بخش ۲۳ - انسی جنابذی
نام شریفش سید قطب الدین میرحاج واز فرزند زادگان جناب شاه نعمت اللّه ولی است. سیدی عزلت گزین و سالکی خلوت نشین، معاصر سلطان حسین بایقرا بوده و به روزی مقدری قناعت مینموده. سلطان امیر علیشیر وزیر بی نظیر او و عارف نامی، مولانا جامی به منزل او رفته، تکلفات و تعارفات ایشان را نپذیرفته صحبتی داشتند و لوای مراجعت افراشتند. بعضی از اشعار آن جناب در مجالس النفایس امیر علیشیر ضبط و بعضی در آتشکده ثبت است. هم در هرات وفات یافت. از اوست:
باز این دلِ شکسته خیال وصال کرد
چیزی خیال کرد که نتوان خیال کرد
٭٭٭
آن چنان از مرض عشق تو بگداخت تنم
که مرا هرکه ببیند نشناسد که منم
بخش ۲۲ - ایزدی یزدی: از متأخّرین و از طبقات سالکین در زمان سلطنت اکبر شاه هندی به هندوستان رفته و خدمت جمعی از کاملین رسیده و هم در آنجا فوت شد. این دو رباعی از اوست:بخش ۲۴ - ابوعلی مصری: و هو حسن بن احمد المصری مرید جناب شیخ ابوعلی رودباری مذکور است و از اعاظم مشایخ زمان خود. مشهور است با شیخ ابوبکر مصری وشیخ ابوالقاسم نصر آبادی صحبت داشته. شیخ ابوعمران مغربی که از اجلهٔ عارفین متقدمین است مرید او بوده و کسب کمالات از او نموده. گویند هرگاه چیزی بر وی مشکل شدی در رؤیا و مکاشفه به خدمت حضرت نبویؐرسیدی و از آن حضرت استفسار کردی و جواب شنیدی. غرض، از طبقهٔ رابعه بوده. تیمناً این دو بیت از او نوشته شد:
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
نام شریفش سید قطب الدین میرحاج واز فرزند زادگان جناب شاه نعمت اللّه ولی است. سیدی عزلت گزین و سالکی خلوت نشین، معاصر سلطان حسین بایقرا بوده و به روزی مقدری قناعت مینموده. سلطان امیر علیشیر وزیر بی نظیر او و عارف نامی، مولانا جامی به منزل او رفته، تکلفات و تعارفات ایشان را نپذیرفته صحبتی داشتند و لوای مراجعت افراشتند. بعضی از اشعار آن جناب در مجالس النفایس امیر علیشیر ضبط و بعضی در آتشکده ثبت است. هم در هرات وفات یافت. از اوست:
هوش مصنوعی: سید قطب الدین میرحاج، فرزند شاه نعمتالله ولی، یکی از شخصیتهای مهم و عزلتگزین زمان خود بود که در دوران سلطنت حسین بایقرا زندگی میکرد. او به زندگی ساده و قناعتمندانهاش عادت کرده بود. وزیر برجسته او، امیر علیشیر، و عارف معروف، مولانا جامی، به خانهاش رفتند و از تعارفات او خودداری کردند. برخی از اشعار او در کتاب «مجالس النفایس» امیر علیشیر و برخی دیگر در آتشکده ثبت شده است. در نهایت، او در هرات درگذشت.
باز این دلِ شکسته خیال وصال کرد
چیزی خیال کرد که نتوان خیال کرد
هوش مصنوعی: دل شکستۀ من دوباره به امید وصالی فکر میکند، به چیزی که هیچکس نمیتواند به آن فکر کند.
آن چنان از مرض عشق تو بگداخت تنم
که مرا هرکه ببیند نشناسد که منم
هوش مصنوعی: حالت عاشقانه و بیمارگونهای که به خاطر عشق تو به من دست داده، به اندازهای شدید است که هیچکس با دیدن من نمیتواند مرا بشناسد.