گنجور

شمارهٔ ۱

ساقی کمی قرین قدح کن شراب را
مطرب یکی به زخمه ادب کن رباب را
جام از قیاس آب و می از جنس آتش است
ساقی نثار مرکب آتش کن آب را
بفکن مرا به باده ای و مست و خراب کن
یکسو فکن حدیث جهان خراب را
عهد شباب دارم و جام شراب هست
عهد شباب زیبد جام شراب را
اندیشه چون سوال بود باده چون جواب
پیش از سوال ساخته دار این جواب را
از بهر آن که عمر همی بگذرد چو خواب
معزول کردم از عمل دیده، خواب را
چون عمر خوش نبود مگر با شراب و عشق
دل عشق را سپردم و تن مر شراب را

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ساقی کمی قرین قدح کن شراب را
مطرب یکی به زخمه ادب کن رباب را
هوش مصنوعی: ای ساقی، کمی از شراب در جام بریز و با هنر نوازندگی، ساز را به نغمه‌ای زیبا درآور.
جام از قیاس آب و می از جنس آتش است
ساقی نثار مرکب آتش کن آب را
هوش مصنوعی: ساقی، جامی که آب و شراب را در آن مقایسه می‌کنیم، از جنس آتش است؛ بنابراین، بگذار که بر روی آب، آتش بریزی و آن را به مرکبی از آتش تبدیل کنی.
بفکن مرا به باده ای و مست و خراب کن
یکسو فکن حدیث جهان خراب را
هوش مصنوعی: مرا با شراب محو کن و در مستی غرق کن، و حرف‌های نگران‌کننده و مشکلات زندگی را کنار بگذار.
عهد شباب دارم و جام شراب هست
عهد شباب زیبد جام شراب را
هوش مصنوعی: من در دوران جوانی‌ام قرار دارم و با خود جام شرابی دارم. دوران جوانی با شراب خوش می‌گذرد و این نوشیدنی برازنده‌ی جوانی است.
اندیشه چون سوال بود باده چون جواب
پیش از سوال ساخته دار این جواب را
هوش مصنوعی: تفکر و اندیشه شبیه یک سوال است و نوشیدنی مانند یک جواب. قبل از اینکه سوالی مطرح شود، این جواب را آماده کن.
از بهر آن که عمر همی بگذرد چو خواب
معزول کردم از عمل دیده، خواب را
هوش مصنوعی: به دلیل اینکه عمر مثل خواب می‌گذرد، از دیدن خواب و خواب‌گونه زندگی کردن دست کشیدم و به عمل پرداختم.
چون عمر خوش نبود مگر با شراب و عشق
دل عشق را سپردم و تن مر شراب را
هوش مصنوعی: چون عمرمان خوش نمی‌گذرد مگر با شراب و عشق، پس عشق را به دل سپردم و تنم را به شراب.