اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
از اهل بیضا و آن از بلاد فارس است. کنیت جناب شیخ ابوالمغیث و لقبش منصور. شیخی است بین الخواص و العوام مشهور. ارادت به شیخ عمر بن عثمان مکی خلیفهٔ شیخ جنید بغدادی داشته. در همهٔ کمالات عَلَم کمال افراشته. شیخ شبلی گفته که من و حلاج هم مشربیم اما مرا اظهار دیوانگی خلاص ساخت و او را عقل در بلا انداخت. شیخ ابوسعید ابوالخیر و شیخ فرید عطار و مولوی معنوی و جمعی کثیر از اعاظم این طایفه وی را ستودهاند و بعضی انکار نمودهاند. احوالات غریب و کرامات عجیب از وی در کتب مسطور است و بعضی خود مشهور است.شیخ ابوعبداللّه بن محمد الخفیف که به شیخ کبیر شهرت نموده، گفته است که چون شیخ منصور را به سبب کلمهٔ مشهور محبوس نمودند روزی پیش وی رفتم گفتم: که از این سخن باز آی تا خلاصی یابی. فرمود: آن که گفته عذر خواهد. غرض، در سنهٔ ۳۰۹ دست و پای شیخ را قطع کرده در باب الطاق بغداد بر دار زده تیر باران کردند. بعد سوختند و خاکسترش را بر باد دادند.
هوش مصنوعی: شیخ ابوالمغیث، که از اهالی بیضا و سرزمین فارس است، فردی مشهور بین خاص و عام میباشد. او به شیخ عمر بن عثمان مکی، که خلیفه شیخ جنید بغدادی بوده، ارادت داشته است. شیخ در تمام کمالات سرآمد بوده و به عنوان یک شخصیت برجسته شناخته میشود. شیخ شبلی بیان کرده که او و حلاج هممکتب هستند، اما دیوانگی او را نجات داده و حلاج را به زحمت انداخته است. تعداد زیادی از بزرگانی همچون شیخ ابوسعید ابوالخیر، شیخ فرید عطار و مولوی معنوی نیز او را ستودهاند، در حالی که عدهای دیگر او را انکار کردهاند. احوالات عجیب و کرامات شگفتانگیز وی در کتب مختلف ثبت شده است. شیخ ابوعبدالله بن محمد الخفیف که به شیخ کبیر معروف است، گفته است که وقتی شیخ منصور به خاطر گفتار مشهورش محبوس شد، به او رفتم و گفتم که از این سخن صرف نظر کند تا آزاد شود. او پاسخ داد که کسی که گفته عذر خواهد. در سال ۳۰۹، دستان و پای شیخ را قطع کرده و در باب الطاق بغداد بر دار زدند و به او تیراندازی کردند. سپس او را سوزاندند و خاکسترش را پراکنده کردند.
روا باشد اناالحق از درختی
روا نبود چرا از نیک بختی
هوش مصنوعی: میتوان گفت که حق و حقیقت از درختی به ثمر میآید که از خوشبختی نشات میگیرد. چرا که اگر خوشبخت باشیم، میتوانیم چیزی را که حق و رواست، به دست آوریم.
و کتاب نورالاصل و کتاب جسم الاکبر و کتاب جسم الاصغر و کتاب بستان المعرفة و طاسین الازل از آن جناب است و فقیر هیچ یک را تاکنون ندیدهام. تیمناً و تبرکاً چند بیت از افکار ابکار او نوشته شد:
هوش مصنوعی: کتابهای نورالاصل، جسم الاکبر، جسم الاصغر، بستان المعرفة و طاسین الازل از آثار آن شخصیت بزرگ است و من تا به حال هیچکدام از آنها را ندیدهام. به عنوان یادگاری و مقدمهای بر افکار او، چند بیت از نظراتش نوشته شده است:
اَنا اَنا أمْاَنْتَ هَذَا اِلَهینِ
حاشایَ حاشایَ مِنْاِثْباتِکَ اثْنَیْنِ
هوش مصنوعی: من تنها یکی هستم و این خدا جز من نیست. من از این که دو خدا را بپذیرم، به شدت دوری میجویم.
هُویَّتی هَلَک فِی لائِیَّتی أَبَداً
کُلٌّ عَلَی الْکُلِّ تَلْبِیْسٌ بِوَجْهَیْنِ
هوش مصنوعی: من هویتم در لایههای درونم نابود شد و همگان، به نوعی، در پوششهای مختلف به یکدیگر میپوشند و تظاهر میکنند.
فَأَیْنَ ذَاتُکَ عَنِّی حَیْثُ کُنْتُ أَرَی
فَقَدْتَبیَّنَ ذاتِی حَیْثُ لابین
هوش مصنوعی: کجا هستی که من تو را ببینم؟ وقتی که من به جستجوی تو هستم، نشان از خودت را نمیبینم.
وَنُوْرُ وَجْهِکَ مَفْقُودٌ بِناظرتِی
فِی ناظِر الْقَلْبِ أمْفِی ناظِرِ الْعَیْنِ
هوش مصنوعی: چهرهی تو در نگاه من گم شده است؛ آیا در دید دل است یا در دید چشم؟
بَیْنِی وَبَیْنَکَ اِنّی یُنازِعُنی
فَارْفَعْبِلُطْفِکَ اِنِّیٌّ مِنَ الْبَیْنِ
هوش مصنوعی: در میان من و تو جدال و اختلافی وجود دارد، پس با مهربانی و لطافت خود این فاصله را کم کن، زیرا من از این جدال ناراحت هستم.
وَاللّهِ مَا طَلَعَتْشَمْسٌ وَلا غَرَبَتْ
إلا وَذِکْرُکَ مَقْرُوْنٌ بِأنْفاسی
هوش مصنوعی: به خدا قسم، هیچ گاه خورشید طلوع نکرد و غروب نکرد مگر اینکه نام تو همراه با نفسهای من بود.
وَلا ذَکَرْتُکَ مَحْزُوناً وَلافَرِحاً
إلّاوَأَنْتَ مُنَی قَلْبِی وَوَسْواسِی
هوش مصنوعی: من نه در شوق و شادی تو را فراموش کردم و نه در غم. همیشه تو آرزوی دلم و راز درونم بودی.
وَلا جَلَسْتُ اِلَی قَوْمٍ أُحَدِّثُهُمْ
اِلّا و أنْتَ حَدِیثْی بَیْنَ جُلاَّسِی
هوش مصنوعی: من هیچگاه در جمعی نشستهام و با آنها صحبت نکردهام، مگر اینکه تو به عنوان موضوع گفتگویم حضور داشتی.
وَلا هَمَمْتُ بِشُرْبِ اِلْماءِ مِنْعَطَش
اِلّاَ رأَیْتُ خَیالاً مِنْکَ فِی الْکاسِی
هوش مصنوعی: من هرگز به نوشیدن آب برای رفع تشنگی فکر نکردم، مگر اینکه تصویری از تو را در جام دیدم.
کَفَرْتُ بِدِیْنِ اللّهِ وَالْکُفْرُ واجِبٌ
لَدَیَّ وَعِنْدَ المُؤمنینَ قَبِیْحٌ
هوش مصنوعی: من به دین خدا کافر شدم و این کفر برای من لازم است، در حالی که نزد مؤمنان قبیح و ناپسند است.