شمارهٔ ۱۷
به هیچ وقتی اگر نام کهتران شمری
مرا و نام مرا اندر آن شمار شمر
در آن تبار که یک تن مخالف تو بود
ز روزگار ببارد بر آن تبار تبر
قمار کرد قمر با منازع تو به غم
سپرد عمر منازع در آن قمار قمر
بخار غم ز سرم بر دوید زآب دو چشم
یکی مرا به بزرگی از این بخار بخر
اگر ز چشم تو خوشنودیی شکار کنم
ز جام زهر بود مر مرا شکار شکر
چرا همیشه به جرم و خطای من نگری
به فضل خویش بر این عذر چون نگار نگر
درید پرده من پیشتر مدار فلک
تو نیز باقی پرده بر این مدار مدر
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
به هیچ وقتی اگر نام کهتران شمری
مرا و نام مرا اندر آن شمار شمر
هوش مصنوعی: اگر در هیچ زمانی نام افراد کمتر از خودت را برشمار، پس نام من را هم در شمارش خود قرار بده.
در آن تبار که یک تن مخالف تو بود
ز روزگار ببارد بر آن تبار تبر
هوش مصنوعی: در آن خانوادهای که یک نفر با تو مخالف باشد، زمان به آن خانواده آسیب میزند و بلایی بر سرشان میآورد.
قمار کرد قمر با منازع تو به غم
سپرد عمر منازع در آن قمار قمر
هوش مصنوعی: ماه (قمر) در قمار با دوست خاصم (منظور معشوق) شرط کرد و عمر من را به غم و اندوه سپرد. در واقع، قمر (ماه) در این بازی با منازع (دوست خاص) عمر من را فدای آن قمار کرد.
بخار غم ز سرم بر دوید زآب دو چشم
یکی مرا به بزرگی از این بخار بخر
هوش مصنوعی: حالتی که غم از سرم خارج شد، مانند بخاری است که از چشمانم به بیرون میرود. از این بخار، مرا به بزرگیام معامله کن.
اگر ز چشم تو خوشنودیی شکار کنم
ز جام زهر بود مر مرا شکار شکر
هوش مصنوعی: اگر از نگاه تو راضی باشم، حتی اگر زهر را بنوشم، احساس میکنم که شیرینی را چشیدهام.
چرا همیشه به جرم و خطای من نگری
به فضل خویش بر این عذر چون نگار نگر
هوش مصنوعی: چرا همیشه به گناه و اشتباهات من توجه میکنی، در حالی که باید به لطف و محبت خودت به من نگاه کنی؟
درید پرده من پیشتر مدار فلک
تو نیز باقی پرده بر این مدار مدر
هوش مصنوعی: سعی نکن که پردهام را پاره کنی، زیرا آسمان هم هنوز پردهاش را بر این مدار نگه داشته است.