شمارهٔ ۳۶
گل دگر ره به گلستان آمد
وارهٔ باغ و بوستان آمد
وار آذر گذشت و شعلهٔ او
شعلهٔ لاله را زمان آمد
شمارهٔ ۳۵ - جشن مهرگان: ملکا، جشن مهرگان آمدشمارهٔ ۳۷ - دیر زیاد آن بزرگوار خداوند: دیر زیاد! آن بزرگوار خداوند
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
گل دگر ره به گلستان آمد
وارهٔ باغ و بوستان آمد
هوش مصنوعی: گل دیگری به گلستان آمد و به باغ و بوستان راه پیدا کرد.
وار آذر گذشت و شعلهٔ او
شعلهٔ لاله را زمان آمد
هوش مصنوعی: آتش آذر گذشت و شعلهٔ او به لالهها رسید و زمان آن فرا رسیده است.
حاشیه ها
1395/09/18 10:12
همایون حسینیان
وار، واره = زمان، نوبت، گاه، هنگام