گنجور

بخش ۱ - سرآغاز

خوشا وقت شوریدگان غمش
اگر زخم بینند و گر مرهمش
گدایانی از پادشاهی نفور
به امیدش اندر گدایی صبور
دمادم شراب الم در کشند
وگر تلخ بینند دم در کشند
بلای خمار است در عیش مل
سلحدار خار است با شاه گل
نه تلخ است صبری که بر یاد اوست
که تلخی شکر باشد از دست دوست
ملامت کشانند مستان یار
سبک تر برد اشتر مست بار
اسیرش نخواهد رهایی ز بند
شکارش نجوید خلاص از کمند
سلاطین عزلت، گدایان حی
منازل شناسان گم کرده پی
به سر وقتشان خلق ره کی برند
که چون آب حیوان به ظلمت درند
چو بیت‌المقدس درون پر قباب
رها کرده دیوار بیرون خراب
چو پروانه آتش به خود در زنند
نه چون کرم پیله به خود برتنند
دلارام در بر، دلارام جوی
لب از تشنگی خشک، بر طرف جوی
نگویم که بر آب قادر نیند
که بر شاطی نیل مستسقیند

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

خوانش ها

سرآغاز به خوانش حمیدرضا محمدی
بخش ۱ - سرآغاز به خوانش فاطمه زندی
بخش ۱ - سرآغاز به خوانش عندلیب
بخش ۱ - سرآغاز به خوانش امیر اثنی عشری

حاشیه ها

1395/03/07 23:06
محمدرضا لله‌گانی

وا شگفتا که قدرت نفوذ سخن شیخ اجل در فطرت آدمی در میان حقایق کاذب مکرر چنین صفدر است...

1396/07/06 19:10
Paria matipour

این شعر در بیت (نه تلخ است صبری که بر یاد اوست ...) کلمه صبر در این بیت ایهام دارد

1397/02/27 13:04
بابک بامداد مهر

بطور کلی دروصف شوریدگان خالق که دربرابرناملایمات صبروبردباری نشان می دهندوخویشتندارهستندحتی به وقت تشنگی برساحل نیل...
ولی نکته خالب اشاره به بیت المقدس و گنبد آباد آن و بیرون خراب آن است.اشاره ای تاریخی و تامل برانگیز.

1397/08/25 11:10
لیرا

اسیرش نخواهد رهایی ز بند
شکارش نجوید خلاص از کمند
مولانا هم میگه:
صنما تو همچو شیری من اسیر تو چو آهو
به جهان کی دید صیدی که بترسد از رهایی

1397/10/19 17:01
مجتبی

سعدی دل روشنت صدف وار هر قطره که خورد گوهر آورد

1400/09/04 18:12
افسانه چراغی

مولانا هم می‌فرماید:

این نان و آب چرخ چو سیل است بی وفا

من ماهی‌ام، نهنگم، عمانم آرزوست