گنجور

غزل شمارهٔ ۳۸۷

من آن نی‌ام که دل از مهرِ دوست بردارم
و گر ز کینهٔ دشمن به جان رسد کارم
نه رویِ رفتنم از خاکِ آستانهٔ دوست
نه احتمالِ نشستن نه پایِ رفتارم
کجا روم؟ که دلم پای‌بندِ مهرِ کسی‌ست
سفر کنید رفیقان که من گرفتارم
نه او به چشمِ ارادت نظر به جانبِ ما
نمی‌کند؛ که من از ضعف، ناپدیدارم
اگر هزار تَعَنُّت کنی و طعنه زنی
من این طریقِ محبت ز دست نگذارم
مرا به منظرِ خوبان اگر نباشد میل
درست شد به‌ حقیقت که نقشِ دیوارم
در آن قضیه که با ما به صلح باشد دوست
اگر جهان همه دشمن شود چه غم دارم؟
به عشقِ رویِ تو اقرار می‌کند سعدی
همه جهان به‌ در آیند گو به انکارم
کجا توانمت انکارِ دوستی کردن؟
که آبِ دیده گواهی دهد به اقرارم

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

من آن نی‌ام که دل از مهرِ دوست بردارم
و گر ز کینهٔ دشمن به جان رسد کارم
من آن نیستم که بتوانم عشق و محبت به دوست را فراموش کنم، حتی اگر از طرف دشمن به من آسیب برسد.
نه رویِ رفتنم از خاکِ آستانهٔ دوست
نه احتمالِ نشستن نه پایِ رفتارم
هوش مصنوعی: نه می‌توانم از خاکِ آستانهٔ دوست بروم، نه امیدی به نشستن دارم و نه جایی برای رفتنم وجود دارد.
کجا روم؟ که دلم پای‌بندِ مهرِ کسی‌ست
سفر کنید رفیقان که من گرفتارم
هوش مصنوعی: نمی‌دانم به کجا بروم، زیرا دل‌ام به محبت کسی وابسته است. شما دوستان می‌توانید سفر کنید، اما من در این عشق گرفتار شده‌ام.
نه او به چشمِ ارادت نظر به جانبِ ما
نمی‌کند؛ که من از ضعف، ناپدیدارم
هوش مصنوعی: او با نگاهی محبت‌آمیز به ما توجه نمی‌کند، زیرا من به خاطر ناتوانی‌ام در دید دیگران، ناپدید شده‌ام.
اگر هزار تَعَنُّت کنی و طعنه زنی
من این طریقِ محبت ز دست نگذارم
هوش مصنوعی: هر چقدر هم که به من سخت بگیری و مرا نیش زبان بزنی، من هرگز محبت و دوستی‌ام را از تو کنار نمی‌گذارم.
مرا به منظرِ خوبان اگر نباشد میل
درست شد به‌ حقیقت که نقشِ دیوارم
هوش مصنوعی: اگر به دیدن زیبایی‌ها تمایلی ندارم، باید به این حقیقت اعتراف کنم که فقط یک سایه‌ای بر دیوارم.
در آن قضیه که با ما به صلح باشد دوست
اگر جهان همه دشمن شود چه غم دارم؟
هوش مصنوعی: اگر دوستی با من در صلح باشد، حتی اگر تمام جهان دشمن من شوند، برایم مهم نیست و نگران نخواهم بود.
به عشقِ رویِ تو اقرار می‌کند سعدی
همه جهان به‌ در آیند گو به انکارم
هوش مصنوعی: سعدی به همه می‌گوید که عشق به چهره‌ی تو را نمی‌توان انکار کرد، حتی اگر همه جهان بخواهند از آن دوری کنند.
کجا توانمت انکارِ دوستی کردن؟
که آبِ دیده گواهی دهد به اقرارم
هوش مصنوعی: کجا می‌توانی دوستی‌ام را انکار کنی؟ که اشک‌های من خود گواهی بر عشق و دوستی‌ام هستند.

خوانش ها

غزل ۳۸۷ به خوانش حمیدرضا محمدی
غزل شمارهٔ ۳۸۷ به خوانش محسن لیله‌کوهی
غزل شمارهٔ ۳۸۷ به خوانش عندلیب
غزل شمارهٔ ۳۸۷ به خوانش سعیده تهرانی‌نسب
غزل شمارهٔ ۳۸۷ به خوانش مصطفی حسینی کومله
غزل شمارهٔ ۳۸۷ به خوانش سهیل قاسمی
غزل شمارهٔ ۳۸۷ به خوانش نازنین بازیان
غزل شمارهٔ ۳۸۷ به خوانش فاطمه زندی
غزل شمارهٔ ۳۸۷ به خوانش حجت الله عباسی
غزل شمارهٔ ۳۸۷ به خوانش فرحناز صادقی

حاشیه ها

تشکر بسیار زیبا بوده

1392/02/30 13:04
امیرحسین مردانی

این شعر را استاد شجریان سالها قبل در بزرگداشت مرحوم رضوی سروستانی اجرا نموده اند. واقعا رنگ و حس خاصی به آن بخشیده اند.

1394/09/24 18:11
meisam

در بیت ششم - مصراع دوم بهتر آن است که به جای کلمه "شد" ، "بود" گذاشته شود تا معنا بهتر درک شود.

1394/09/03 15:12
علی رضایی

جناب آقا میثم
در مصراع دوم بیت ششم همان شد درست است و بود وزن شعر را به هم می ریزد. درست شد یعنی صادق آمد

1396/02/21 11:05
تیمور رضائی

با سپاس بیکران
من آن نیم که دل ... ، شعری بسیار زیبا که صدای استاد شجریان بر زیبایی و گیرایی آن دوچندان افزوده.

1397/01/07 19:04
نادر..

من از ضعف ناپدیدارم..

1397/06/31 02:08
مهین

این شعر را قبل از انقلاب ستار هم با آهنگی از صادق نوجوکی خوانده بود .
ضمناً در بیت دوم ، مصراع دوم اگر ( نه پای رفت دارم ) صحیح تر به نظر میرسد تا ( نه پای رفتارم )

1397/06/02 08:09
سیداحمد

مهین خانم
در مصراع دوم بیت دوم همان "رفتارم" درست است و "رفت دارم" وزن شعر را به هم می ریزد.
اجازه بدهید همان گونه که سعدی گفته، باقی بماند.

1398/02/17 01:05
عباسی-فسا @abbasi۲۱۵۳

سلام
در مصرع دوم:
نه احتمال نشستن نه پای رفتارم
رفتار به معنی شیوه و عملکرد نیست
رفتار در اینجا به معنی رفتن است
مانند گفتار = گفتن
نوشتار = نوشتن

یکی از زیباترین کاربردهاست و خداوند روح سعدی را در گلستانی چون گلستان زیبای خودش قرار دهد که اگر سعدی نبود بسیاری از واژه ها از بین می رفتند یا فراموش می شدند.
ضمنا دوستان عزیز بر اساس میل و سلیقه شخصی واژه ای را پیشنهاد نکنید. ما داریم سخن سعدی را می خوانیم که معیار زبان فارسی است

1399/01/09 13:04
سلمک

تصنیفی بر این شعر زیبا از سعدی توسط خانم ملوک ضرابی در جوانی اجرا شده ساخته ی اسماعیل خان مهرتاش و نسخه ی اجرای ستار به ان اجرا بسیار نزدیک است .

1399/06/14 12:09
قاصدک

اولینبار ابن ابیات توسط ملوک خانم ضرابی خوانده شده و بعدها توسط خواننده پاپ ستار بازخوانی شد و بعدها سایر خوانندگان سنتی اجرا کردند

1399/07/05 23:10
رضا تبارک

این غزل را استاد شجریان در یادنامه استاد رضوی سروستانی به همراه همایون شجریان و استاد حسین علیزاده خوانده است

1403/10/06 16:01
جلال ارغوانی

سعدی سخن بگو  زکمال نگار خویش

که گوش فلک تیز گشت کنون به گفتارم