شمارهٔ ۱۱ - در مدح شرف الدین علی
صدر جهان که شعله از نور رای تو
بر نور آفتاب فلک برتری کند
سرمایه شرف الدین علی که چرخ
با همتش نزیبد اگر سروری کند
آز شکم گرسنه شود ممتلی ز حرص
گر میل طبع سوی سخاگستری کند
اندر امور نظم ممالک به یک صریر
کلک مبارک هنرش خنجری کند
در پیش زخم حوادث به نور حزم
هم جوشنی نماید و هم مغفری کند
گر کژ کند قضا سر پیمانه وجود
حکمش میان هر دو به حق داوری کند
بر خلق همچو بر سه موالید چارونه
لطف پدر چو تربیت مادری کند
ور گم کند زمانه سر رشته صلاح
حزمش به نور رای ورا رهبری کند
کلکی است ناتوان به کف کافیش که تیغ
با آن همه نفاق ورا چاکری کند
بر عارض بیاض چو مشاطه گونه گون
اشکال مختلف ز خط عنبری کند
بر خصم و بر ولی اثر سعد و نحس را
همواره سخره بر زحل و مشتری کند
مانند الکنی است ولیکن سخنوران
عاجز شوند از او چو زبان آوری کند
در یک نفس هزار گهر زو جدا شود
زو طرفه نیست اینکه گهرپروری کند
چون مسکنش کف شرف الدین علی بود
تا با بنان فرخ او عنبری کند
صدرا ضمیر خادم داعی به مدح تو
در صف اهل فضل و هنر سروری کند
چون خطبه مدیح تو خواند زبان او
گردون هفت پایه ورا منبری کند
معلوم رای تست که خادم ثنای تو
نه از طریق شعر و ره شاعری کند
دور است از این طریق ولیکن به طوع طبع
مدح تو ورد اوست چو مدحتگری کند
قرضی که از ره کرمت ملتزم شداست
هنگام آن رسید که ذمت بری کند
تا از دو جنس عالم کوچک مرکب است
وانکه سه و چهار بدو مهتری کند
آسیب هفت و چار ز عمرت گسسته باد
تا بر سران عالم ذاتت سری کند
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
صدر جهان که شعله از نور رای تو
بر نور آفتاب فلک برتری کند
هوش مصنوعی: آسمان و عالم هستی تحت تأثیر روشنی و شعله وجود تو قرار دارند و نور تو حتی بر نور آفتاب نیز برتری دارد.
سرمایه شرف الدین علی که چرخ
با همتش نزیبد اگر سروری کند
هوش مصنوعی: سرمایهی شخصیت شرفالدین علی به قدری ارزشمند است که حتی گردش روزگار نمیتواند به آن آسیب بزند. اگر او روزی برتری پیدا کند، این برتری از جایگاه والای او ناشی میشود.
آز شکم گرسنه شود ممتلی ز حرص
گر میل طبع سوی سخاگستری کند
هوش مصنوعی: اگر شکم گرسنه باشد، انسان پر از حرص و طمع میشود. اما اگر طبیعت انسان به سمت سخاوت و generosity برود، او دیگر به طمع و حرص بیجا نیازی ندارد.
اندر امور نظم ممالک به یک صریر
کلک مبارک هنرش خنجری کند
هوش مصنوعی: در مدیریت و تدبیر کشورها، قلم هنرمند میتواند به مانند خنجر، به شدت اثرگذار و مستقیم باشد.
در پیش زخم حوادث به نور حزم
هم جوشنی نماید و هم مغفری کند
هوش مصنوعی: در برابر آسیبهای ناشی از حوادث، انسان با تدبیر و هوشیاری میتواند هم از خود محافظت کند و هم پناهگاهی برای دیگران فراهم آورد.
گر کژ کند قضا سر پیمانه وجود
حکمش میان هر دو به حق داوری کند
هوش مصنوعی: اگر سرنوشت پیمانه وجود را کج کند، حکم او بین هر دو چیز به درستی قضاوت خواهد کرد.
بر خلق همچو بر سه موالید چارونه
لطف پدر چو تربیت مادری کند
هوش مصنوعی: بر انسانها مانند چهار حالت مختلف در تولد، محبت پدر و تربیت مادری تأثیرگذار است.
ور گم کند زمانه سر رشته صلاح
حزمش به نور رای ورا رهبری کند
هوش مصنوعی: اگر زمانه او را از مسیر درست منحرف کند، درایت و تدبیر او با نور فکر و اندیشهاش، او را راهنمایی خواهد کرد.
کلکی است ناتوان به کف کافیش که تیغ
با آن همه نفاق ورا چاکری کند
هوش مصنوعی: این جمله به این معنی است که یک شخص زبون و ناتوان نمیتواند با داشتن یک ابزار تند و برشنده، به چیزی آسیب بزند یا آن را تحت کنترل درآورد. به عبارتی دیگر، حتی اگر ابزار قدرتمندی در دست داشته باشد، توانایی استفاده مؤثر از آن را ندارد.
بر عارض بیاض چو مشاطه گونه گون
اشکال مختلف ز خط عنبری کند
هوش مصنوعی: بر روی پوست سفید، مانند آرایشگر، اشکال مختلفی با خطی به رنگ عنبر ایجاد میکند.
بر خصم و بر ولی اثر سعد و نحس را
همواره سخره بر زحل و مشتری کند
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که تأثیرات مثبت و منفی در زندگی، به سادگی میتواند بر هر کسی، چه دشمن و چه دوست، ظاهر شود. بهعبارتی، سرنوشت و تقدیر نه تنها بر روی افرادی که در زندگی ما نقش منفی دارند بلکه بر روی افرادی که در کنارمان هستند نیز تأثیر میگذارد.
مانند الکنی است ولیکن سخنوران
عاجز شوند از او چو زبان آوری کند
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که مانند الکنها هستند، اما زمانی که کسی به بیان سخن میپردازد، دیگر سخنوران از او ناتوان میشوند. یعنی وقتی شخصی توانایی ابراز احساسات و افکار خود را پیدا میکند، دیگران قادر به رقابت با او نیستند.
در یک نفس هزار گهر زو جدا شود
زو طرفه نیست اینکه گهرپروری کند
هوش مصنوعی: در یک آن، میتوان از چیزی هزاران جواهر جدانمود. اما شگفت این است که خود آن چیز، قادر به پرورش جواهر نیست.
چون مسکنش کف شرف الدین علی بود
تا با بنان فرخ او عنبری کند
هوش مصنوعی: زیرا خانهاش در جایی بود که علی بن شرف الدین زندگی میکرد و تا با انگشتان خوشبوی او، عطر دلانگیزی به مشام برسد.
صدرا ضمیر خادم داعی به مدح تو
در صف اهل فضل و هنر سروری کند
هوش مصنوعی: صدرا به عنوان بهترین و والاترین نماینده، به ستایش و تمجید تو میپردازد و در جمع اهل دانش و هنر مقام رفیعی برای تو به وجود میآورد.
چون خطبه مدیح تو خواند زبان او
گردون هفت پایه ورا منبری کند
هوش مصنوعی: وقتی زبان آسمان و زمین برای تو ستایش میگوید، همچون منبری برای تو آماده میشود.
معلوم رای تست که خادم ثنای تو
نه از طریق شعر و ره شاعری کند
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که فهمیدن نظر تو برای شخصی که به تو خدمت میکند، به دلیل ستایش تو نیست و او این کار را از طریق شعر یا به عنوان شاعر انجام نمیدهد.
دور است از این طریق ولیکن به طوع طبع
مدح تو ورد اوست چو مدحتگری کند
هوش مصنوعی: این مسیر طولانی است، اما به خاطر علاقه و میل به تو، او دچار شوق و ذوق مدح و ستایش تو شده است، مانند کسی که میخواهد تو را ستایش کند.
قرضی که از ره کرمت ملتزم شداست
هنگام آن رسید که ذمت بری کند
هوش مصنوعی: زمان آن رسیده است که دینی که به خاطر رحمتت بر عهدهام قرار گرفته بود، ادا شود و از این بار رهاییم کنی.
تا از دو جنس عالم کوچک مرکب است
وانکه سه و چهار بدو مهتری کند
هوش مصنوعی: اینجا اشاره به این است که عالم از دو جنس تشکیل شده است و اگر کسی بخواهد بر آن تسلط یابد یا برتری پیدا کند، باید از اصول و عناصر آن دو جنس فراتر برود و به مفاهیم و ابعاد جدیدی دست یابد. به عبارت دیگر، تنها با اتکا به دو جنس موجود نمیتوان به شناخت عمیقتر یا تسلط واقعی رسید.
آسیب هفت و چار ز عمرت گسسته باد
تا بر سران عالم ذاتت سری کند
هوش مصنوعی: ای کاش آسیبهای زندگی کمتر از آن باشد که تو را در سالهای عمرت دچار درد و رنج کند، تا تو بتوانی به مقام و مرتبهای دست یابی که بر دیگران برافراشته شوی.