برگردان به زبان ساده
کدام باغ به دیدار دوستان ماند
کسی بهشت نگوید به بوستان ماند
هوش مصنوعی: کدام باغی میتواند به زیبایی و دلنشینی دوستان باشد؟ هیچکس نمیتواند بگوید که بوستانی بهشتی است اگر از دیدار دوستان خالی باشد.
درخت قامت سیمینبرت مگر طوبیست
که هیچ سرو ندیدم که این بدان ماند
هوش مصنوعی: درختی با قامت زیبای نقرهای مانند درخت طوبی است؛ زیرا هیچ درخت سروی را ندیدم که به آن زیبایی نزدیک باشد.
گل دو روی به یک روی با تو دعوی کرد
دگر رخش ز خجالت به زعفران ماند
هوش مصنوعی: گل با تو به خاطر دو روییاش صحبت کرد و دیگر رویش از شرم به زعفران شبیه شد.
کجاست آنکه به انگشت مینمود هلال
کز ابروان تو انگشت بر دهان ماند
هوش مصنوعی: کجاست آن کسی که با اشاره، هلالی را نشان میدهد؟ او حالا از زیبایی ابروان تو حیران مانده و بر دهانش سکوت نشسته است.
هر آنکه روی تو بیند برابر خورشید
میان رویت و خورشید در گمان ماند
هوش مصنوعی: هر کس که چهره تو را ببیند، در مقایسه با خورشید، نمیتواند زیبایی و درخشش تو را درک کند و همیشه در شگفتی میماند.
عجب مدار که تا زندهام محب توام
که تا به زیر زمینم در استخوان ماند
هوش مصنوعی: عجیب نباش که تا زمانی که زندهام، به تو عشق میورزم؛ حتی وقتی که به زیر خاک بروم و در استخوانهایم بمانم.
شگفت نیست دلم چون انار اگر بکفد
که قطره قطره خونش به ناردان ماند
هوش مصنوعی: عجیب نیست که دل من مانند انار شود، اگر بشکند؛ زیرا خونش مانند دانههای نازک انار به زمین میریزد.
غریق بحر مودت ملامتش مکنید
که دست و پا بزند هر که در میان ماند
هوش مصنوعی: کسی را که در دریای محبت غرق شده ملامت نکنید، زیرا هر کسی که در این وضعیت گیر افتاده، سعی میکند تا نجات پیدا کند.
به تیر غمزه اگر صید دل کنی چه عجب
که ابروانت به خمیدن کمان ماند
هوش مصنوعی: اگر با چشمان تو دل را شیفته کنی، جای تعجب نیست که ابروهایت به شکل کمانی خمیده به نظر برسد.
جفا مکن که نماند جهان و هرچه دروست
وفا و صحبت یاران مهربان ماند
هوش مصنوعی: خواهش میکنم بیوفایی نکن، چرا که دنیا و همه چیزهای موجود در آن پایدار نیستند، اما دوستی و محبت دوستان واقعی همواره باقی میماند.
اگر روی به هم درکشی چو نافهٔ مشک
طمع مدار که بوی خوشت نهان ماند
هوش مصنوعی: اگر به هم نزدیک شوی و روی خود را به سمت من بگردانی، مثل مشک که عطرش پنهان نمیماند، از این فکر که بوی خوش تو همیشه در خفا باقی میماند، دوری کن.
تو مرده زنده کنی گر به عهد بازآیی
که عود یار گرامی به عود جان ماند
هوش مصنوعی: اگر تو به وعدهات برگردی، میتوانی مرده را زنده کنی، چرا که عود محبوب مانند عود جان است و به آن روح میبخشد.
لبی که بوسه گرفتم به وقت خنده ازو
به بر گرفتن مهر گلابدان ماند
هوش مصنوعی: لبی که در زمان خنده بوسیدم، حالا که در آغوشم است، بویی شبیه به گل دارد.
خطی مسلسل شیرین که گر بیارم گفت
به خط صاحب دیوان ایلخان ماند
هوش مصنوعی: اگر نوشتاری شیرین و پیوسته بیاورم، مانند خطی است که در دیوان ایلخان وجود دارد.
امین مشرق و مغرب علاء دولت و دین
که پایگاه رفیعش به اسمان ماند
هوش مصنوعی: امین مشرق و مغرب، در حقیقت نمایندهای است که در دولت و دین، جایگاه بلندی دارد و مقام او چنان است که به آسمانها میرسد.
خدای خواست که اسلام در حمایت او
ز تیر حادثه در بارهٔ امان ماند
هوش مصنوعی: خداوند خواست که اسلام در پناه او از حوادث و مشکلات محفوظ بماند.
وگرنه فتنه چنان کرده بود دندان تیز
کزین دیار نه فرخ و نه آشیان ماند
هوش مصنوعی: اگر نه این بود که با تدابیر خودمان مانع از بروز مشکلات شدیم، اوضاع به قدری بحرانی میشد که دیگر نه خانهای خوشبخت میماند و نه مکانی برای زندگی.
ضرورتست که نیک کند کسی که شناخت
که نیکی و بدی از خلق داستان ماند
هوش مصنوعی: کسی که درک کرده است که نیکی و بدی از رفتار مردم شکل میگیرد، باید تلاش کند تا کارهای خوب انجام دهد.
تو آن جواد زمانی کز ازدحام عوام
درت به مشرب شیرین کاروان ماند
هوش مصنوعی: تو مانند اسبی هستی که در زمانهای شلوغ و پرتجمع، از میان تودههای مردم به سوی نوشیدن آب شیرین کاروان رفتهای.
به روزگار تو هرجا که صاحب صدریست
ز هول قدر تو موقوف آستان ماند
هوش مصنوعی: در زمانه تو، هر جا که کسی با سیرت و قلب بزرگ وجود دارد، به خاطر ترس از عظمت تو، در آستانه تو متوقف میماند.
تو را به حاتم طایی مثل زنند و خطاست
گل شکفته که گوید به ارغوان ماند؟
هوش مصنوعی: شما را به بزرگی حاتم طایی مثال میزنند، اما این اشتباه است که بگوییم گل شکفته مانند گل ارغوان است.
من این غلط نپسندم ز رای روشن خویش
که طبع و دست تو گویم به بحر و کان ماند
هوش مصنوعی: من این اشتباه را از نظر روشن خود نمیپسندم که بگویم طبع و دست تو مانند دریا و معدن است.
جلال و قدر منیعت کجا و وهم کجا
من آن نیم که در این موقفم زبان ماند
هوش مصنوعی: عظمت و مقام تو کجاست و خیال در کجاست؟ من آن کسی نیستم که در این حالت سکوت کنم.
فنون فضل تو را غایتی و حدی نیست
که نفس ناطقه را قدرت بیان ماند
هوش مصنوعی: تواناییها و دانش تو به قدری گسترده و بیپایان است که حتی بهترین روشهای تفکر و بیان نیز نمیتوانند آن را به طور کامل توصیف کنند.
تو معن زائدهای در کمال فضل و ادب
که تا قیامت ازو در کتب نشان ماند
هوش مصنوعی: تو یک معنای اضافه و زیبا در فضیلت و آداب هستی که تا ابد در کتابها باقی خواهد ماند.
جهان نماند و اقبال روزگار تو باد
که نام نیک تو باقیست تا جهان ماند
هوش مصنوعی: این دنیا و خوشیهایش پایدار نیستند، اما یاد نیک تو تا همیشه ماندگار خواهد بود.
علیالخصوص که سعدی مجال قرب تو یافت
حقیقت است که فکرت معالزمان ماند
هوش مصنوعی: به ویژه اینکه سعدی توانست به نزد تو بیاید، این حقیقت را باید پذیرفت که اندیشهات در جریان زمان باقی مانده است.
تو نیز غایت امکان ازو دریغ مدار
که آن نماند و این ذکر جایدان ماند
هوش مصنوعی: شما نیز از این امکان استفاده کن و آن را دریغ نکن، چرا که این روزها و لحظات ناپایدارند و فقط یاد خداست که باقی میماند.
به رغم انف اعادی دراز عمر بمان
که دزد دوست ندارد که پاسبان ماند
هوش مصنوعی: با وجود دشمنان و مشکلات بسیار، سعی کن به زندگیات ادامه دهی، زیرا دزد هرگز نمیخواهد که نگهبان بماند.