گنجور

غزل شمارهٔ ۲۸۶

اگر آن عهدشکن با سر میثاق آید
جان رفته‌ست که با قالب مشتاق آید
همه شب‌های جهان روز کند طلعت او
گر چو صبحیش نظر بر همه آفاق آید
هر غمی را فرجی هست ولیکن ترسم
پیش از آنم بکشد زهر که تریاق آید
بندگی هیچ نکردیم و طمع می‌داریم
که خداوندی از آن سیرت و اخلاق آید
گر همه صورت خوبان جهان جمع کنند
روی زیبای تو دیباچه اوراق آید
دیگری گر همه احسان کند از من بخل است
وز تو مطبوع بود گر همه احراق آید
سرو از آن پای گرفته‌ست به یک جای مقیم
که اگر با تو رود شرمش از آن ساق آید
بی تو گر باد صبا می‌زندم بر دل ریش
همچنان است که آتش که به حراق آید
گر فراقت نکشد جان به وصالت بدهم
تو گرو بردی اگر جفت و اگر طاق آید
سعدیا هر که ندارد سر جان افشانی
مرد آن نیست که در حلقه عشاق آید

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

اگر آن عهدشکن با سر میثاق آید
جان رفته‌ست که با قالب مشتاق آید
هوش مصنوعی: اگر آن فرد پیمان‌شکن دوباره به سر وعده‌اش برگردد، جان آدمی که در انتظار اوست، رفته و از دست رفته است.
همه شب‌های جهان روز کند طلعت او
گر چو صبحیش نظر بر همه آفاق آید
هوش مصنوعی: هر شب در جهان نور چهره او باعث روشنایی می‌شود، اگر او همچون صبحی بر همه جا نظر افکند.
هر غمی را فرجی هست ولیکن ترسم
پیش از آنم بکشد زهر که تریاق آید
هوش مصنوعی: هر درد و اندوهی بعد از مدتی برطرف می‌شود، اما من نگرانم که قبل از اینکه راه حل بیاید، درد و غم مرا از پا درآورد.
بندگی هیچ نکردیم و طمع می‌داریم
که خداوندی از آن سیرت و اخلاق آید
هوش مصنوعی: ما هیچ خدمت و عبادتی انجام نداده‌ایم، اما همچنان امید داریم که خدای بزرگ و صاحب صفات نیکو به ما رحمت کند.
گر همه صورت خوبان جهان جمع کنند
روی زیبای تو دیباچه اوراق آید
هوش مصنوعی: اگر همه زیبایی‌های دنیا را جمع کنند، زیبایی چهره‌ات مانند مقدمه‌ای بر صفحات خواهد بود.
دیگری گر همه احسان کند از من بخل است
وز تو مطبوع بود گر همه احراق آید
هوش مصنوعی: اگر کسی تمام خوبی‌ها را به من انجام دهد، برای من بخل محسوب می‌شود و اگر از تو بدی هم بیاید، باز هم برای من خوشایند است.
سرو از آن پای گرفته‌ست به یک جای مقیم
که اگر با تو رود شرمش از آن ساق آید
هوش مصنوعی: سرو به خاطر زیبایی و استقامتی که دارد در یک مکان ثابت مانده است. اگر با تو بیاید، از زیبایی تو شرمنده خواهد شد.
بی تو گر باد صبا می‌زندم بر دل ریش
همچنان است که آتش که به حراق آید
هوش مصنوعی: بدون تو اگر نسیم صبایی به سراغ دل زخم‌خورده‌ام بیاید، مثل آتش است که به کنده‌سوزی که در حال سوختن است برسد.
گر فراقت نکشد جان به وصالت بدهم
تو گرو بردی اگر جفت و اگر طاق آید
هوش مصنوعی: اگر جدایی تو جانم را نگیرد، برای وصالت خود را فدای تو می‌کنم. تو اگر جفت باشی یا تنها، دلبران را به چنگ آورده‌ای.
سعدیا هر که ندارد سر جان افشانی
مرد آن نیست که در حلقه عشاق آید
هوش مصنوعی: ای سعدی! هر کسی که جان خود را فدای عشق نکند، به راستی مرد عشق و محبت نیست و نمیتواند در جمع عاشقان قرار گیرد.

خوانش ها

غزل ۲۸۶ به خوانش حمیدرضا محمدی
غزل ۲۸۶ به خوانش محسن لیله‌کوهی
غزل ۲۸۶ به خوانش سعیده تهرانی‌نسب
غزل ۲۸۶ به خوانش پری ساتکنی عندلیب
غزل شمارهٔ ۲۸۶ به خوانش مریم فقیهی کیا
غزل شمارهٔ ۲۸۶ به خوانش سهیل قاسمی
غزل شمارهٔ ۲۸۶ به خوانش نازنین بازیان
غزل شمارهٔ ۲۸۶ به خوانش فاطمه زندی

حاشیه ها

1388/07/16 16:10
نگین شکروی

بادرودوسپاس فراوان
درمصراع اول بیت نهم "وصالت" صحیح است
---
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.

1393/11/22 15:01
میلاد احمدی

این شعر را استاد تاج اصفهانی در مایه اصفهان خوانده اند که شنیدنی تست و البته مصرع گر چه صبحیش نظر بر همه ... رو میخوانند گر چه صبحش نظری....

1397/02/21 19:04
۷

گر فراقت نکشد جان به وصالت بدهم
تو گرو بردی اگر جفت و اگر طاق آید
اگر درد دوری ات جانم را نگیرد با رسیدن به تو آن را میدهم زیرا در به هر روی جانم در گروه عشق تو است چه من ببرم(جفت آِید) و چه ببازم(تک آید)

1397/02/21 19:04
۷

هر غمی را فرجی هست ولیکن ترسم
هر اندوهی رو به بهبودی مینهد ولی ترسم آن است
پیش از آنم بکشد زهر که تریاق آید
پیش از انکه پادزهر برسد زهر مرا بکشد
زان پیشتر که به تو برسم دق کنم

1397/02/21 19:04
۷

سرو از آن پای گرفته‌ست به یک جای مقیم
که اگر با تو رود شرمش از آن ساق آید
سرو خوش قامت از جایش تکان نمیخورد زیرا میداند که با این کار در برابر قامت و ساق پای تو سرافکنده میشود و لقبش را از دست میدهد

1397/02/05 17:05
ایرانی

تمام غز ل های سعدی شاهکاره حرف نداره.

1403/10/29 00:12
جلال ارغوانی

 

چونکه سعدی سخن از روی توگفتا گفتی

گفته اوبه جهان گفته‌ عشاق آید