گنجور

شمارهٔ ۶۷

اگر به زمیری است پیری، نخواهم
که هرگز بت من مرا میر خواند
دلم تازه گشتی چو خواندی جوانم
کنون چون شود چون مرا پیر خواند

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

اگر به زمیری است پیری، نخواهم
که هرگز بت من مرا میر خواند
هوش مصنوعی: اگر در دنیای جدیدی پیر و سالخورده شوم، نخواهم که محبوب من هرگز من را مرگ‌زده بخواند.
دلم تازه گشتی چو خواندی جوانم
کنون چون شود چون مرا پیر خواند
هوش مصنوعی: دل من تازه و پرنشاط شده است، مانند جوانی که تازه به زندگی امیدوار شده است. اما وقتی مرا پیر و فرسوده می‌خوانند، چگونه می‌تواند این حال و هوای جوانی ادامه پیدا کند؟