گنجور

شمارهٔ ۲۸

اگر به شعر روا باشدی نبوت شعر
چه مایه شاعر فحل آمدی زامت من
حریم حرمت تو گر حرم شده ست چراست
از این حرم همه حرمان نصیب حرمت من
مرا ولی نعم جز کل جواد تو نیست
زدولت کرم و جود توست نعمت من
نغوذ بالله اگر من به جای نعمت تو
همان کنم که تو کردی به جای خدمت من

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

اگر به شعر روا باشدی نبوت شعر
چه مایه شاعر فحل آمدی زامت من
هوش مصنوعی: اگر شعر جزو نبوت باشد، پس چه اندازه شاعر برجسته و توانمندی از وجود تو بهره‌مند شده است.
حریم حرمت تو گر حرم شده ست چراست
از این حرم همه حرمان نصیب حرمت من
هوش مصنوعی: اگر حرمت تو مکانی مقدس و محترم شده، پس چرا از این مکان مقدس فقط من نصیب و شوقی جز حرمان و فقدان دارم؟
مرا ولی نعم جز کل جواد تو نیست
زدولت کرم و جود توست نعمت من
هوش مصنوعی: تنها حمایتم از جانب تو است، و تنها منبع نعمت‌هایم از بزرگواری و کرامت تو می‌باشد.
نغوذ بالله اگر من به جای نعمت تو
همان کنم که تو کردی به جای خدمت من
هوش مصنوعی: من پناه می‌برم به خدا، اگر من به جای نعمت و خوبی‌ای که تو به من عطا کرده‌ای، همان رفتاری را داشته باشم که تو در قبال خدمت‌هایم انجام دادی.