اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
حالم از شرح غمت افسانه ایست
چشمم از عکس رخت بتخانه ایست
هوش مصنوعی: حالم از بیان اندوه تو به داستانی شبیه است و چشمانم به تصویر تو مانند معبدی از بتها میماند.
هر کجا بدگوهری در عالمست
در کنار آنچنان دردانه ایست
هوش مصنوعی: هر جا که ناپاکی و بدخویی وجود دارد، کنار آن یک شخص نیکو و ارزشمند هم هست.
بر امید زلف چون زنجیر تو
ای بسا عاقل که چون دیوانهایست
هوش مصنوعی: بسیاری از افراد عاقل در انتظار زلف تو هستند، اما این انتظار آنها را مانند دیوانگان کرده است.
گفتم او را این چه زلف (ی پر خم است)
گفت هان فیالجمله در (آن شانهایست)
هوش مصنوعی: در اینجا شخصی از ظرافت و زیبایی زلفی پر خم صحبت میکند و دیگران به او میگویند که به طور کلی، این زیبایی به دلیل یک شانه خاص و هنرمندانه است که در این زلف به کار رفته است.
از لبش یک نکتهای (بحری مراست)
وز خمش یک قطرهای پیمانهایست
هوش مصنوعی: از لب او یک نکتهای برای من همچون دریاست و از خم ابرویش یک قطره میشود که برایم مانند پیمانهای است.
با فروغ آفتاب حسن او
شمع گردون کمتر از پروانهایست
هوش مصنوعی: با روشنی آفتاب که زیبایی او را میافروزد، چراغ آسمان کمتر از یک پروانه به نظر میرسد.
نازنینا رخ چه میپوشی ز من
آخر این مسکین کم از بیگانهایست
هوش مصنوعی: عزیزم، چرا صورتت را از من میپوشانی؟ آیا واقعا من برای تو کم و کمتر از یک بیگانه هستم؟
از بت آزر حکایتها کنند
بت خود اینست از (برش بتخانهایست)
هوش مصنوعی: در مورد بت آزر داستانها و حکایات زیادی وجود دارد. این بت، در واقع همان معبودی است که در خانهاش قرار دارد.
دل نه جای تست آخر چون کنم
در جهانم خود همین ویرانهایست
هوش مصنوعی: دل دیگر جایی برای تو ندارد، پس چطور میتوانم در این جهان زندگی کنم؟ خود همین دل، به ویرانهای تبدیل شده است.
این نه دل خوانند کین (سان شرحه است)
این نه عشق است از (جفا الوانهایست)
هوش مصنوعی: این دل چیزی نیست که نام آن را دل بگذاریم؛ این نوعی عشق نیست، بلکه نتیجهی سختیها و آزردگیهایی است که تجربه کردهایم.
حاشیه ها
این که بعضی از اشعار ایرجمیرزا و یا هجوسرایان ابیاتشان اینگونه نگاشته شود که خود خواننده دریابد که سه نقطه چیست هرچند شیوه اشتباهی هست ولیکن لغات و کلمات با بار منفی و تابو در اکثر کشورها مشکل نگارش پیدا میکنند نیز حرفی نیست و باید منتظر گذار از تابوها بود و احترام به آزادی بیان رخت تازهایی بر تن کند باید سوخت و ساخت ولی این که دیگه خیلی مسخره هست جاهای خالی رو پرکنید؟ چرا؟ اکنون دسترسی به دیوان استاد سخن ندارم تا علت اینکار رو دریابم. ولی حتماً از سایر دوستان هم که اطلاعی از این ابیات دارند توضیحی بنویسند
عالمیست صحیح هست نه عالمست
این نقطه ها ربطی به مدل ایرج خانی ندارد بلکه از معجزات جاویدان محمد علی فروغی(خ.ل.ک) است.
1402/02/14 01:05
فاطمه یاوری
آخر این مسکین کم از بیگانه ایست؟
1402/05/27 22:07
مهدی اسماعیلی رخ
سعی کردم تکمیل کنم شعر را
مهدی اسماعیلی رخ
--------
حالم از شرح غمت افسانهایست
چشمم از عکس رخت بتخانهایست
هر کجا بدگوهری در عالمست
در کنار آنچنان دردانهایست
بر امید زلف چون زنجیر تو
ای بسا عاقل که چون دیوانهایست
گفتم او را این چه زلف (ی پُر خم است )
گفت هان فیالجمله در ( آن شانهایست )
از لبش یک نکتهای ( بحری مراست )
وز خمش یک قطرهای پیمانهایست
با فروغ آفتاب حسن او
شمع گردون کمتر از پروانهایست
نازنینا رخ چه میپوشی ز من
آخر این مسکین کم از بیگانهایست
از بت آزر حکایتها کنند
بت خود اینست از ( برش بتخانهایست )
دل نه جای تست آخر چون کنم
در جهانم خود همین ویرانهایست
این نه دل خوانند کین ( سان شرحه است )
این نه عشق است از ( جفا الوانهایست )
#سعدی