بخش ۱۲ - حکایت
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خوانش ها
بخش ۱۲ - حکایت به خوانش حمیدرضا محمدی
بخش ۱۲ - حکایت به خوانش عندلیب
بخش ۱۲ - حکایت به خوانش فاطمه زندی
حاشیه ها
بیت دوم :جوان سر برآورد کای پیرمرد
---
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.
محرومی آید ز مستکبری مورد بی مهری قرار گرفته و می بایست ضرب المثل میشد .اینجا شاید اشاره داشته باشد به تکبر ورزیدن شیطان و سجده نکردنش و البته رانده شدن
آسمان خط را سرنوشت میشود گرفت .می فرماید سرنوشت تو به مسجد افتاد و پارسا شدی .دست بستن را هم نماز خواندن میگیریم .عنف هم به زیبایی مقابل لطف به کار رفته یعنی درشتی و شدت و بزور البته در اینجا یعنی خواه نا خواه
عزیز دل لازم نیست شما از راه لطف دست بستن به نماز خواندن بگیرید !!(:
دست بستن طبق اهل سنت وجماعت همان نماز خواندنست وسعدی هم بر مذهب اهل سنت بوده.....و شعرهایی که در مورد خوبیهای خلفا گفتن نیز دال بر همینست ......اگه نفرمایین از ترس اون شعرا رو سرودن (:
با درود به همه دوستان ؛ کاملاً با سخن دوست عزیز ناشناس موافقم. درضمن در بیت : تورا آسمان خط به مسجد نوشت ؛ به عقیده ی مخلص آسمان فاعل هست و خط مفعول، غرض آنکه آسمان خط یک ترکیب اضافی نیست که آنرا به معنای خاصی تأویل کنیم.
پاینده باشید.
تو را آسمان خط به مسجد نبشت
مزن طعنه بر دیگری در کنشت
خط به معنی راه مانند این خط و این هم نشان
در ایران و زبان فارسی این کار نوشتن و رقم زدن با تیر است. او آمیرزای آسمان است و او را دبیر فلک خوانده اند.در میان اروپاییان مرکوری یا هرمس خدایی بوده که پیامبر دیگر خدایان بوده است و به همین دلیل بالدار بوده است.او همچنین خدای سخنوری و بازرگانی بوده است.
سلام
متاسفانه سعدی, مولانا و نظامی به شدت دینِ باستان ایرانیان را به دفعات مورد اهانت و تمسخر قرار داده اند, گویا که ایرانی نبوده اند!
برعکس حافظ و فردوسی به شدت احترام دینِ باستان ما را حفظ کرده اند, لذا احترام و بزرگی این دو بزرگوار با دیگران قابل قیاس نیست.
در دیوان حافظ کلماتی نظیر دِیرِ مُغان, کویِ مغان, پیرِ مغان, مغبچه,... همگی دالِ بر احترام و باورِ حافظ دارد.
همی گویم و گفتهام بارها، که سعدی را به چشم آنچه بوده و هست بنگرید؛ انسان. انسانی با تمامی خلقیات و اعتقادات و روحیات و شهوات و تعصبات (دینی و غیر دینی) و طبعا تناقضات در رفتار.
خودِ شیخ اجل در بیتِ دوم از نخوتِ فقیه به زشتی یاد میکند و چند بیت پایینتر، از اینکه زنار بر کمر ندارد دادِ شکرانه سر میدهد.
در دو حکایت پیشتر از این نیز پارسا از اینکه پندارِ جهود دانستنش صحیح نبوده، شکرانه پیرهن میبخشد.
عصبیّت دینی سدههای پیش در هرکسی نفوذ داشته و سعدی نیز از این قاعده بیرون نبوده؛ حال تا طرفداران و سینهچاکان و دخیلبندانِ ایشان را چه رسد و به چه مشاطهای سعی بر ماستمالی کردنِ این حقیقت داشته باشند.
طرفداری بد دردیست آقا جان!