حکایت شمارهٔ ۱۴
ناخوشآوازی به بانگِ بلند قرآن همیخواند. صاحبدلی بر او بگذشت، گفت: تو را مُشاهره چند است؟ گفت: هیچ. گفت: پس این زحمتِ خود چندین چرا همیدهی؟ گفت: از بهرِ خدا میخوانم. گفت: از بهر خدا مخوان.
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خوانش ها
حکایت شمارهٔ ۱۴ به خوانش اسماعیل فرازی کانال سکوت
حکایت شمارهٔ ۱۴ به خوانش حمیدرضا محمدی
حکایت شمارهٔ ۱۴ به خوانش محمدطاها کامرانیان
حکایت شمارهٔ ۱۴ به خوانش ابوالفضل حسن زاده
حکایت شمارهٔ ۱۴ به خوانش فاطمه زندی
حاشیه ها
مشاهره نرخیست که کسی را در قبال آن برای انجام کاری اجیر کرده باشند به گمانم همان شهریه ایست که ما امروزه به کار میبریم
رونق افزون بر پیشرفت امر که کاربردرایج آن است به معنی گرمی و تیزی بازار نیز است و فروغ که البته شکل نخستین و البته وارون نور که همان نور است به خوبی در آن دیده میشود سپاس استاد کیخا
به گمانم درست تر آن ست که شعر را این گونه بنویسیم :
گر تو قرآن بدین نمط خوانی
ببری رونق از مسلمانی
معنی نمط چیست
" نمط" بمعنی روش و شیوه است. بنابراین معنی شعر این است که: اگر قرآن را با این صوت ناهنجار بخوانی آبروی مسلمانی و قرآن را خواهی برد.
ضمناً واژه "مشاهره" هم که خانم مینا با تردید به معنی شهریه گرفته اند درست است. در لغات نامه دهخدا آن را بمعنی حقوق ماهانه و شهریه معنی کرده است.
در اینجا مناسب است خاطره مرحوم اقبال لاهوری در مورد تلاوت قرآن را نقل کنم. او می گوید در دوران کودکی روزی قرآن می خواندم، پدرم سؤال کرد: محمد! چه می کنی؟ گفتم: قرآن می خوانم. گفت: این شیوه قرآن خواندن نیست. قرآن را باید بگونه ای بخوانی که گویا مخاطب آن هستی و قرآن به تو نازل شده است.
ادامه حاشیه قبل:
ضمناً یک بیت نا قابل در ادامه بیت سعدی شیرین سخن سرودم:
پس چه به ز تو سکوت و خاموشی!
تا شود حفظ رونق مسلمانی
به نظر میرسد که اینجا، مشاهره را بتوان به معنی مجبور کردن نیز در نظر گرفت
در باب بد صدایی