گنجور

غزل شمارهٔ ۴۱۳

آن نه روی است که من وصف جمالش دانم
این حدیث از دگری پرس که من حیرانم
همه بینند نه این صنع که من می‌بینم
همه خوانند نه این نقش که من می‌خوانم
آن عجب نیست که سرگشته بود طالب دوست
عجب این است که من واصل و سرگردانم
سرو در باغ نشانند و تو را بر سر و چشم
گر اجازت دهی ای سرو روان بنشانم
عشق من بر گل رخسار تو امروزی نیست
دیر سال است که من بلبل این بستانم
به سرت کز سر پیمان محبت نروم
گر بفرمایی رفتن به سر پیکانم
باش تا جان برود در طلب جانانم
که به کاری به از این باز نیاید جانم
هر نصیحت که کنی بشنوم ای یار عزیز
صبرم از دوست مفرمای که من نتوانم
عجب از طبع هوسناک منت می‌آید
من خود از مردم بی‌طبع عجب می‌مانم
گفته بودی که بود در همه عالم سعدی
من به خود هیچ نیم هر چه تو گویی آنم
گر به تشریف قبولم بنوازی مَلَکم
ور به تازانهٔ قهرم بزنی شیطانم

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

آن نه روی است که من وصف جمالش دانم
این حدیث از دگری پرس که من حیرانم
هوش مصنوعی: این چهره‌ای نیست که من بتوانم زیبایی‌اش را توصیف کنم. درباره‌اش با دیگری صحبت کن، چون من خودم در حیرت و سردرگمی هستم.
همه بینند نه این صنع که من می‌بینم
همه خوانند نه این نقش که من می‌خوانم
هوش مصنوعی: همه چیزهایی را که من مشاهده می‌کنم، دیگران نمی‌بینند و حتی آنچه را که من حس می‌کنم، دیگران نمی‌توانند درک کنند.
آن عجب نیست که سرگشته بود طالب دوست
عجب این است که من واصل و سرگردانم
هوش مصنوعی: تعجبی نیست که کسی که به دنبال معشوق است، گیج و سرگردان باشد. اما این عجیب است که من به وصال او رسیده‌ام و همچنان در حیرتم.
سرو در باغ نشانند و تو را بر سر و چشم
گر اجازت دهی ای سرو روان بنشانم
هوش مصنوعی: اگر تو اجازه دهی، ای سرو زیبا، من می‌توانم تو را به بهترین جای باغ بنشانم و بساط احترام و محبت برایت مهیا کنم.
عشق من بر گل رخسار تو امروزی نیست
دیر سال است که من بلبل این بستانم
هوش مصنوعی: عشق من به زیبایی چهره‌ات تازه نیست و مربوط به امروز نیست؛ سال‌هاست که من مانند بلبل در این باغ هستم و به تو عشق می‌ورزم.
به سرت کز سر پیمان محبت نروم
گر بفرمایی رفتن به سر پیکانم
هوش مصنوعی: اگر از سر محبت با من قطع رابطه کنی، حتی اگر بگویی که برو، من هرگز نمی‌توانم از تو جدا شوم.
باش تا جان برود در طلب جانانم
که به کاری به از این باز نیاید جانم
هوش مصنوعی: بگذار تا زمانی که جانم باقی است به دنبال محبوبم بروم، زیرا هیچ کاری بهتر از این برای جانم وجود ندارد.
هر نصیحت که کنی بشنوم ای یار عزیز
صبرم از دوست مفرمای که من نتوانم
هوش مصنوعی: هر نصیحتی که به من می‌کنی، ای دوست عزیز، بشنوم. اما از دوستم هم انتظار صبر نداشته باش، چون من دیگر نتوانم تحمل کنم.
عجب از طبع هوسناک منت می‌آید
من خود از مردم بی‌طبع عجب می‌مانم
هوش مصنوعی: تعجب می‌کنم از این که چگونه افکار و آرزوهای بی‌قرار و هوسناک می‌توانند به آن‌ها ویژگی‌های مثبتی بدهند. من از آدم‌هایی که نمی‌توانند محبت و زیبایی‌های زندگی را درک کنند، شگفت‌زده می‌شوم.
گفته بودی که بود در همه عالم سعدی
من به خود هیچ نیم هر چه تو گویی آنم
هوش مصنوعی: تو گفته بودی که در کل دنیا، سعدی من هستم و من به هیچ چیز دیگر اهمیت نمی‌دهم، هرچقدر که تو بگویی، همان‌گونه می‌شوم.
گر به تشریف قبولم بنوازی مَلَکم
ور به تازانهٔ قهرم بزنی شیطانم
هوش مصنوعی: اگر با محبت و احترام به من رسیدگی کنی، مثل یک پادشاه با من رفتار می‌کنی، و اگر با قهر و خشونت به من برخورد کنی، به مانند شیطانی خواهی شد که من را آزار می‌دهد.

خوانش ها

غزل ۴۱۳ به خوانش حمیدرضا محمدی
غزل شمارهٔ ۴۱۳ به خوانش محسن لیله‌کوهی
غزل شمارهٔ ۴۱۳ به خوانش عندلیب
غزل شمارهٔ ۴۱۳ به خوانش سعیده تهرانی‌نسب
غزل شمارهٔ ۴۱۳ به خوانش نازنین بازیان
غزل شمارهٔ ۴۱۳ به خوانش سهیل قاسمی
غزل شمارهٔ ۴۱۳ به خوانش فاطمه زندی

حاشیه ها

1390/12/17 11:03

ببخشید من هرکاری کردم وزنش رو اینجوری پیدا کردم
مصرع اول فاعلاتن.مفاعیلن.فعلاتن.فع لن
یا اینجوری
مصرع سوم مفاعیلن.مفاعیلن.مفاعیلن.فع
گیج شدم یه کم! اگه میشه تقطیعش کنین

1391/01/20 06:03
رسته

مصرع اول :
آن نه رویست که من وصف جمالش دانم
آ نه رو یس / ت که من وص/ ف ج ما لش/ دا نم
- 0 - - / 0 0 - - / 0 0 - - / - -
فاعلاتن / فعلاتن / فعلاتن/ فع آن
جزو اختیارات شاعری است که در وزن هایی که با فعلاتن شروع می‌شوند در اول مصرع فعلاتن را به فاعلاتن تبدیل کند. یعنی ابتدای شعر با هجای بلند باشد.
مصرع سوم :
همه بینند نه این صنع که من می‌بینم
ه مه بی نن/ د نه ای صن / ع که من می/ بی نم
0 0 - - / 0 0 - - / 0 0 - - / - -
فعلاتن / فعلاتن/ فعلاتن/ فع لن

1391/03/30 13:05

متشکرم. واقعا مفید بود. آره من عادت کردم وزنارو سماعی بگیرم بعضی وقتا اشتباهای فاحشی دارم تو این مورد... خدا کنه تو کنکور این اشتباه گریبان گیرم نشه :)

1401/11/16 22:02
Mokoshle

امیدوارم دکتر نشده باشید که خدا به خیر کنه...

1403/10/08 22:01
جلال ارغوانی

سعدی استاد سخن باشم وشیرین دهنان

هر کلامی که بگویند  زبر می دانم