمان نازل می‌شود و در هر جای دنیا که مشکلات و دردسرها وجود داشته باشد، غم هم حضور دارد.
می برد اسلام غیرت بر رواج اهل کفر
در دل تسبیح چندین عقده از زنار هست
هوش مصنوعی: اسلام باعث می‌شود که انسان احساس غیرت و تعهد نسبت به دین خود داشته باشد، در حالی که در دل کافرها مشکلات و رنجش‌ها وجود دارد که حتی تعداد زیادی از آن‌ها به صورت زنجیری بر گردنشان هست.
بر تو دشوارست دل زین خاکدان برداشتن
ورنه صائب طرفه گنجی زیر این دیوار هست
هوش مصنوعی: برداشتن دل از این دنیای خاکی برای تو دشوار است، اما صائب، زیر این دیوار گنجی باارزش موجود است.

حاشیه ها

1401/04/13 18:07
مظفر محمدی الموتی خشکچالی

بیت شماره (5)، به احتمال زیاد مشکل تایپی دارد و کلمه‌ی «بتوان»، باید «بتواند» باشد؛ با وزن هم سازگار نیست:
• کو چنان چشمی که «بتْوانَد» جمال یار دید؟ / من، گرفتم در قیامت، رخصت دیدار هست
.
از طریق «ویرایش»، عملیات اصلاح را انجام دادم؛ ولی موفق نشدم و بیت همچنان، به صورت قبلی باقی مانده است.