شمارهٔ ۲۲ - از یک قصیده
تاج دولت تا ز خاک درگهش بر سر زدم
پشت پا بر تاج خاقان و افسر قیصر زدم
جستم از خاک درش خاصیت آب بقا
آتش غیرت به جان زمزم و کوثر زدم
شمارهٔ ۲۱ - از یک غزل: به یاد روی تو بر مه شبی نظر کردمشمارهٔ ۲۳ - غزل جفا و جور تو عمری بدین امید کشیدم : جفا و جور تو عمری بدین امید کشیدم
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
تاج دولت تا ز خاک درگهش بر سر زدم
پشت پا بر تاج خاقان و افسر قیصر زدم
هوش مصنوعی: من به زیر پای کسی که مالک قدرت است، تاج و تخت او را گذاشتم و بیاعتنایی به تاج پادشاهی و فرمانروایی دیگران را نشان دادم.
جستم از خاک درش خاصیت آب بقا
آتش غیرت به جان زمزم و کوثر زدم
هوش مصنوعی: من از خاک برآمدم و خاصیت آب، یعنی دوام و زندگی، را در وجودم احساس کردم. آتش غیرت و شجاعت در وجودم شعلهور شد و به سراغ زمزم و کوثر، دو چشمه مقدس، رفتم.