گنجور

بخش ۴۶ - سوزنی سمرقندی

حکیم شمس الدین، محمد بن علی نام و لقبش بوده. در بخارا تحصیل کمالات نموده. از فحول حکماء و شعرای آن زمان محسوب شده. در ایام شباب با وجود فضایل ادراک متعالی اغلب اشعارش به طریق مهاجا و هزالی واقع آمده. بالاخره از فیضِ صحبت جناب حکیم سنایی از اهاجی رکیکه تائب و به تحصیل مراتب عالیه راغب گردید. زیارت حرمین الشریفین را دریافت و در سنهٔ پانصد و شصت و نه به عالم دیگر شتافت. گویند نسبتش به حضرت سلمان رضی اللّه عنه می‌رسد. از اوست:

تا کی ز گردش فلک آبگینه رنگ
بر آبگینه خانهٔ طاعت زنیم سنگ
بر آبگینه سنگ زدن فعل ما و ما
تهمت نهاده بر فلکِ آبگینه رنگ
اصرار کرده با گنهِ خود به سر و جهر
نه شرم از صغیره و نه از کبیره ننگ
نمرود وقت گشته و فرعون مملکت
گه با رسول کینه و گه با خدای جنگ
جایی که جنگ باید پذیرفته‌ایم صلح
جایی که صلح باید آشفته‌ایم جنگ
چنگِ اجل گرفته گریبانِ عمرِما
ما خوش گرفته دامن آز و هوا به چنگ
ز هر بدی که تو گویی هزار چندانم
مرا نداند زان گونه کس که من دانم
به یک صغیره مرا رهنمای سلطان بود
به صد کبیره کنون رهنمای شیطانم
هواست دانه و من دانه چین وهاویه دام
اگر به دانه بمانم به دام درمانم
هوا نماند تا ساعتی به حضرت هو
هو اللّهی بزنم حلقه‌ای بجنبانم
اگر نبودی با این هوا هدایتِ هو
به سوی هاویه بردی هوا چو هامانم
به حقِ دین مسلمانی ای مسلمانان
که چون به خود نگرم ننگ هر مسلمانم
رسول گفت پشیمانی از گنه توبه است
برین حدیث اگر تایبی است من آنم
به زهدِ سلمان اندر رسان مرا ملکا
چو یافتم ز پدر کز نژادِ سلمانم

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

حکیم شمس الدین، محمد بن علی نام و لقبش بوده. در بخارا تحصیل کمالات نموده. از فحول حکماء و شعرای آن زمان محسوب شده. در ایام شباب با وجود فضایل ادراک متعالی اغلب اشعارش به طریق مهاجا و هزالی واقع آمده. بالاخره از فیضِ صحبت جناب حکیم سنایی از اهاجی رکیکه تائب و به تحصیل مراتب عالیه راغب گردید. زیارت حرمین الشریفین را دریافت و در سنهٔ پانصد و شصت و نه به عالم دیگر شتافت. گویند نسبتش به حضرت سلمان رضی اللّه عنه می‌رسد. از اوست:
هوش مصنوعی: محمد بن علی، با لقب حکیم شمس الدین، در بخارا به تحصیل علم و کمالات پرداخته و از شاعران و حکماي بزرگ آن دوران به شمار می‌رود. در جوانی، با وجود داشتن خصوصیات عالی، بسیاری از اشعارش به شکل سخره‌آمیز و شوخی نوشته شده بود. اما در نهایت، تحت تأثیر حکیم سنایی، از اسلوب‌های ناپسند و بی‌محتوا دور شده و به دنبال کسب درجات عالی‌تر علم رفت. او همچنین موفق به زیارت حرمین شریفین شد و در سال 569 هجری شمسی درگذشت. گفته می‌شود که نسل او به حضرت سلمان رضی‌الله عنه می‌رسد.
تا کی ز گردش فلک آبگینه رنگ
بر آبگینه خانهٔ طاعت زنیم سنگ
هوش مصنوعی: تا چه زمانی باید به خاطر چرخش و دگرگونی‌های دنیا، سنگ به آبگینهٔ خانهٔ عبادت بزنیم و به آن آسیب برسانیم؟
بر آبگینه سنگ زدن فعل ما و ما
تهمت نهاده بر فلکِ آبگینه رنگ
هوش مصنوعی: ما با سنگ زدن به شیشه، خود را به دردسر می‌اندازیم و در عوض دیگران ما را به ناحق متهم می‌کنند که به آسمان و رنگ شیشه آسیب زده‌ایم.
اصرار کرده با گنهِ خود به سر و جهر
نه شرم از صغیره و نه از کبیره ننگ
هوش مصنوعی: او با گناهانش به شدت اصرار می‌ورزد و نه از گناهان کوچک شرم دارد و نه از گناهان بزرگ؛ این وضعیت برای او ننگ‌آور است.
نمرود وقت گشته و فرعون مملکت
گه با رسول کینه و گه با خدای جنگ
هوش مصنوعی: نمرود و فرعون، دو دیکتاتور مشهور تاریخ، زمانشان به سر آمده و حکومتشان در حال سقوط است. برخی اوقات با پیامبر خدا دشمنی می‌ورزند و در مواقع دیگر با خود خدا به مبارزه می‌پردازند.
جایی که جنگ باید پذیرفته‌ایم صلح
جایی که صلح باید آشفته‌ایم جنگ
هوش مصنوعی: در مکانی که باید با جنگ روبرو شویم، باید صلح را قبول کنیم و در جایی که نیاز به صلح داریم، باید برای جنگ آماده باشیم.
چنگِ اجل گرفته گریبانِ عمرِما
ما خوش گرفته دامن آز و هوا به چنگ
هوش مصنوعی: سرنوشت و زمانه به شدت در حال تأثیرگذاری بر زندگی ما هستند و ما نیز در میان آرزوها و خواسته‌هایمان غرق شده‌ایم.
ز هر بدی که تو گویی هزار چندانم
مرا نداند زان گونه کس که من دانم
هوش مصنوعی: هر چیزی که تو از بدی‌ها بگویی، من هزار برابر بیشتر از آن را می‌دانم. هیچ‌کس نمی‌تواند آنچه را که من می‌دانم درک کند.
به یک صغیره مرا رهنمای سلطان بود
به صد کبیره کنون رهنمای شیطانم
هوش مصنوعی: روزی به یک دختر جوان، راهنمایی از طرف سلطان داشتم، اما حالا به صد مشکل بزرگ گرفتار شده‌ام و راهنمای من شیطان است.
هواست دانه و من دانه چین وهاویه دام
اگر به دانه بمانم به دام درمانم
هوش مصنوعی: نگران کارت هستم، تو به آن دانه‌ای و من به جمع‌آوری‌ات مشغولم. اگر در این دام تله بیفتم، درمان مرا در همان دانه میابم.
هوا نماند تا ساعتی به حضرت هو
هو اللّهی بزنم حلقه‌ای بجنبانم
هوش مصنوعی: تا زمانی که فرصتی باشد، می‌خواهم در آستانه‌ی معبودم، گردنی خم کنم و احترامی به جا آورم.
اگر نبودی با این هوا هدایتِ هو
به سوی هاویه بردی هوا چو هامانم
هوش مصنوعی: اگر تو در این وضعیت وجود نداشتی، بی‌گمان تمایل به سمت نابودی را پیدا می‌کردم. من هم مانند هامان در این حال قرار دارم.
به حقِ دین مسلمانی ای مسلمانان
که چون به خود نگرم ننگ هر مسلمانم
هوش مصنوعی: ای مسلمانان، به خاطر دین مسلمانی، وقتی به خودم نگاه می‌کنم، از اینکه مسلمان هستم شرمنده می‌شوم.
رسول گفت پشیمانی از گنه توبه است
برین حدیث اگر تایبی است من آنم
هوش مصنوعی: پیامبر فرمودند که پشیمانی از گناه، نشانه توبه است. اگر کسی بخواهد توبه کند، من خودم آن فرد هستم.
به زهدِ سلمان اندر رسان مرا ملکا
چو یافتم ز پدر کز نژادِ سلمانم
هوش مصنوعی: به من توفیق بده تا به زهد و پارسایی سلمان دست یابم، زیرا من از نسل او هستم و این را از پدرم به ارث برده‌ام.