شمارهٔ ۲۹
از دوست بهر چیز چرا بایدت آزرد؟
کین عیش چنین باشد گه شادی و گه درد
گر خوار کند مهتر، خواری نکند عیب
چون بازنوازد، شود آن داغ جفا سرد
صد نیک به یک بد نتوان کرد فراموش
گر خار بر اندیشی خرما نتوان خورد
او خشم همی گیرد، تو عذر همی خواه
هر روز به نو یار دگر مینتوان کرد
شمارهٔ ۲۸: چهار چیز مر آزاده را زغم بخرد:شمارهٔ ۳۰ - در مدح نصر بن احمد سامانی: حاتم طایی تویی اندر سخا
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
از دوست بهر چیز چرا بایدت آزرد؟
کین عیش چنین باشد گه شادی و گه درد
هوش مصنوعی: چرا باید از دوست به خاطر چیزهایی که ارزشش را ندارد، ناراحت شوی؟ چون زندگی اینگونه است که گاهی شادمانی دارد و گاهی ناراحتی.
گر خوار کند مهتر، خواری نکند عیب
چون بازنوازد، شود آن داغ جفا سرد
هوش مصنوعی: اگر کسی که در رتبه بالاتری قرار دارد، باعث خوار شدن کسی شود، این خاری به سبب نقص و عیب او نیست. زمانی که محبت و مهربانی دوباره برقرار شود، آن زخم و رنجی که قبلاً ایجاد شده، به مرور زمان التیام مییابد و کاهش مییابد.
صد نیک به یک بد نتوان کرد فراموش
گر خار بر اندیشی خرما نتوان خورد
هوش مصنوعی: هرچقدر هم که کارهای خوب زیادی انجام دهیم، نمیتوانیم یک کار بد را نادیده بگیریم. مانند این است که اگر به خار فکر کنی، نمیتوانی از خرما لذت ببری.
او خشم همی گیرد، تو عذر همی خواه
هر روز به نو یار دگر مینتوان کرد
هوش مصنوعی: او همیشه خشمگین و ناراحت است، تو هم هر روز عذرخواهی میکنی. اما نمیتوانی هر روز دوست جدیدی پیدا کنی.
حاشیه ها
1398/08/07 23:11
بهرام مشهور
شاید بتوانم معنی کنم : چرا باید بخاطر هر موضوعی از دوست آزرده شوی ؟
رسم عیش (گذراندن ، معیشت) اینطوری است گاهی شادی گاهی درد
اگر بزرگتری ترا کوچک کند منظورش ترا به عیب خواندن نیست
و وقتی دوباره ترا بنوازد آن داغ جفا و داغ دلی که از او داری سرد می شود
صد تا خوبی را که نمی توان با یک بدی فراموش کرد
اگر فکر خار کنی (نگران خار بُران باشی) که نمی توانی خرما بخوری - درخت خرما خارهای بلند و تیزی دارد .
اگر او (دوست) خشم بتو بگیرد تو عذرخواهی کن
هر روز که نمی توانی دوست تازه بگیری
1402/12/04 00:03
Kako Kalahan
شاید «گر خار براندازی» بوده یا «بر خار گر اندیشی»
استاذان چه گویند؟