گنجور

شعر ۱۸ - ایضا

یا ندیمی قم تنبه واسقنی واسق الندامی
خلنی اسهر لیلی و دع الناس نیاما
اسقیانی و هدیر الرعدقد ابکی الغماما
و شفاه الزهر تفتر من‌الضحک ابتساما
فی زمان سجع الطیر علی‌الغصن رخاما
و اوان کشف الورد من الوجه اللثما
ایها العاقل اف لبصیر یتعامی
فزبها من قبل ان یجعلک الدهر حطاما
قل لمن عیر اهل الحب بالجهل و لاما
لا عرفت الحب هیهات ولا ذقت الغراما
من تعدی زمن الفرصة بخلا واهتماما
ضیع العمر أیوما عاش او خمسین عاما
لاتلمنی فی غلام اودع القلب السقاما
مبداء الحب کم من سید اضحی غلاما
منتهی منیة قلبی شادن یسقی المداما
و علی‌الخضرة منثور و رند و خزامی
ذی دلال سلب القلب اذا قال کلاما
و جمال غلب الغصن اذا مال قواما
یا عذولی فنی الصبر الی کم والی ما
انا لا أعبؤ بالزجز ولا اخشی الملاما
ترک الحب علی مقلتی النوم حراما
و حوالی حبال الشوق خالفا و اماما
ما علی العاقل من لغوی اذا مروا کراما
لکن الجاهل ان خاطبنی قلت سلاما

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلاتن (رمل مثمن مخبون)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

یا ندیمی قم تنبه واسقنی واسق الندامی
خلنی اسهر لیلی و دع الناس نیاما
هوش مصنوعی: ای دوست، مرا بیدار کن و بنوشان می را، بگذار شب را بیدار بمانم و مردم را در خواب رها کن.
اسقیانی و هدیر الرعدقد ابکی الغماما
و شفاه الزهر تفتر من‌الضحک ابتساما
هوش مصنوعی: باران می‌بارد و صداهای رعد و برق به گوش می‌رسد، ابرها از شدت شادی می‌گریند و گل‌ها از خوشحالی لبخند می‌زنند.
فی زمان سجع الطیر علی‌الغصن رخاما
و اوان کشف الورد من الوجه اللثما
هوش مصنوعی: در زمانی که پرندگان بر روی شاخه‌ها آواز می‌خوانند و گل‌ها از چهره‌اش شکوفا می‌شوند.
ایها العاقل اف لبصیر یتعامی
فزبها من قبل ان یجعلک الدهر حطاما
هوش مصنوعی: ای انسان خردمند، آیا بینایی را که از حقیقت پنهان می‌شود نمی‌بینی؟ قبل از آنکه زمان تو را مثل خاکستر متلاشی کند، به فکر خود باش.
قل لمن عیر اهل الحب بالجهل و لاما
لا عرفت الحب هیهات ولا ذقت الغراما
هوش مصنوعی: به آن کسی بگو که عشق را به نادانی متهم می‌کند و به آنها که عشق را نمی‌شناسند، بگو که هرگز نمی‌توانند طعم عاشق بودن را بچشند.
من تعدی زمن الفرصة بخلا واهتماما
ضیع العمر أیوما عاش او خمسین عاما
هوش مصنوعی: اگر کسی از فرصت‌های پیش رو استفاده نکند و با بی‌توجهی وقتش را تلف کند، زندگی‌اش به هدر خواهد رفت، خواه چند سال عمر کند یا پنجاه سال.
لاتلمنی فی غلام اودع القلب السقاما
مبداء الحب کم من سید اضحی غلاما
هوش مصنوعی: مرا سرزنش نکن که در دل عشق دچار بیماری شده‌ام، چه بسا کسی که به خاطر عشق به معشوقش، خود را در خدمت او قرار داده است.
منتهی منیة قلبی شادن یسقی المداما
و علی‌الخضرة منثور و رند و خزامی
هوش مصنوعی: آرزو و هدف قلب من این است که از شراب بنوشم و در میان چمن‌های سبز و گل‌های خوشبو باشم، در حالیکه خوش‌گذران و شاداب هستم.
ذی دلال سلب القلب اذا قال کلاما
و جمال غلب الغصن اذا مال قواما
هوش مصنوعی: وقتی کسی با کلامش دل‌ها را تحت تأثیر قرار می‌دهد، زیبایی و جذابیت او مانند شاخ و برگ درخت است که وقتی به سمت یکی متمایل می‌شود، توجه جلب می‌کند.
یا عذولی فنی الصبر الی کم والی ما
انا لا أعبؤ بالزجز ولا اخشی الملاما
هوش مصنوعی: ای عذول، تا کی می‌خواهی صبر مرا امتحان کنی؟ من نه از سرزنش دیگران می‌ترسم و نه به ملامت آنان اهمیت می‌دهم.
ترک الحب علی مقلتی النوم حراما
و حوالی حبال الشوق خالفا و اماما
هوش مصنوعی: خوابیدن در حالی که عشق در دل سبک نمی‌شود، ممنوع است و در دور و بر، شوق و آرزو به شدت احساس می‌شود.
ما علی العاقل من لغوی اذا مروا کراما
لکن الجاهل ان خاطبنی قلت سلاما
هوش مصنوعی: برای انسان عاقل هیچ عیبی نیست اگر در مکانی با افراد نیکو برخورد کند، اما اگر با جاهل سخن بگوید، من همواره جوابش را با سلام می‌دهم.

حاشیه ها

1392/02/15 21:05
ثمین موسوی

بیت اول :‌
ندیم :‌ هم نشین
سقی :‌ سیراب کردن
ای هم نشین من برخیز و هشیار باش و همچنین که هم نشینان ( پیاه گردانان )‌سیراب می کنند مرا سیراب کن.
بیت دوم :‌
هدیر :‌غرش
بیت سوم :‌
الغصن :‌شاخه
رخاما :‌به آرامی
کشف اللثام :‌ پرده برداشتن
بیت چهارم :‌
حطام :‌کالای بی ارزش، تکه هاس شکسته
بیت پنجم :
لام :‌ملامت کرد
غرام : شیدایی

1392/02/15 22:05
ثمین موسوی

بیت ششم
کسی که فرصت ها را از روی آزمندی و اندوه از دست می دهد، عمر خود را تباه کرده است خواه یک روز زندگی کند خواه پنجاه سال.
بیت هفتم
مرا در دوستی با غلامی که قلب را مریض کرده است ملامت نکن، زیراکه چه بسیار سروری که با دچار شدن به مرض عشق غلام شد.
بیت نهم
دلال : ناز
بیت دهم
عذول : سرزنش کننده
لا اعبو :‌توجه نمی کنم
بیت یازدهم
مقلتی : چشمانم
النوم : خواب
حبال :‌ریسمان
بیت دوازدهم
مر : عبور کرد
در ضمن در بیت پایانی فعل عربی ( مرَ )‌ همراه با تشدید بر روی حرف ( ر )‌ و به صورت مفرد مذکر غائب صحیح هست نه ( مروا )‌ زیرا فعل مروا برای جمع مذکر غایب به کار می رود و با (‌ العاقل ) در مصراع اول مطابقت ندارد.