برگردان به زبان ساده
به نام خداوندِ جان آفرین
حکیمِ سخن در زبان آفرین
هوش مصنوعی: به نام خداوندی که جان را آفریده و حکمت را در کلام قرار داده است.
خداوند بخشندهٔ دستگیر
کریم خطابخش پوزشپذیر
هوش مصنوعی: خداوندی که بسیار بخشنده و یاریگر است، با بزرگواری و لطافت به بندگان خود توجه میکند و آمادهٔ بخشش و عذرپذیری است.
عزیزی که هر کز درش سر بتافت
به هر در که شد هیچ عزّت نیافت
هوش مصنوعی: عزیزی که در هر دروازهاش سر فرود میآورد و به هر جا که میرود، هیچ احترامی نمیبیند.
سر پادشاهان گردنفراز
به درگاه او بر زمینِ نیاز
هوش مصنوعی: پادشاهان با مقام والای خود در برابر او به احترام و نیاز در حالت سجده و تواضع قرار میگیرند.
نه گردنکشان را بگیرد به فور
نه عذرآوران را براند به جور
هوش مصنوعی: نه با زور از گردنکشان انتقام میگیرد و نه با ظلم عذرخواهی کنندگان را میراند.
وگر خشم گیرد ز کردارِ زشت
چو بازآمدی ماجرا درنوشت
هوش مصنوعی: اگر از رفتار زشت تو خشمگین شود، وقتی دوباره به یاد آن ماجرا بیفتی، همه چیز را به یاد میآورد.
اگر با پدر جنگ جوید کسی
پدر بیگمان خشم گیرد بسی
هوش مصنوعی: اگر کسی با پدرش درگیر شود، قطعاً پدر بسیار خشمگین خواهد شد.
وگر خویش راضی نباشد ز خویش
چو بیگانگانش براند ز پیش
هوش مصنوعی: اگر انسان از خود راضی نباشد، مانند بیگانگان باید او را از خود دور کرد.
وگر بنده چابک نباشد به کار
عزیزش ندارد خداوندگار
هوش مصنوعی: اگر غلام به فعالیتهای مهمش توانایی نداشته باشد، خداوندگارش او را در نظر نمیگیرد.
وگر بر رفیقان نباشی شفیق
به فرسنگ بگریزد از تو رفیق
هوش مصنوعی: اگر در کنار دوستانت باشی و نسبت به آنها مهربان نباشی، حتی دوستانت هم از تو دور خواهند شد.
وگر ترکِ خدمت کند لشکری
شود شاهِ لشکرکُش از وی بری
هوش مصنوعی: اگر کسی خدمت را ترک کند، درواقع میتواند مانند یک فرمانده بزرگ در جنگها باشد و از آن فرد جدا شود.
ولیکن خداوندِ بالا و پست
به عصیان، درِ رزق بر کس نبست
هوش مصنوعی: اما خداوندی که هم در مقام بالا قرار دارد و هم در مقام پایین، در برابر نافرمانی، درهای روزی را به روی کسی نمیبندد.
دو کونش یکی قطره از بحرِ علم
گنه بیند و پرده پوشد به حلم
هوش مصنوعی: سخن در این است که انسانی که از علم و دانش بهرهمند است، با بهرهگیری از تواناییهای خود به سادگی گناهان و نواقص دیگران را میبیند، اما بااندیشه و حلم خود، آنها را پنهان میکند و به قضاوت عجولانه نمیپردازد.
ادیمِ زمین، سفرهٔ عام اوست
بر این خوان یغما چه دشمن چه دوست
هوش مصنوعی: زمین مانند یک سفره بزرگ برای همه انسانها است و در این سفره، چه دشمن و چه دوست، همه میتوانند از نعمتهای آن بهرهمند شوند.
اگر بر جفاپیشه بشتافتی
که از دست قهرش امان یافتی؟
هوش مصنوعی: اگر به کسی که به تو ظلم کرده است، حمله کنی، آیا از عذاب و انتقام او در امان خواهی بود؟
بری ذاتش از تهمتِ ضد و جنس
غنی، ملکش از طاعتِ جن و انس
هوش مصنوعی: خداوند از هرگونه تهمت و نسبت نادرست پاک و بینقص است و فرمانروایی او بر بندگانش از اطاعت جن و انسان نشأت میگیرد.
پرستارِ امرش همه چیز و کس
بنیآدم و مرغ و مور و مگس
هوش مصنوعی: پرستار کار او، همه موجودات و مخلوقات را شامل میشود؛ از انسانها گرفته تا پرندگان، حشرات و حتی مگسها.
چنان پهن خوان کرم گسترد
که سیمرغ در قاف قسمت خورد
هوش مصنوعی: چنان سفرهای از کرم گسترده شد که سیمرغ، پرندهای افسانهای، هم از آن بهرهمند شد.
لطیف کرمگستر کارساز
که دارای خَلق است و دانای راز
هوش مصنوعی: موجودی نیکوکار و مهربان که در کارها مؤثر است و دارای اخلاق نیکویی است و به اسرار آگاهی دارد.
مر او را رسد کبریا و منی
که ملکش قدیم است و ذاتش غنی
هوش مصنوعی: او را مقام بزرگی میرسد و من که ملکش همیشه وجود داشته و خودش بینیاز است.
یکی را به سر بر نهد تاج بخت
یکی را به خاک اندر آرد ز تخت
هوش مصنوعی: یکی به اوج مقام و خوشبختی میرسد و دیگری به فرو افتادن و ذلت دچار میشود.
کلاهِ سعادت یکی بر سرش
گلیمِ شقاوت یکی در برش
هوش مصنوعی: سعادت و خوشبختی بر سر او قرار دارد، اما در عوض، بدبختی و شقاوت را به دوش میکشد.
گلستان کند آتشی بر خلیل
گروهی به آتش بَرَد ز آب نیل
هوش مصنوعی: گلی به سرخوشی و زیبایی به آتش در میآید و گروهی از آتش به سمت نیل میروند.
گر آن است، منشورِ احسان اوست
ور این است، توقیعِ فرمان اوست
هوش مصنوعی: اگر آنچه میگویید درست باشد، نشاندهندهی سخاوت و نیکی اوست و اگر این باشد، نمایانگر دستوری از سوی اوست.
پسِ پرده بیند عملهای بد
هم او پرده پوشد به آلای خَوْد
هوش مصنوعی: آنچه در پشت پرده است، اعمال ناپسند را میبیند و خود آن را میپوشاند.
به تهدید اگر برکشد تیغِ حکم
بمانند کروبیان صُمّ و بکم
هوش مصنوعی: اگر حکم مانند شمشیری تهدیدآمیز بیرون کشیده شود، مردم به مانند موجودات کر و لال بیحرکت و ساکت میشوند.
وگر دردهد یک صلای کرم
عزازیل گوید نصیبی برم
هوش مصنوعی: اگر صدای رحمت و بخشش به گوش برسد، عزازیل نیز خواهد گفت که من هم سهمی از این نعمت دارم.
به درگاهِ لطف و بزرگیش بر
بزرگان نهاده بزرگی ز سر
هوش مصنوعی: با احترام به مقام و بزرگی او، کسانی که بزرگ هستند نیز باید مقام خود را از سر بگذارند.
فروماندگان را به رحمت قریب
تضرعکنان را به دعوت مجیب
هوش مصنوعی: کسانی که در سختی و مشکل هستند، از رحمت خدا نزدیک شوند و کسانی که با تضرع و درخواست به سراغ او میآیند، دعوت میشوند که پاسخشنان را بشنوند.
بر احوالِ نابوده، علمش بصیر
به اسرارِ ناگفته، لطفش خبیر
هوش مصنوعی: در مورد وضعیتهایی که از بین رفتهاند، دانش او به رازهای ناگفته آگاه است و لطف و مهربانیاش عمیق و جامع است.
به قدرت، نگهدارِ بالا و شیب
خداوندِ دیوانِ روزِ حسیب
هوش مصنوعی: این بیت به قدرت و توانایی خداوند اشاره دارد که او همواره حافظ و نگهدار روز حسابرسی و عدالت است. یعنی در روزی که اعمال انسانها مورد بررسی قرار میگیرد، خداوند به عنوان نیرویی قوی و حامی در کنار ماست.
نه مستغنی از طاعتش پشت کس
نه بر حرف او جای انگشت کس
هوش مصنوعی: هیچکس نمیتواند از عبادت و طاعت او بینیاز باشد و هیچکس نمیتواند بر سخنان او تأثیر بگذارد یا در آنها دخل و تصرفی کند.
قدیمی نکوکارِ نیکی پسند
به کلک قضا در رحم نقشبند
هوش مصنوعی: افرادی که به نیکی معروف هستند و در دنیا شناخته شدهاند، به خواست و سرنوشت خداوند، در دلی با احساس و محبت نقش میبندند.
ز مشرق به مغرب مه و آفتاب
روان کرد و بنهاد گیتی بر آب
هوش مصنوعی: خورشید و ماه از سمت شرق تا غرب در حال حرکتند و جهان را به شکل آب در آوردهاند.
زمین از تبِ لرزه آمد ستوه
فروکوفت بر دامنش میخِ کوه
هوش مصنوعی: زمین به شدت از لرزش خسته و افسرده شده و سنگینی کوهها بر روی خود را حس میکند.
دهد نطفه را صورتی چون پری
که کردهست بر آب صورتگری؟
هوش مصنوعی: نطفه را شکلی مانند پری میدهد، همانطور که صورتگری بر روی آب تصویر میسازد.
نهد لعل و پیروزه در صلبِ سنگ
گل لعل در شاخ پیروزه رنگ
هوش مصنوعی: در دل سنگی سخت، گوهرهای زیبا و باارزشی نهفته است. مانند گل سرخی که در شاخسار سبز و رنگین میروید.
ز ابر افکند قطرهای سویِ یَم
ز صلب افکند نطفهای در شکم
هوش مصنوعی: از ابر، قطرهای به سوی دریا میافتد، مانند اینکه نطفهای از پدر به درون رحم منتقل میشود.
از آن قطره لولوی لالا کند
وز این، صورتی سروبالا کند
هوش مصنوعی: از آن قطره، لالایی زیبا سروده میشود و از این، چهرهای خوشفرم و زیبا شکل میگیرد.
بر او علم یک ذره پوشیده نیست
که پیدا و پنهان به نزدش یکیست
هوش مصنوعی: او هیچ چیزی را از علم و دانش نمیشناسد که برایش پنهان باشد؛ در نظر او، آنچه پیدا و آنچه ناپیداست، هیچ تفاوتی ندارد.
مهیاکنِ روزیِ مار و مور
اگر چند بیدستوپایاند و زور
هوش مصنوعی: اگرچه مار و مور (موریانه) توانایی و قدرت چندانی ندارند، اما همواره در جستجوی روزی و تأمین معیشت خود هستند. پس باید به آنها کمک کرد تا زندگی کنند.
به امرش وجود از عدم نقش بست
که داند جز او کردن از نیست، هست؟
هوش مصنوعی: به فرمان او، وجود از عدم به وجود آمد که آیا کسی جز او میداند که از عدم، چیزی به وجود آوردن ممکن است یا نه؟
دگر ره به کتمِ عدم در برد
وز آنجا به صحرای محشر برد
هوش مصنوعی: راهی دیگر به دنیای ناپدید شده ببر و از آنجا به میدان محشر وارد شو.
جهان مُتَفِّق بر الهیتش
فرومانده از کُنهِ ماهیتش
هوش مصنوعی: جهان به وجود خداوند اعتراف دارد، اما در فهم ذات او ناتوان است.
بشر ماورای جلالش نیافت
بصر منتهای جمالش نیافت
هوش مصنوعی: انسان نتوانسته است به درک کامل عظمت و شکوه او برسد و نتوانسته است زیبایی بینظیر او را به طور کامل ببیند.
نه بر اوجِ ذاتش پرد مرغِ وهم
نه در ذیلِ وصفش رسد دستِ فهم
هوش مصنوعی: نه عقل و فهم انسان قادرند به اوج و عرش وجودش برسند، و نه میتوانند به عمق صفات او دست یابند.
در این ورطه کشتی فرو شد هزار
که پیدا نشد تختهای بر کنار
هوش مصنوعی: در این شرایط سخت و دشوار، بسیاری در برابر مشکلات غرق شدند و هیچ کمک یا راه نجاتی پیدا نشد.
چه شبها نشستم در این سِیر، گم
که دِهشَت گرفت آستینم که قُم
هوش مصنوعی: شبهای زیادی را در این سفر نشستم و گم شده بودم، تا اینکه دستم را گرفت و به سمت قم هدایت کرد.
محیط است علم مَلِک بر بسیط
قیاس تو بر وی نگردد محیط
هوش مصنوعی: علم، چون سلطانی بر گسترهٔ سرزمین حکمفرما است و شما نمیتوانید با قیاس و مقایسه خودتان بر او بپرهیزید یا او را به چالش بکشید.
نه ادراک در کُنهِ ذاتش رسید
نه فکرت به غورِ صفاتش رسید
هوش مصنوعی: نه ذهن انسانی به عمق ذات او دست پیدا کرد و نه تفکر توانست به عمق ویژگیهای او برود.
توان در بلاغت به سَحبان رسید
نه در کُنهِ بیچون سُبحان رسید
هوش مصنوعی: سخن در فصاحت و بلاغت به حدی است که به بهترین شکل بیان میشود، اما به عمق و حقیقت مطلق و بینقص نمیتوان دست یافت.
که خاصان در این ره فَرَس راندهاند
به لااحصیٖ از تک فروماندهاند
هوش مصنوعی: خود مردم خاص و ویژه در این مسیر، با اسبهای نیرومند و بیحد و حصر رفتهاند، در حالی که دیگران از این مسیر عقب ماندهاند.
نه هر جای مرکب توان تاختن
که جاها سپر باید انداختن
هوش مصنوعی: هر مکانی برای پیشرفت و موفقیت مناسب نیست و گاهی اوقات نیاز است که قبل از اقدام، احتیاط کنیم و در جاهای مناسب و امنیتی قدم برداریم.
وگر سالکی مَحرمِ راز گشت
ببندند بر وی در بازگشت
هوش مصنوعی: اگر سالکی به درک عمیق و رازهای حقیقی رسید، در بازگشتش در را به روی او میبندند.
کسی را در این بزم ساغر دهند
که داروی بیهوشیاش دَردهند
هوش مصنوعی: در این میهمانی، تنها کسی حق نوشیدن دارد که از درد و رنج خود رها شود و به حالت بیخبری فرو برود.
یکی باز را دیده بردوختهست
یکی دیدهها باز و پر سوختهست
هوش مصنوعی: یک نفر چشمش به یک پرنده است که آن را تماشا میکند، و نفر دیگر چشمانش باز و پر از غم و سوختگی است.
کسی ره سوی گنج قارون نَبُرد
وگر بُرد، ره باز بیرون نبرد
هوش مصنوعی: هیچکس به سوی گنج قارون نتوانسته است برود و اگر کسی هم به آن برسد، هیچگاه نمیتواند از آنجا خارج شود.
بمردم در این موج دریای خون
کز او کس نبردهست کشتی برون
هوش مصنوعی: من در این موج خونی غرق میشوم که هیچکس نتوانسته از آن خارج شود.
اگر طالبی کاین زمین طی کنی
نخست اسبِ بازآمدن پی کنی
هوش مصنوعی: اگر میخواهی به هدفی برسی و به مقصدی بیابی، ابتدا باید به بازگشت و درستی انتخابهایت فکر کنی.
تأمل در آیینهٔ دل کنی
صفایی بهتدریج حاصل کنی
هوش مصنوعی: اگر به درون خود نگاهی عمیق و دقیق بیندازی و در افکارت تأمل کنی، به تدریج میتوانی آرامش و清ایی در وجود خود ایجاد کنی.
مگر بویی از عشق مستت کند
طلبکارِ عهدِ الستت کند
هوش مصنوعی: آیا بویی از عشق تو را مجذوب و دلبسته نمیکند و نسبت به پیمانی که در آغاز وجودت بسته شده، طلبکار نمیشود؟
به پای طلب ره بدان جا بری
وز آنجا به بالِ محبت پری
هوش مصنوعی: برای رسیدن به مقصد دلخواه، باید تلاش کنی و در نهایت از آنجا با عشق و محبت پرواز کنی.
بِدَرَّد یقین پردههای خیال
نماند سراپرده إلّا جلال
هوش مصنوعی: با آمدن یقین، دیگر هیچ پردهای از خیال باقی نماند، جز جلوهای از جلال و عظمت.
دگر مرکبِ عقل را پویه نیست
عنانش بگیرد تَحَیَّر که بیست
هوش مصنوعی: دیگر عقل توان پیش رفتن ندارد و نمیتواند مسیرش را مدیریت کند. در این حالت، حیرت و سردرگمی بر او حاکم شده است.
در این بحر جز مردِ راعی نرفت
گم آن شد که دنبال داعی نرفت
هوش مصنوعی: در این دریا جز مردی که به راه خود آگاه بود، غرق نشد. او به خاطر اینکه به دعوتکنندهای توجه نکرد، گم شد.
کسانی کز این راه برگشتهاند
برفتند بسیار و سرگشتهاند
هوش مصنوعی: افرادی که از این مسیر بازگشتهاند، تعداد زیادی هستند و در سردرگمی به سر میبرند.
خلاف پیمبر کسی ره گزید
که هرگز به منزل نخواهد رسید
هوش مصنوعی: کسی که از راه پیامبر منحرف شود، هرگز به مقصد نخواهد رسید.
مپندار سعدی که راه صفا
توان رفت جز بر پی مصطفی
هوش مصنوعی: نپندار که برای رسیدن به صفا و پاکی، میتوان غیر از راه پیامبر (محمد) قدم برداشت.
حاشیه ها
به عصیان در رزق بر کس نبست که زرق نوشته شده
1391/02/01 12:05
عبدالله سعیدی
بیت آخر به جای محال در اول بیت مپندار است
1391/04/14 20:07
اسدالله طباطبائی
هم در بوستان نسخه فروغی و هم در نسخه آدمیت و در هم در کتابهای درسی زمان من بیت اول چنین بود:
بنام خداوند جان آفرین
حکیم سخن در زبان آفرین
با سلام
1391/12/28 21:02
امیر محمد ولی پوری
تصحیح شود:
نه گردن کشان را بگیرد به فور نه عذرآوران را براند به جور
ولیکن خداوند بالا و پست به عصیان در رزق بر کس نبست ادیم زمین سفره ی عام اوست بر این خوان یغما چه دشمن ، چه دوست
من اومدم چند مورد را برای ویرایش عنوان کنم، دیدیم دوستان قبلا این زحمتو کشیدن. لطف کنید و آنها را اعمال کنید.
سپاس فراوان
1393/07/22 17:10
رضا ازبوشهر
چرا این شعر درفارسی هشتم ابیاتش جابه جاشده
سلام
خواستم در پاسخ به سوال رضا بگم که
این شعر برای بچه های هشتم سخت بوده
برای همین همه بیت ها شو نیاوردن
و البته خیلی هم طولانی هستش
میخواستم در جواب اقا رضا بگم اصلا بیشتر شعرهای کتاب هشتم ابیات انها جابجا شده مثلا درس اول شعر اقای امین پور خیلی از این زیباتره
1394/05/07 07:08
حنیفه نژاد
تامل در آیینه دل کنی / صفایی به تدریج حاصل کنی
این بیت با بیت قبلی آن موقوف المعانی است ، یعنی « اگر طالبی» که در صدر بیت قبلی آمده به این بیت هم تسری دارد ، ولی متاسفانه در کتاب هشتم چون بیت قبلی حذف شده ، فهمیدن بیت برای دانش آموزان کمی مشکل شده )
بنام خداوند جان آفرین
حکیم سخن در زبان آفرین
1394/07/29 20:09
امیر محمد شهسوارانی
بیت اول بنظرم نیازمند تصحیح است:
به نام خداوند جان آفرین،
حکیم سخن در زبان آفرین
من تا حال هرچی بوستان دیدیم اینطور نوشته بودن. ممنون میشم در صورت ابرام بر مطلبی که نگاشتین، منبعش رو هم ذکر بفرمایید <3
معنی بیت دو کونش یکی قطره در بحر علم .... چیه ؟؟؟ ممنون میشم یکی جواب بده
1395/06/16 11:09
محمد رضا نیکزاد
سلام به دوستان 26 - 6 - 1395
در این بخش از بوستان که 67 بیت دارد،دوازده مورد صفت فاعلی مرکّب مرخّم هست.این نوع از کلمه در زبان فارسی به
فراوانی دیده می شود و قابل جستجو است.
1 – سه مورد در بیت 2 است:دستگیر، خطابخش و پوزش پذیر 2 – در بیت4،کلمۀ گردنفراز 3 – در بیت 5، کلمه های گردنکش و عذرآور 4 – در بیت 12 کلمۀ عذرآور 5 – در بیت 30، کلمۀ نگهدار 6 – در بیت 32، کلمه های نیکی پسند و نقش بند 7 – در بیت 40 ، مهیّاکُن و 8 – در بیت 66، پیمبر که مخفّف پیغمبر و پیغامبر است،صفت های فاعلی از این نوع هستند.
در پاسخ به سوال در مورد مصراع اول بیت هفتم:
«دو کونش یکی قطره در بحر علم» یعنی دو جهان او (اشاره به دنیا و آخرت) تنها قطره ای هستند در دریای علم بی کران او
من حتی یه نسخه دستنویس فروغی دارم که نوشته بنام خداوند جان آفرین حکیم سخن در زبان آفرین
بری، ذاتش از تهمت ضد و جنس
غنی، ملکش از طاعت جن و انس
جن و انس هر دو جمع هستند و مفرد آنها جنی و انسی
جن و انس کنایه از تضاد باشد و اینجا پیدا و پنهان
پس پرده بیند عملهای بد
همو پرده پوشد به آلای خود
آلاء: نیکی ها،نعمت ها
مفرد آن اِلی
اجنه که در فارسی به جای جن و پری کاربرد دارد در واقع جمع جنین عرب است که فارسی آن رویان است از ریشه روییدن
بیت اول در یکی از نسخهها -بنا به نقل شادروان فروغی- و گویا در تصحیح شادروان غلامحسین یوسفی چنین است:
به نام خدایی که جان آفرید
سخن گفتن اندر زبان افرید
در متن فروغی در بیت 56 به جای دیدهها «دیدها» آمده (که به همان صورت نقل شده) و در بیت 63 به جای پردهها «پردها» آمده.
با سلام
در کتاب فارسی سال هشتم، همین شعر را در آغاز کتاب آورده است و در بیت اول این چنین نوشته بوده اند:
به نام خدایی که جان آفرید سخن گفتن اندر زبان آفرید
من فکر می کنم این بیت شاید درست باشد.
1396/08/31 16:10
نجمه برناس
معنی بیت بشر ماورای لالش نیافت / بصر منتهای مالش نیافت
انسان ها انسوی بزرگی خداوند را درک نکرده اند و کسی را با شکوه تر از خداوند ندیده است . زیبایی خدا بی پایان است و نهایت زیبایی خداوند را نم توان درک کرد .
جناس اختلافی بین { بشر . بصر } و { جلال و جمال }
1396/08/31 17:10
نجمه برناس
منظور از ماجرا در نوشت دربیت زیر
و گر خشم گیرد ز کردار زشت/ چو باز آمدی ماجرا درنوشت
ماجرا : سرگذشت . پیشامد . رویداد . حادثه
ماجرا درنوشتن : صرف نظر کردن از آنچه گذشته است . بخشیدن گذشته کسی . عفو کردن
اما
ماجرا کردن : شکوه و شکایت کردن ، درد دل کردن
ماجرا راندن یا ماجرا برداشتن : شرح واقعه را گفتن
ویرایش
پس پرده بیند عملهای بد
هم او پرده پوشد به آلای خود
خود در اینجا نادرست تست و خد درست است به معنی چهره
آلا در اینجا به معنی سرخی است و آلای خد یعنی سرخی چهره و اشاره به توبه و پشیمانی است.
سلام به دوستان گرامی
معنی ادیم زمین یعنی چه؟
سلام کسی معنی ادیم زمین رومیدونه
در این بحر جز مرد داعی* نرفت
گم آن شد که دنبال راعی* نرفت.. طبق سخنان دکتر سروش در جلسات شرح بوستان تصحیح این بیت اینگونه است
1397/07/29 02:09
مسعود هوشمند
@7
آلا جمع آلاء یعنی نعمت و نعمت ها.بعضی از عرفا بر این عقیده اند که این نعمت ها باطنی است.
"خود" همان خود است منتها به اقتضای شعری
"خد "خوانده میشود
1397/07/29 02:09
مسعود هوشمند
با عرض پورش
آلا مخفف آلاء ونه جمع آن،آلا خود جمع است و مفرد آن الی
کاش امکان ویرایش وجود داشت
سرآغاز بوستان در اثری چشمنواز از «عبدالرشید دیلمی» :
پیوند به وبگاه بیرونی/
باسلام
ادیم به معنای سفره چرمی یا سفره غذاست و دراین شعر درواقع نعمت های خداوند برروی کره ی زمین به سفره ای پر غذا و برکت تشبیه شده است.
ممنون از سایت خوبتون. فقط ای کاش اینقدر غلط املایی و نگارشی و ویرایشی نمی داشت.
1398/02/06 11:05
خدیجه گنجی
درپاسخ عزیزی که پرسیده بود ادیمِ زمین یعنی چه، عرض می کنم: این ترکیب تشبیهی است و زمین به سفره ای تشبیه شده است که خداوند برای عموم مردم گسترده است. اشاره به این دارد که ما غذایمان را مستقیم و غیر مستقیم از زمین به دست می آوریم.
سلام گفتم بوستان گویا رو دانلود کنم وقت وبی وقت گوش کنم ودانلود کردم صدای مردی جاافتاده با اهنگی زیبا که انگار از اعماق وجودش انرا قرائت می کرد نزدیک یک سال است هنوز هم همان شعر ابتدا رو گوش می کنم و سیر نمی شوم رحمت به شاعر رحمت به گوینده رحمت به همه انسان های شریف و انسان چقدر خوشبخت است اگردرمسیردرست قراربگیرد انصافا زبان فارسی زبان زیباییست در کنار این موجودات فرهیخته .
1398/11/21 11:01
عبدالرضا جلالی
در پاسخ به سئوال حسین که در مورد (ادیم زمین) پرسیده بود بابد بگویم که این یک اضافه تشببهی است و در ان زمین به عنوان مشبه به ، به سفره چرمی بزرگ یعنی ادیم به عنوان مشبه اضافه شده است ...
1398/11/21 11:01
عبدالرضا جلالی
بیت 《ادیم زمین سفره ی عام اوست .........》 به صفت رحمانی خداوند اشاره دارد .. که این بیت در آزمون دکتری رشته زبان و ادبیات فارسی سال 95 امده است.
در بیت
دگر مرکب عقل را پویه نیست
عنانش بگیرد تحیر که بیست
پویه : از ریشه پوییدن به معنی رفتن نه به شتاب و نه نرم است.
بیست : مخفف بایست .
سپاس از شما برای خوانش شعر
1400/07/11 18:10
saeed amiri
سلام دوستان
چنانچه اکثر دوستان تحصیل کرده هستند پس حتما میدانند که کلیت اموزش های مدرسه با انچه که فرد در زندگی و جامعه سروکار دار دارد هیچ سنخیتی ندارد. بعنوان مثال ریاضیات پیچیده که به یک فرد 10-15 ساله در ایران تدریس میشود در کشورهای پیشرفته در دانشگاه انهم رشته های صنعتی تدریس میشود. چرا از همان سال اول به مانند قدیم کتاب های بزرگان مثل سعدی تدریس نمیشود تا از کودکی ملکه ذهن افراد شود. یقین بدارید انسانی که گلستان و بوستان خوانده باشد و حافظ از بر باشدو شاهنامه و مثنوی بخواند دیگر توان رفتن در راه خطا نخواهد داشت و انسانهایی تربیت میشوند که بسیار متعالی و کاملا باسوادتر از حتی دکتر و مهندس های عصر حاضر خواهند بود. همانطور که مکتب خانه های قدیم فارغ التحصیلانی چون نظامی گنجوی داشته امامدارس حالا حتی یک نظامی شناس هم تحویل نمیدهند!
1400/07/13 13:10
ملیکا رضایی
دوست عزیز Saeed amiri
درست گفتید ...در این روزها اندکی کسانی هستند که سری به اشعار زنند ... و آن ها هم اکثرا از دهه های ۷۰ هست و کمتر کسی هست از نوجوانان دهه ۸۰ و ۹۰ که به این سو آیند؛هستند ولی اندک ... .
تدریس اینها از کودکی خوب و مفید خواهد بود ولی نمیشود ولی چه کسانی توانایی یاد دادن شان را دارند ؟
آنها هم اندک هستند .
با تمام حرفتان موافق بودم جز در یک مورد و آن این که متعالی بودن و با سواد بودن کسانی که اشعار خوانده و حفظ میکنند و یاد میگیرند اینها را ؛
نه ...اینگونه هم نیست ...مهم این هست که حتی بدون خوانش اینها مفهوم معرفت و حق و عشق را در جامعه و دنیا بر پای دهیم ...یاد گرفتن نیکی به است یا نیکی را بی آنکه یاد بگیریم نشر دهیم ؟
در هر صورت ای کاش افرادی بودند که نوجوانان و کودکان امروز را یا فرهنگ ایرانی آشنا کنند ولی کو گوش شنوا و کو اراده ای ؟
بنا بر شرح بوستان استاد خزائلی عبارت «دارای خلق» در این بیت اشاره به بخشی از آیهُ ۵۴ سورهٔ اعراف دارد:
أَلَا لَهُ الْخَلْقُ وَالْأَمْرُ
1400/12/12 08:03
سیامک یوسفی
بند نخست این سروده همیشه سرچشمه گفتگو و بگو مگو بوده. این شاید از این رو باشد که واژه زبان هم میتواند نشان از پاره ای از پیکر جانداران باشد که ماهیچه ای در دهان است و هم آنچه که برای گفتار به کار میرود. در یکی از سروده های حافظ هم بسیاری از پژوهشگران بر سر این واژه هم آوا نیستند تا جایی که در بسیاری از چاپ ها آنرا جایگزین کرده اند.
- اگر زبان را ماهیچه ای در دهان پنداریم بند اول این سروده میگوید که هر چند بسیاری از جانداران زبان در دهان دارند تنها آدمیان آنرا برای سخن گفتن به کار می گیرند و این خواسته یزدان است.
- اگر بگوییم واژه زبان اینجا همان گفتار است سعدی مانند حافظ "سخن" و سخنوری را بر تر از "زبان" کوچه و بازار می داند.
حافظ میگوید
به بستان رو که از بلبل "زبان" عشق گیری یاد - به مجلس آی کز حافظ "سخن" گفتن بیاموزی
بسیاری گفته اند "طریق عشق گیری یاد" که درست نیست زیرا آوازه بلبل به بلبل زبانی است نه بلبل طریقی. و "طریق" هم در نیم بند نخست با "سخن" در نیم بند پسین سازگاری ندارد.
زنده باشید
1401/10/26 00:12
مهدی پناهی
اختیارات بلند تلفظ کردن.
1402/03/23 11:05
حسین قاسمی
به نام خدا
سعدی اُفتاده ایستآزاده
کس نیاید به جنگ اُفتاده
این شعر یکی از بهترین شعرهایی است که در مدح خداوند سروده شدهاست.همان طور که می دانید سعدی شاعریست بزرگ.
دوکونش یکی، قطره از بحر علم
در بیت های گذشته ۱۰ حکیم نام بردند و در این بیت نام خدا را
درود
کسی میتومه مصرع " از آن قطره لؤلؤیِ لالا کند" را معنی کنه و توضیح بده لطفا؟
متوجه هستم که با بیت قبل موقوف المعانی هست منتها منظور لالا کردن رو درست متوجه نمیشم
1403/03/18 06:06
رضا از کرمان
سلام
ساحل گرامی همانطور که دوستدارعزیز فرمودند یعنی خدایی که از قطره ای باران مرواریدی درخشان بوجود میاورد از شما خواهشمندم حاشیه بنده بر روی غزل 3991 صائب تبریزی را هم در ادامه این مطلب مطالعه بفرمایید .
البته لالا دارای معنی دایه نیز میباشد که در اینجا کاربرد ندارد.
ساحل امان
مراد مروارید درخشان است ( گوهر درخشان) گمان می رفته است مروارید از افتادن قطره ای باران در دهان صدف به پیدایی می اید