حکایت شمارهٔ ۱
خواهندهٔ مَغْرِبی در صفِ بزّازانِ حَلَب میگفت: ای خداوندانِ نعمت، اگر شما را انصاف بودی و ما را قناعت، رسمِ سؤال از جهان برخاستی.
ای قناعت! توانگرم گردان
که ورایِ تو هیچ نعمت نیست
کنجِ صبر، اختیارِ لُقمان است
هرکه را صبر نیست، حکمت نیست
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکینبشته
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خواهندهٔ مَغْرِبی در صفِ بزّازانِ حَلَب میگفت: ای خداوندانِ نعمت، اگر شما را انصاف بودی و ما را قناعت، رسمِ سؤال از جهان برخاستی.
گدایی از دیارِ باختر (ممالک آفریقای شمالی) در راستهٔ بازار جامهفروشانِ شهرِ حلب میگفت: ای مالداران! اگر شما دادْدِه بودید و ما [گدایان] هم قناعتپیشه، شیوهٔ گدایی از دنیا رَخت برمیبست.
ای قناعت! توانگرم گردان
که ورایِ تو هیچ نعمت نیست
ای خرسندی! مرا بینیاز ساز که برتر از تو خواسته و موهبتی در جهان نیست؛
کنجِ صبر، اختیارِ لُقمان است
هرکه را صبر نیست، حکمت نیست
گزیدهٔ لقمان گوشهٔ شکیبایی یا گنجِ صبر است؛ هرکه به آنچه دارد قانع نیست از داد و دانش بیبهره است.
خوانش ها
حکایت شمارهٔ ۱ به خوانش حمیدرضا محمدی
حکایت شمارهٔ ۱ به خوانش ابوالفضل حسن زاده
حکایت شمارهٔ ۱ به خوانش فاطمه زندی
حاشیه ها
1392/09/02 13:12
سارا سپهر
با سلام این حکایت یک بیت کم دارد .
ای قناعت توانگرم گردان
که ورای تو هیچ نعمت نیست
کنج صبر اختیار لقمان است
هر که را صبرنیست حکمت نیست
1394/12/22 14:02
رضا
متن ناقصه لطفا اصلاحش کنین
1399/06/11 08:09
سید
سلام .
رسم سوال منظور گدائی است؟
1400/12/17 23:03
امید صادقی
لطفا معنی "کنج" در خط 3 را بفرمایید.
1403/09/03 22:12
بماند به یاد
کُنج به معنای گوشه و زاویه میباشد اینجا کنج صبر به معنای آن مرزی است که صبر در آن تمام میشود
1402/03/31 21:05
بنده خدا
انتخاب بسیار عالی برای شروع باب سوم.