گنجور

بخش ۱۰۶ - یحیی لاهیجانی

از فضلا و علمای زمان خود ممتاز و بین العوام و الخواص با اعزاز. مدتی در کاشان و چندی در دهلی و هندوستان توقف داشته و در شغل قضا لوای شهرت افراشته. آخر از هند به کاشان مراجعت کرد و در سنهٔ ۹۵۳ وفات یافت. غرض، از محققین و فضلا محسوب می‌شد و خالی از حالی نبود. این چند بیت از اشعار اوست:

گفتی که بگو مشکل خود تا بگشایم
گفتن نتوانم به کسی مشکلم این است
عاشق آن است که غمگین زید و شاد بمیرد
تا دم مرگ بود بنده و آزاد بمیرد
مجنون چو خویش را همه لیلی خیال کرد
از غیرت همین به کسی آشنا نشد
بگو یک ره کجاجویم ترا مُردم ازین حیرت
که هر جانب نهادم گوش آواز تو می‌آید

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

از فضلا و علمای زمان خود ممتاز و بین العوام و الخواص با اعزاز. مدتی در کاشان و چندی در دهلی و هندوستان توقف داشته و در شغل قضا لوای شهرت افراشته. آخر از هند به کاشان مراجعت کرد و در سنهٔ ۹۵۳ وفات یافت. غرض، از محققین و فضلا محسوب می‌شد و خالی از حالی نبود. این چند بیت از اشعار اوست:
هوش مصنوعی: این فرد یکی از دانشمندان و فلاسفه برجسته زمان خود بود و در میان مردم عادی و فرهیختگان از احترام ویژه‌ای برخوردار بود. مدتی را در کاشان و چندی را در دهلی و هندوستان گذراند و در مقام قضاوت به شهرت رسید. در نهایت به کاشان بازگشت و در سال ۹۵۳ هجری قمری درگذشت. او به عنوان یکی از محققین و دانشمندان شناخته می‌شد و زندگی‌اش خالی از اهمیت نبود. چند بیت شعر از او نیز موجود است.
گفتی که بگو مشکل خود تا بگشایم
گفتن نتوانم به کسی مشکلم این است
هوش مصنوعی: گفتی که مشکل خود را بگو تا راه حلش را پیدا کنم. اما من نمی‌توانم به کسی بگویم که مشکل من چیست.
عاشق آن است که غمگین زید و شاد بمیرد
تا دم مرگ بود بنده و آزاد بمیرد
هوش مصنوعی: عاشق کسی است که در تمام عمر، حتی با وجود غم و اندوه، شاد زندگی کند و تا آخرین لحظه زندگی‌اش هم بنده عشق باشد و هم آزاد مرگ را بپذیرد.
مجنون چو خویش را همه لیلی خیال کرد
از غیرت همین به کسی آشنا نشد
هوش مصنوعی: مجنون وقتی که همه چیز را به لیلی نسبت می‌دهد و فقط او را در خیال خود می‌بیند، به خاطر حس حسادتش هیچ‌کس دیگری را نمی‌پذیرد و با هیچ‌کس آشنا نمی‌شود.
بگو یک ره کجاجویم ترا مُردم ازین حیرت
که هر جانب نهادم گوش آواز تو می‌آید
هوش مصنوعی: بگو از کدام سو به دنبالت بروم، زیرا در این حیرت و سردرگمی از هر سمت که گوش می‌گذارم، صدای تو به گوشم می‌رسد.