گنجور

شمارهٔ ۲۰

هرگز نگرفتیم به خوبان سر راهی
وز جذب نظر وانکشیدیم نگاهی
ای دل چو سراپای وجودت همه شد یار
من هیچ ندانم دگر از یار چه خواهی

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

هرگز نگرفتیم به خوبان سر راهی
وز جذب نظر وانکشیدیم نگاهی
هوش مصنوعی: ما هرگز به خوبی‌ها و زیبایی‌های زندگی دست نگذاشتیم و حتی نگاهی به آن‌ها نکردیم.
ای دل چو سراپای وجودت همه شد یار
من هیچ ندانم دگر از یار چه خواهی
هوش مصنوعی: ای دل، هنگامی که تمام وجودت به من تعلق پیدا کرده است، نمی‌دانم از معشوق چه چیزی می‌خواهی.