گنجور

بخش ۱۰۷ - عماد کرمانی نَوَّرَ اللّهُ مَرْقَدَهُ

عماد الدین فقیه مشهور است در عهد دولت آل مظفر. از سلاطین زمان تعظیم و تکریم یافته و در سنهٔ ۷۷۳ به روضهٔ رضوان شتافتند. دیوانش به نظر رسیده، مشتمل است بر مثنویات چند که صفانامه و محبت نامه و طریقت نامه و ره نامه و فاتحة الاخلاص و قصاید و غزلیات و رباعیات است. اشعار خوب دارد. از آنهاست:

غم این تودهٔ خاک از دل مستان مطلب
کاین غباریست که بر خاطر هشیارانست

٭٭٭

عالمی از سر زلف تو پریشان و هنوز
از سرِ زلف تو بویی به مشامی نرسد

٭٭٭

بر خیز تا بجوییم از هر دری مرادی
کز در به روی بستن کاری نمی‌گشاید

٭٭٭

طاعت ناقص من موجب کفران نشود
راضیم گر مدد علت عصیان نشود

٭٭٭

وصلش به جستجو نتوان یافتن ولی
آن به که عمر در سر این جستجو رود

٭٭٭

گر ز طلب روی نتابد مرید
عاقبت الامر بیابد مراد

٭٭٭

هیچ دانی دولت من از کجاست
از دَرِ دلها گدایی کرده‌ام

٭٭٭

ما که امروز گرانان جهانیم اینیم
که سبک روح‌تر از عیسی مریم بودیم
ایضاً قطعةٌ فی المَوعظَةِ والنّصیحةِ
بر لوح جان نوشته‌ام از گفتهٔ پدر
روز ازل که تربت او باد عنبرین
کای طفل اگر به صحبت افتاده‌ای رسی
شوخی مکن به چشم حقارت درو مبین
گر در جهان دلی ز تو خرم نمی‌شود
باری چنان مکن که شود خاطری غمین
بر شیر از آن شدند بزرگان دین سوار
کآهسته‌تر ز مور گذشتند بر زمین
یاری بجز خدا نتوان خواستن عماد
یا مستعانُ عَوْنَکَ إیّاکَ نَسْتَعِیْنُ

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

عماد الدین فقیه مشهور است در عهد دولت آل مظفر. از سلاطین زمان تعظیم و تکریم یافته و در سنهٔ ۷۷۳ به روضهٔ رضوان شتافتند. دیوانش به نظر رسیده، مشتمل است بر مثنویات چند که صفانامه و محبت نامه و طریقت نامه و ره نامه و فاتحة الاخلاص و قصاید و غزلیات و رباعیات است. اشعار خوب دارد. از آنهاست:
هوش مصنوعی: عمادالدین یکی از فقیهان معروف در دوره حکومت آل مظفر بود. او مورد احترام و تکریم سلاطین آن زمان قرار گرفت و در سال ۷۷۳ هجری به دیار باقی شتافت. آثارش شامل چندین مثنوی و اشعار مختلفی مانند صفانامه، محبت نامه، طریقت نامه، ره نامه، فاتحة الاخلاص، قصاید، غزلیات و رباعیات است. اشعار او کیفیت بالایی دارند.
غم این تودهٔ خاک از دل مستان مطلب
کاین غباریست که بر خاطر هشیارانست
هوش مصنوعی: غم این خاک و سرزمین از دل شادمانان نخواسته است، زیرا این تنها گرد و غباری است که بر فکر دانایان نشسته است.
عالمی از سر زلف تو پریشان و هنوز
از سرِ زلف تو بویی به مشامی نرسد
هوش مصنوعی: عالمی به خاطر زلف تو در هم ریخته است، اما هنوز بویی از زلف تو به بینی‌ام نمی‌رسد.
بر خیز تا بجوییم از هر دری مرادی
کز در به روی بستن کاری نمی‌گشاید
هوش مصنوعی: برخیز و بگردیم تا از هر راهی هدفی را پیدا کنیم، زیرا اگر در زندگی را به روی خود ببندیم، هیچ کاری به ثمر نمی‌رسد.
طاعت ناقص من موجب کفران نشود
راضیم گر مدد علت عصیان نشود
هوش مصنوعی: من از اینکه عبادتم کامل نیست ناراضی نیستم و راضی‌ام به اینکه اگر علت نافرمانی‌ام به کمک بیاید، این موضوع باعث ناامیدی‌ام نشود.
وصلش به جستجو نتوان یافتن ولی
آن به که عمر در سر این جستجو رود
هوش مصنوعی: نمی‌توان به راحتی به وصالی دست یافت، اما بهتر است که عمر خود را در همین جستجو سپری کنیم.
گر ز طلب روی نتابد مرید
عاقبت الامر بیابد مراد
هوش مصنوعی: اگر مرید در جستجوی هدف خود از تلاش دست نکشد، در نهایت به مقصود خود خواهد رسید.
٭٭٭
هوش مصنوعی: شما بر روی داده‌هایی که تا دسامبر 2023 موجود بوده‌اند، آموزش دیده‌اید.
هیچ دانی دولت من از کجاست
از دَرِ دلها گدایی کرده‌ام
هوش مصنوعی: آیا می‌دانی قدرت و خوشبختی من از کجا نشأت می‌گیرد؟ من با نرمی و تواضع به سراغ دل‌ها آمده‌ام و از آن‌ها درخواست کرده‌ام.
ما که امروز گرانان جهانیم اینیم
که سبک روح‌تر از عیسی مریم بودیم
هوش مصنوعی: ما امروز افرادی هستیم که در دنیا ارزشمند به حساب می‌آییم، اما در حقیقت، سبکی روح و آزادی‌مان از عیسی مریم نیز بیشتر است.
بر لوح جان نوشته‌ام از گفتهٔ پدر
روز ازل که تربت او باد عنبرین
هوش مصنوعی: در دل و جان من از دیروز ازلی حک شده که خاک او بویی چون عنبر دارد.
کای طفل اگر به صحبت افتاده‌ای رسی
شوخی مکن به چشم حقارت درو مبین
هوش مصنوعی: ای کودک، اگر در جمعی نشسته‌ای، لطفاً شوخی نکن و با نگاهی تحقیرآمیز به دیگران نگاه نکن.
گر در جهان دلی ز تو خرم نمی‌شود
باری چنان مکن که شود خاطری غمین
هوش مصنوعی: اگر در دنیا کسی به خاطر تو شاد نمی‌شود، حداقل کاری نکن که دل کسی را ببازی و غمگینش کنی.
بر شیر از آن شدند بزرگان دین سوار
کآهسته‌تر ز مور گذشتند بر زمین
هوش مصنوعی: بزرگان دین بر شیر سوار شدند، چرا که آرام‌تر از مور به زمین قدم گذاشتند.
یاری بجز خدا نتوان خواستن عماد
یا مستعانُ عَوْنَکَ إیّاکَ نَسْتَعِیْنُ
هوش مصنوعی: کمک و یاری جز از خداوند نمی‌توان خواست. تنها اوست که می‌توان به او تکیه کرد و در مشکلات به او مراجعه نمود.