بخش ۱۰۱ - واعظ قزوینی
اسمش میرزا محمد رفیع و در فضیلت پایهٔ قدرش منیع. کتاب مستطاب ابواب الجنان از اوست. الحق هر بابی از ابواب ابواب الجنانش بابی از ابواب الجنان. معاصر سلطان حسین صفوی بود و خلق را موعظه مینمود. در اوایل جلوس سلطان مذکور مرحوم ومغفور شد. شعر هم میگفت. ایندو بیت از او نوشته میشود:
از هیچ کس بجز دو زبانی ندیدهام
خلق زمانه را همه گویی زبان یکی است
دور و دراز شد سفر بی خودی مرا
گویا به بوی زلف تو از هوش رفتهام
بخش ۱۰۰ - والهٔ بروجردی: اسمش محمد حسین بیگ بود و ملازمت را ترک نمود. در حلقهٔ اهل کمال درآمد. در خدمت میرزا ابراهیم همدانی تحصیل علوم کرد. به پایهٔ عالی رسید. این رباعی از اوست:بخش ۱۰۲ - واحد تبریزی: و هُوَ زبدة الفضلاء مولانا رجبعلی. از مشاهیر فضلا و عرفای زمان خود بوده و شاه عبّاس ثانی به وی اظهار اخلاص و ارادت مینمود. در کمالات مسلّم اهل آن زمانه و در وجد و حال، وحید و یگانه. رسالهٔ کلید بهشت از اوست. در سنهٔ ۱۰۸۰ در اصفهان درگذشت:
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
اسمش میرزا محمد رفیع و در فضیلت پایهٔ قدرش منیع. کتاب مستطاب ابواب الجنان از اوست. الحق هر بابی از ابواب ابواب الجنانش بابی از ابواب الجنان. معاصر سلطان حسین صفوی بود و خلق را موعظه مینمود. در اوایل جلوس سلطان مذکور مرحوم ومغفور شد. شعر هم میگفت. ایندو بیت از او نوشته میشود:
هوش مصنوعی: میرزا محمد رفیع شخصیتی با فضیلت و ارجمند است. او نویسنده کتاب «مستطاب ابواب الجنان» میباشد که هر یک از فصول آن به اندازهای دارای ارزش و اهمیت است. او همزمان با سلطنت سلطان حسین صفوی زندگی میکرد و به نصیحت و موعظه مردم مشغول بود. در اوایل شروع سلطنت سلطان حسین، او درگذشت. همچنین شعر نیز میسرود و دو بیت از اشعارش به یادگار مانده است.
از هیچ کس بجز دو زبانی ندیدهام
خلق زمانه را همه گویی زبان یکی است
هوش مصنوعی: من جز از افرادی که زبان دوگانه دارند، از کسی چیزی ندیدهام؛ به نظر میرسد که همه مردم زمانه، حرفی واحد دارند.
دور و دراز شد سفر بی خودی مرا
گویا به بوی زلف تو از هوش رفتهام
هوش مصنوعی: سفرم طولانی و عجیب شده و به نظر میرسد بوی زلف تو باعث شده که از حال بروم.