شمارهٔ ۲۳
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خوانش ها
تکه ۲۳ به خوانش محسن لیلهکوهی
آهنگ ها
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
حاشیه ها
به نظر میرسد که در بیت چهارم ؛فردا بگیرد دامنت...؛ صحیح تر باشد.
به نظر من هم بیت چهارم اشتباه ضبط شده. البته الان منبعی دم دست ندارم. ولی... خونم بتا بر گردنت / فردا بگیرد دامنت...
فکر می کنم متن زیر درست تر باشه:
ای یار ناسامان من از من چرا رنجیدهای؟
ای درد و ای درمان من از من چرا رنجیدهای؟
ای سرو خوش بالای من ای دلبر رعنای من
لعل لبت حلوای من از من چرا رنجیدهای؟
بنگر ز هجرت چون شدم سرگشته چون گردون شدم
وز ناوکت پرخون شدم از من چرا رنجیدهای؟
گر من بمیرم در غمت خونم بتا بر گردنت
فردا بگیرد دامنت از من چرا رنجیدهای؟
ما سعدی درگاه تو عاشق به روی ماه تو
هستیم نیکوخواه تو از من چرا رنجیدهای؟
دقیق یادم نیست که کلیات سعدی ای که خوندم به تصحیح چه کسی بود ولی وی درد و ای درمان من از من چرا رنجیده ای ،خونم بتا در گردنت،من سعدی درگاه تو درست هست مطمئن هستم .
در بیت چهارم "خونم فتد بر گردنت" صحیح است
اگر به معنی و مفهوم شعر توجه کنیم می فهمیم که کاملا درست است
در جواب سیاوش و شادی:
همان "فردا بگیرم "درسته نه "بگیرد"
زیرا مقصود از فردا روز رستاخیز است که خوش دامنش را میگیرد
نه خونش
سلام
خانم سپیده رییس سادات هم این قطعه رو در آلبوم طبل بی هنگام اجرا کرده اند.
سلام دوستان، ببخشید تکه چی هست و آیا قالبه؟ اگر فرم غزل داره چرا این شعر سعدی فقط قوافی درونی داره و قوافی اصلی استفاده نکرده؟
مهدی یغمایی جدیدا این شعرو خونده بسیار زیباست...
معنی مصرع گر من بمیرم.. چی میشه؟
گر من بمیرم در غمت خونم بتا در گردنت
فردا بگیرم دامنت از من چرا رنجیدهای؟
بتا(Beta): بهل تا-بگذار تا
یا:
بتا(Bota) :ای بت
فردا:فردایی که کسی ندیده(قیامت)
اگر من در غمت بمیرم بگذار خونم در گردنت باشد تا در قیامت بتوانم آن را دستاویزی کنم که دامنت را بگیرم
اینجا که دست کوته من به دامنت بلندت نرسید باش تا قیامت!
با درود به نگاه من
فردا بگیرد دامنت درست تر می اید زیرا که سعدی از زبان عاشق به معشوق سخن میگوید.
گمان من اینست که عاشق هرگز تهدید نمیکند که فردای قیامت من دامنت را میگیرم چون من بوی بی مهری از دامنت را خواهم گرفت حس میکنم.
گر من بمیرم در غمت خونم بتا در گردنت
فردا بگیرد دامنت از من چرا رنجیدهای
اما به وزن شعر اصلا نمیخورد و همان نیست و زیبایی شعر به آهنگ کلمات هست و شعر از ابتدا هم فردا بگیرم دامنت بوده
گر من بمیرم در غمت، خونم بتا در گردنت
فردا بگیرد دامنت از من چرا رنجیدهای؟
دامنگیر صفت خون میباشد، چنانچه فردی به قتل برسد این خون مقتول هست که دامن قاتل میگیرد نه خود مقتول. خون در مقام فاعل بعد مرگ میباشد. سعدی برای فعل بعد مرگ فرصتی نمیشناسد. مثلاً :
به عذرآوری خواهش، امروز کن که فردا نماند مجال سخن
و در حقیقت روزمره هم دادخواهی و خونخواهی از جانب مرده ساقط میشود.
لطفاً تیم گنجور حق مطلب بجای آورید
از زبان استاد سخن بسیار دور است
بیت زیر کلمه «ناسامان» خیلی با وزن و معنا (از نظر من ) سازگار نیست. بیشتر «سامان من» با وزن و معنا سازگار به نظرم میرسد
ای یار من سامان من از من چرا رنجیدهای ...
بله دقیقا بنظر من هم یار «ناسامان» نمیتواند درست باشد
چرا که سعدی معشوق را در نهایت تواضع ، ادب و بی نقصی یاد میکند .
نسبت دادن صفت «ناسامان» کمی دور از انتظار است...
خانم سحر محمدی هم در آهنگی بسیار زیبا و شنیدنی این شعر را اجرا کرده است
برخی مجنون بجای گردون بکار برده اند" سرگشته چون مجنون شدم"
شعر درست است به این صورت:
ای یارناسامان من از من چرا رنجیده ای
وی درد و ای درمان از من چرا رنجیده ای
ای سرو خوش بالای من ای دلبر رعنای من
لعل لبت حلوای من از من چرا رنجیده ای
بنگر زهجرت چون شدم سرگشته چون گردون شدم
وز ناوکت پر خون شدم از من چرا رنجیده ای
گر من بمیرم در غمت خونم بتا در گردنت
فردا بگیرم دامنت از من چرا رنجیده ای
من سعدی درگاه تو عاشق به روی ماه تو
هستیم نیکو خواه تو از من چرا رنجیده ای
این سر هم کردن بیمایه از سعدی نیست.
سلام علیکم
سر هم کردن بی مایه ؟؟؟؟
چون ردیف طولانی دارد سر هم کردن هست ؟؟
شعر به این زیبایی ، فقط در موقعیتی که این شعر سروده شده اگر قرار بگیرید می تونید حس و حال محتوای شعر رو درک کنی نه با یه نقد عجولانه و بی احساس از بیرون .
تقریبا می توان با اطمینان گفت این شعر برای سعدی نیست.
بر کسی که با سعدی آشناست روشن است که سعدی احتمالا در کودکی هم چنین شعر نمی گفته است چه رسد به دوران شاعری اش
به نظرم این شعر از سعدی نیست
کافی است «سعدی خولن و سعدیدان» باشید که بدانید چنین شعری با کمترین آرایهی ادبی بعید است از زبان استاد سخن صادر شده باشد
درود
آرایه های ادبی استعاره ، مجاز و تشبیه و... در این شعر نغز و زیبا کاملا مشهود است.
چرا میفرمایید این شعر از حضرت استاد شیخ اجل به دور است ؟