غزل شمارهٔ ۴۰۲
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خوانش ها
غزل ۴۰۲ به خوانش حمیدرضا محمدی
غزل ۴۰۲ به خوانش فاطمه زندی
غزل شمارهٔ ۴۰۲ به خوانش محسن لیلهکوهی
غزل شمارهٔ ۴۰۲ به خوانش عندلیب
غزل شمارهٔ ۴۰۲ به خوانش سعیده تهرانینسب
غزل شمارهٔ ۴۰۲ به خوانش پیمان شیخی
غزل شمارهٔ ۴۰۲ به خوانش نازنین بازیان
غزل شمارهٔ ۴۰۲ به خوانش افسر آریا
غزل شمارهٔ ۴۰۲ به خوانش سهیل قاسمی
آهنگ ها
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
حاشیه ها
بیت هفتم به این صورت صحیح تر است :
گر خداوند تعالی به گناهیم بگیرد
گو بیامرز که من حامل اوزار تو باشم
@امیر:
چرا؟ با توجه به معنی یا با استناد به نسخه؟ اگر با توجه به معنی اینطوری فکر میکنید معنیی رو که برداشت کردید بنویسید.
بیت آخر رو من جایی به این شکل زیر هم دیدم. اما نمیدونم از چه نسخهایه :
سعدی آن به که نباشد اگر او را نپسندی
که نشاید که تو فخر من و من عار تو باشم
با توجه به وزن عروضی شعر
من فکر میکنم که بیت آخر به همان صورتی است که آرش جان در بالا گفتند
@حمیدرضا:
بله اگر از اختیارات شاعری صحبت میکنید بیت آخر مشکلی ندارد
ولی بیتی که آرش خان نوشتند از اختیارات شاعری هم استفاده نکرده.
به هر حال چه این چه آن جفتش زیباست.
خاک بادا تن سعدی که تو او را نپسندی ... فکر میکنم بیت اخر به این صورت درست باشد.
با سلام و احترام به نظر تمام عزیزان
مصراع اول بیت آخر به صورت:
خاک بادا تن سعدی اگرش می نپسندی .... به نظر صحیح تر می آید. که می نپسندی به معنای نمی پسندی است که به خاطر وزن شعری جابجا شده است. اگر در اشعاد سعدی مطالعه اجمالی داشته باشید متوجه می شوید جابجا کردن ضمیرها معمول در شعر شیخ اجل است. لذا به نظر می رسد به جای عوض کردن مصراع اول به نوشته آقای حمیدرضا بهتر است اینگونه این بیت خوانده شود علاوه براینکه مشکل سکت در خواندن سایر پیشنهادات را نیز ندارد.
ببخشید منظورم اپیشنهاد آقای ارش بود
سلام
خدا بیامرزد "سید جواد ذاکر " را که چند بیت اول این شعر را در اول مراسم روضه های خود می خواند
اما دقیق یادم نیست که در وصف "امام زمان(عج) " یا در وصف " امام حسین (ع) " می خواندن....
خیلی شعر پر معنائیست....
به به
بسیار عالی....خیلی از خوندنش لذت بردم.
استادافتخاری درکاست کاروان اجرای بسیارزیبای ازاین غزل دارند که شنیدنش بسیارجذاب وشنیدنی
دوستان، معنی این بیت چی هست؟
"گر خداوند تعالی به گناهیم بگیرد
گو بیامرز که من حامل اوزار تو باشم"
گر خداوند تعالی به گناهیت بگیرد
گو بیامرز که من حامل اوزار تو باشم
اگر خدای بزرگ به سبب گناهی از تو،بازخواستت کند بگو که من گناهت را به گردن میگیرم
به نظر من این بیت اضافه شده است و سست میباشد.
اوزار به گمانم به مانای بار گناهان باشد، همانگونه که 7 هفت اشاره کرده است
کلا معنی این شعر چیست؟
غم انگیز
الحق که سعدی شاعر به تمام معناست.
گفتگوی عاشقانه با معشوقی که امیدی به وصالش ندارد و خود را در حد و مرتبه او نمیداند را بسیار زیبا به ادا کرده است. عشق و حسرت و سوز دل...
شنیدن آواز جناب افتخاری که در آلبوم کاروان در مایه اصفهان و بر روی چند بیتی از این غزل خوانده است را به علاقمندان شعر و موسیقی پیشنهاد میکنم.
درباره ی بیت " گر خداوند تعالی به گناهیت بگیرد/ گو بیامرز که من حامل اوزار تو باشم": اشاره دارد به آیات "وَلاَ تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَی" و "لِیَحْمِلُواْ أَوْزَارَهُمْ کَامِلَةً یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَمِنْ أَوْزَارِ الَّذِینَ یُضِلُّونَهُم بِغَیْرِ عِلْمٍ».
در بیت آخر "خاک بادا تن سعدی ، که تو او را نپسندی " با وزن شعر بیشتر مطابقت داشته و در نسخه های دیگر دیده شده است.
مصراع اول بیت آخر به گونه های مخالفی توسط دوستان گزارش شده:1-خاک بادا تن سعدی اگرش تو نپسندی
2-خاک بادا تن سعدی ، که تو او را نپسندی
3-سعدی آن به که نباشد اگر او را نپسندی
4-خاک بادا تن سعدی اگرش می نپسندی
دوستان متخصص بگویند کدام یک با وزن شعر درست تر است و در نسخه های مشهور آمده؟
خاک بادا تن سعدی اگرش تو نپسندی
اگرش تو نپسندی خاک بادا تن سعدی
ا/گ/رش/ت* فعلات
ن/پ/سن/دی
خا*/ک/با/دا فاعلات
ت/ن/سع/دی
درست
[(سعدی آن به که نباشد)( اگر او را نپسندی)]
[(نادرست)(درست)
=نادرست
اگر او را نپسندی
ا/گ/رو/را
ن/پ/سن/دی
درست
چون هر بیت از چهار فعلاتن ساخته شده دستکاری ساده تر است.
ا/گ/رش/می
ن/پ/سن/دی
درست
مصرع اول بیت آخر به این صورت نیز آمده است:
خاک بادا تن سعدی چو تو اش می نپسندی
این اقاعه که شعرو میخونه صداش اصلا مناسب اینکار نیست.لدفا ی خوش صدا تر بیارید که شعر قشنگ به استخونای ادمم نفوذ کنه...
مردمان عاشق گفتار من ای قبله خوبان چون نباشند که من عاشق دیدار تو باشم رسم عاشقی را با برده داری اشتباه نگیریم، اینجا آرزوی وصل است و نیاز، با { الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَی النِّسَا } متفاوت است. سعدی خود را دست کم نگرفته بلکه نیاز عاشق را به بهترین وجه بیان می دارد. همین حسن سخن سعدی ست که مردمان عاشق گفتار اویند.
هرگز اندر همه عالم نشناسم غم و شادی
مگر آن وقت که شادی خور و غمخوار تو باشم...
مصرع دویم از بیت نخست: حیف باشد که تو یــــــار من و من بــــــار تو باشم.
حافظ در این بیت، همین مضمون را گفته:
عُذری بِنِه ای دل که تو درویشی و او را
در مملکتِ حُسن سَرِ تاجْوَری بود
خلق دنبال تو سعدی وخریدارکلامت
من به دنبال تو باشم وخریدار تو باشم
شعرش طوریه که انگار سعدی همین دیشب اومده خوابگاه، حرفای منو شنیده و از زبون من اینا رو برای خانم مورد نظر نوشته