شعر ۱۶ - ایضا فیالغزل
متی جمع شملی بالحبیب المغاضب
و کیف خلاص القلب من یدسالب
اظن الذی لم یرحم الصب اذبکی
یقایس مسلوب الفؤاد بلاعب
فقدت زمان الوصل والمرء جاهل
بقدر لذیذ العیش قبل المصائب
تجانب خلی والوداد ملازمی
و فارق الفی والخیال مواظبی
ولم اربعدالیوم خلا یلومنی
علی حبکم الا نأیت بجانبی
الیک بتعنیف اللوائم عن فتی
سبته لحاظ الغانیات الکواعب
لقد هلکت نفسی بتدلیة الهوی
و کم قلت فیما قبل یا نفس راقبی
اشبه ما القی بیوم قیامة
و سیل دموعی بانتثار الکواکب
و ان سجع القمری صبحا اهمنی
لفقد احبائی کصرخة ناعب
اری سحبا فی الجو تمطر لؤلؤا
علیالروض لکنا علی کحاصب
الام رجائی فیه والبعد مانعی
و کیف اصطباری عنه والشوق جاذبی
و من ذاالذی یشتاق دونک جنة
دع النار مثوای و انت معاقبی
عزیز علی السعدی فرقة صاحب
و طوبی لمن یختار عزلة راهب
و هذا کتاب لا رسالة بعده
لقد ضج من شرح المودة کاتبی
اطلاعات
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
متی جمع شملی بالحبیب المغاضب
و کیف خلاص القلب من یدسالب
هوش مصنوعی: کی میتوانم دوباره با محبوبی که خشمگین است، جمع شوم؟ و چگونه میتواند دل از دست کسی که در آن نفوذ کرده، رهایی یابد؟
اظن الذی لم یرحم الصب اذبکی
یقایس مسلوب الفؤاد بلاعب
هوش مصنوعی: به نظر میرسد کسی که به جوانی و بیپناهی رحم نمیکند، چگونه میتواند لبخند یک دلشکسته را با بازیهای بیفکری مقایسه کند؟
فقدت زمان الوصل والمرء جاهل
بقدر لذیذ العیش قبل المصائب
هوش مصنوعی: من زمان وصال را از دست دادم و انسان به اندازه لذت زندگی را نمیداند تا زمانی که مصیبتها را تجربه کند.
تجانب خلی والوداد ملازمی
و فارق الفی والخیال مواظبی
هوش مصنوعی: شما از محبت و دوستی دوری میجویی و مرز بین حقیقت و خیال را حفظ میکنی.
ولم اربعدالیوم خلا یلومنی
علی حبکم الا نأیت بجانبی
هوش مصنوعی: امروز هیچ کسی نیست که به خاطر عشقت از من انتقاد کند، جز این که من از کنارت دور شدهام.
الیک بتعنیف اللوائم عن فتی
سبته لحاظ الغانیات الکواعب
هوش مصنوعی: به تو مینگرم که عیبها و شکایتها را از جوانی که به زیباییهای دلربا مینگرد، دور میکند.
لقد هلکت نفسی بتدلیة الهوی
و کم قلت فیما قبل یا نفس راقبی
هوش مصنوعی: من به خاطر دلبستگیهای خودم به شدت در عذاب هستم و بارها به خودم گفتهام، ای نفس، مراقب خودت باش.
اشبه ما القی بیوم قیامة
و سیل دموعی بانتثار الکواکب
هوش مصنوعی: من روز رستاخیز را شبیه میبینم و اشکهایم مانند ستارههایی هستند که به زمین میریزد.
و ان سجع القمری صبحا اهمنی
لفقد احبائی کصرخة ناعب
هوش مصنوعی: صدای آسمانی کمرنگ قمر در صبح مرا به یاد عزیزانم میاندازد، همچون فریاد فردی که در غم فقدان آنها به سر میبرد.
اری سحبا فی الجو تمطر لؤلؤا
علیالروض لکنا علی کحاصب
هوش مصنوعی: اگر در آسمان ابری باشد که مروارید بر باغها ببارد، ما نیز در خاکی خشک و سخت خواهیم بود.
الام رجائی فیه والبعد مانعی
و کیف اصطباری عنه والشوق جاذبی
هوش مصنوعی: نزدیکترین امید من به اوست و فاصله مانع من. چگونه میتوانم صبر کنم در حالی که اشتیاق قوی من به او کشانندهی من است؟
و من ذاالذی یشتاق دونک جنة
دع النار مثوای و انت معاقبی
هوش مصنوعی: کیست که جز تو مشتاق بهشتی باشد؟ آتش مکان من است و تو عذاب من.
عزیز علی السعدی فرقة صاحب
و طوبی لمن یختار عزلة راهب
هوش مصنوعی: دوست داشتن جدایی و دوری از دیگران برای شخصی که به زهد و عبادت پرداخته، کار سختی است. اما برای کسی که به این راه انتخابی آگاهانه میکند، مانند یک درخت خوشبوست.
و هذا کتاب لا رسالة بعده
لقد ضج من شرح المودة کاتبی
هوش مصنوعی: این کتابی است که هیچ پیامی بعد از آن نخواهد بود؛ چرا که نویسندهام از بیان عشق و محبت به شدت خسته شده است.